بریدههایی از کتاب تو این فکرم که تمومش کنم
۳٫۴
(۲۶)
آدم بهمرور به تاریکی عادت میکند، اما به سکوت نه.
یك رهگذر
شگفتآور است که چگونه روابط انسانها با وجود محدودیت شکل میگیرند و ادامه مییابند؛ محدودیتهایی که از نبود شناخت کامل از یکدیگر ناشی میشوند. هرگز با اطمینان نمیتوانیم بگوییم طرف مقابلمان به چی فکر میکند یا اینکه طرف مقابلمان کیست. نمیتوانیم هر کاری دلمان خواست بکنیم. باید رفتار خاصی در پیش بگیریم و حرفهایی بزنیم که ازمان انتظار میرود.
یك رهگذر
ما هرگز قادر به شناخت دیگران نیستیم. من نیستم. شما هم نیستید.
یك رهگذر
ما هرگز نمیدانیم و نمیتوانیم بفهمیم که در عمق وجود مردم چه میگذرد و انگیزهشان برای کارهایی که میکنند چیست. حداقل نه از تمامِ افکار و انگیزههایشان.
یك رهگذر
خیلی جالبه که وقتی آب شدن چیزی رو نگاه میکنی، احساس سرما هم میکنی.
یك رهگذر
مقایسهی انسان با پدر و مادرش، یادآوری ملموسی است که تا چه اندازه موجودات عجینشدهای هستیم.
یك رهگذر
«وقتی میتونی از واقعی بودن یه رابطه مطمئن باشی که میفهمی ممکنه بهسادگی از دستش بدی.»
یك رهگذر
ساختار فیزیکی هر کدام از ما، درست مثل روابطمان، در گذر زمان تغییر میکند و تکرار میشود، از کار میافتد و پژمرده میشود، تحلیل میرود و پیر میشود. همهی ما بیمار میشویم و بهبود مییابیم، یا بیمار میشویم و وضعمان وخیمتر میشود. از زمان، مکان، چگونگی و چراییاش آگاه نیستیم. اما هر طور شده ادامه میدهیم.
یك رهگذر
حتی با اینکه آمارها نشان میدهند بیشتر ازدواجها ختمبهخیر نمیشوند، باز هم هستند کسانی که معتقدند ازدواج و زندگی مشترک وضعیت طبیعی انسانی است. بیشتر مردم میل به ازدواج دارند.
یك رهگذر
فقط در تنهایی است که میتوانیم روی خودمان تمرکز کنیم و به شناخت بهتری از خودمان برسیم.
یك رهگذر
شاید همین معیار درستی برای سنجش واقعی بودنِ یک رابطه باشد؛ وقتی کسی که تا پیش از این برایمان غریبهای بیش نبوده حالا به چنان درک و شناختی از ما رسیده که تا پیش از این غیرممکن مینمود.
یك رهگذر
بیشترین انتظارم از شریک زندگیم این است که من را همانطور که هستم بشناسد. بهتر از هر کس دیگری و حتی بهتر از خودم.
یك رهگذر
یه رابطه وقتی واقعی میشه که پای چیزهای مهمی در میون باشه. چیزی که نشه به این سادگی ازش گذشت.
یك رهگذر
هر چی بیشتر بهش فکر میکنم، بیشتر به این نتیجه میرسم که تا حد زیادی شادکامی و کامیابیمون در گرو حضور دیگرانه، حتی اگه این دیگران فقط یه نفر باشه.
یك رهگذر
«افسردگی یه بیماری جدیه. قوای فیزیکی رو تحلیل میبره و با درد توأمه. نمیتونی تصمیم بگیری بهش غلبه کنی، درست همونطور که نمیتونی تصمیم بگیری به سرطان غلبه کنی. غم و اندوه خصلت طبیعی انسانیه، درست مثل شادی. هیچکس تا حالا ادعا نکرده شادی یه نوع بیماریه. اندوه و شادی دو روی یک سکهند و به همدیگه نیاز دارند. منظورم اینه که وجود هر کدوم به اون یکی وابستهست.»
یك رهگذر
گاهی بدون هیچ دلیل خاصی احساس غم شدیدی بهم دست میده.
یك رهگذر
شناخت یک انسان شبیه کنار هم چیدن تکههای پازلی بیانتهاست. با کنار هم چیدن قطعات کوچکتر آغاز میکنیم و هر چه پیشتر میرویم، تصور روشنتری از خودمان به دست میآوریم.
یك رهگذر
آیا حرکتی کوچک اما سرشار از نکتهسنجی برای حفظ رابطه کافیاست؟ گاهی همین رفتارهای کوچک تأثیر عمیقی بر سرنوشت ما و اطرافیانمان میگذارند. ما را به هم نزدیکتر میکنند. نباید اهمیتشان را دستکم گرفت. سرنوشتِ خیلی چیزها به همین حرکتهای کوچک بستگی دارد.
یك رهگذر
ارزش چیزهایی که با بالا رفتن سن به دستشون میآریم خیلی بیشتر از شادابی جسممونه که از دستش میدیم.
یك رهگذر
«هربار که خاطرهای تداعی میشه، تغییر میکنه چون یه امر مطلق نیست. داستانهایی که براساس واقعیتند، معمولاً با تخیل نقاط مشترک بیشتری دارند تا با واقعیت. داستانها و خاطرات یادآوری و بازگو میشن و هر کدوم نوعی از روایتند. داستانها بهترین راه برای یادگیریاند. ما به واسطهی داستانها بهتر همدیگه رو میشناسیم. درحالیکه واقعیت تنها یهبار اتفاق میافته.»
یك رهگذر
حجم
۱۷۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۲۵ صفحه
حجم
۱۷۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۲۵ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰۵۰%
تومان