بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سال بلوا | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سال بلوا

بریده‌هایی از کتاب سال بلوا

نویسنده:عباس معروفی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۲۰۹ رأی
۳٫۸
(۲۰۹)
آمد کنارم نشست، سرش را به دامنم گذاشت، پاهاش را دراز کرد و چشم‌هاش را بست: «کارم از تکیه گذشته. دلم می‌خواهد توی بغلت بمیرم.»
ChyaRhnvrd
و آن شب فهمیدم که به همین سادگی آدم اسیر می‌شود و هیچ‌کاری هم نمی‌شود کرد. نباید هرگز به زنان و مردان عاشق خندید. همین‌جوری دو تا نگاه در هم گره می‌خورد و آدم دیگر نمی‌تواند در بدن خودش زندگی کند، می‌خواهد پر بکشد.
نیلوفر معتبر
«تو یک افسر قدکوتاه پیدا کن که سربازهای قدبلند انتخاب کند.»
کاربر ۱۱۸۰۸۱۰
مادر سرش را اصلا بلند نکرد، آهسته گفت: «صاحب اختیارید، امّا من توی این دنیا همین یک دختر را دارم.» مکثی کرد و ادامه داد: «و خوب، هنوز بچه است.» «واه! من به سن و سال او سه‌تا شکم زاییده بودم، چه حرفی؟» چه حرفی؟ هیچ آدمی آدم دیگری نیست. عمرباخته‌ها، عاشق عمر دیگران می‌شوند، همان‌جور که خودشان قربانی شده‌اند، دیگران را هم نابود می‌کنند، با حرف‌های قشنگ، وعده‌های فریبنده، سلیقه‌های یکنواخت، زبان‌بازی، زبان‌بازی و همه‌اش دروغ، ظاهر دروغ، خوشگلی‌های دروغ
نیلوفر معتبر
دست‌هام را دور موهاش گرداندم، گردنش را با انگشت‌هام مس کردم و او را به خودم کشیدم: «مرد باش، می‌فهمی؟» «مردها همیشه تا آخر عمر بچه‌اند، این یادت باشد.» «هم بچه باش، هم مرد، امّا مال من باش.» «تو خیلی زنی.» خیلی خوشم آمد. گفت: «لولی مست با شخصیت.» کیف کردم.
روژینا
«این‌ها مال ظلم است، آه مظلوم خورشید را می‌کشد.»
روژینا
خدا نکند آدم چیزی یا کسی را گم کند، مثل سوزن می‌شود که اگر تمام خانه را زیر و رو کنی پیداش نمی‌کنی، فرش را وجب به وجب دست می‌مالی، امّا نیست. فکر می‌کنی خوب، حتمآ یک جایی گذاشته‌ام که حالا یادم نیست، بعد بی‌آن‌که یادت باشد از ته دل فریاد جگرخراشی می‌کشی و می‌نشینی.
روژینا
نمی‌دانند هر آدمی سنگی است که پدرش پرتاب کرده است.
کاربر ۲۱۸۲۰۸۳
خبر از دل آدم که ندارند، نمی‌دانند هر آدمی سنگی است که پدرش پرتاب کرده است. پوسته ظاهری چه اهمیت دارد؟ درونم ویرانه است، خانه‌ای پر از درخت که سقف اتاق‌هاش ریخته است، تنها یک دیوار مانده، با دری که باد در آن زوزه می‌کشد. یا نه، چناری است که پیرمردی در آن کفش نیمدار دیگران را تعمیر می‌کند، گیرم شاخ و برگی هم داشته باشد.
روژینا
«نخیر، اصلا این طور نیست. مردم از هرج و مرج خسته شده‌اند، اعتراض می‌کنند و نمی‌شود جلو خشم مردم را گرفت. حریف معلم‌ها که نمی‌شوند، کتابخانه‌شان را آتش می‌زنند، شاید بدتر هم شد، ما که نمی‌توانیم جلو مردم را بگیریم، می‌توانیم؟» میرزاحسن در حالی که از شدت عصبانیت سرخ شده بود و می‌لرزید، داد زد: «این بازی‌ها دیگر کهنه شده، آقا!» سروان خسروی گفت: «حالا مگر چی شده؟ چهار تا کتاب سوخته.» «حق ندارید ریشه دلخوشی‌های مردم را بخشکانید.»
نیلوفر معتبر
«ببین پسرجان، پیش از این‌که حرفی بزنی، یا اقدامی از قبیل ساختن دار به سرت بزند، یک بار تاریخ این سرزمین را بخوان، امثال تو خیلی آمده و رفته‌اند. با مردم درنیفت.»
نیلوفر معتبر
جهان باتلاقی گندیده و مرگبار است که نباید دست و پا زد، آرام‌آرام باید زندگی کرد و مرد و رفت.
در جستجوی کتاب بعدی...
دویدم و در راه فکر کردم که من چه یادی دارم، چرا یادم به وسعت همه تاریخ است؟ و چرا آدم‌ها در یاد من زندگی می‌کنند و من در یاد هیچ کس نیستم؟
در جستجوی کتاب بعدی...
دویدم و در راه فکر کردم که من چه یادی دارم، چرا یادم به وسعت همه تاریخ است؟ و چرا آدم‌ها در یاد من زندگی می‌کنند و من در یاد هیچ کس نیستم؟
Tandis.A
کاش آدم بتواند دنیا را بالا بیاورد و این همه دروغ و ریا نبیند. دنیا به دست دروغگوها و پشت‌هم‌اندازها و حقه‌بازها اداره می‌شود
روژینا
«هرچه می‌کنی به خودت می‌کنی.»
روژینا
جهان کوهی است وهم‌آلود که به هر صدایی پاسخ می‌دهد، ما به زمان نیاز داریم.
روژینا
پدرم می‌گفت در سرزمینی که جنگ و گرسنگی باشد انواع و اقسام دین و خدا و باور و خرافات به وجود می‌آید، یادت باشد خدا یکی است و او هم ارحم‌الراحمین است.
نیلوفر معتبر
مادر گفت: «مالیخولیایی شده‌ای؟» عاشق شده بودم. شب‌ها با یاد او می‌خوابیدم و در خواب باد موهاش را به بازی می‌گرفت، یکباره دسته‌ای موی سیاه و صاف بین زمین و آسمان موج می‌خورد، و آن نگاه مبهوت زیر دسته‌ای مو پنهان می‌شد. از خواب می‌پریدم و باز او را می‌دیدم که مرده است. و مرده است. یک بار خواب دیدم که حسینا یک مجسمه سنگی است که گذاشته‌اندش جلو ساختمان شهرداری برای قشنگی.
ChyaRhnvrd
«مادرم همیشه می‌گفت به زن جماعت نباید رو داد، چون سوار آدم می‌شوند.»
نیلوفر معتبر

حجم

۲۳۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۲

تعداد صفحه‌ها

۳۴۲ صفحه

حجم

۲۳۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۲

تعداد صفحه‌ها

۳۴۲ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
۵۷,۰۰۰
۴۰%
تومان