با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب فصل جدایی
۵٫۰
(۲)
خواندن نظراتمعرفی کتاب فصل جدایی
«فصلِ جدایی» داستان بلندی از رضا نجاتبخش است.
«سنگینیِ این بیطاقتی طغیانی در درونم به راه میاندازد که مرا در یک جا آرام نمیگذارد. سراسرِ پهنهی خانهی ۳۵ متریام را دور میزنم. و این اشیاء و اجزای زندگی ام که به خود بستهام و تمام عمر حمالیشان را کردهام و آنها هم مرا به خود بستهاند، پیش نظرم مثل مرور یک دورهی بیهوده از تلاش و جد و جهد و فراز و نشیب است که عاقبتش باز چشماندازی است از فرازها و نشیبهایی دیگر که معلوم نیست کجا میروند.
ضربان مغزم بالا میرود و بالاتر و در ذهنم شلوغی و ازدحام افکار است. و این با حسی از اضطراب، ترس از این موقعیت ناپایدار، درهم میآمیزد و انعکاس دفع را به رودههایم میاندازد. دو روز است...»
مهرجویی، کارنامه چهل ساله
داریوش مهرجویی
اندیشه عدالتآمارتیا سن
پیشگیری و درمان پوکی استخوانمریم اطاری
بوی جشنمحمد گوگانی
جراحی ـ فصل بیستم: گزش و گازگرفتگیعادل زینال پور
رویکردهای نظری در پژوهش های گویشیآتوسا رستمبیک تفرشی
تیل در آینهعباس علی انزابی
واژه ها درونم بیداد می کنندعلی (حامد) عسکری
تقاضای خصوصی آموزش در ایرانعبدالله انصاری
منطق شیعه؛ شیعه و جدال احسنابراهیم بابایی
مجموعه آثار نقاشی های علی محمد شیخیعلی محمد شیخی
پیوند با جان جهانعبدالحسین فخاری
کسب و کار هوشمندعلی احسانی
یک قدم تا آغوش گرم خداسیده عاطفه حسینی
سرگذشت موسیقی پاپدنیس استیونس
املاک رابینسونحامد حبیبی
سیاست و حکومت در فرانسهحجت الله ایوبی
اصول داپلر بافتی و دفورماسیونسیده زهرا اجاقی حقیقی
به دنبال علاءالدینتیئری آپریل
قباد و صنم
ناهید گلکار
خانه ای برای کودکان پردردسردنیل پانتانو
بر هیچ دلی مبادناهید گلکار
معیارهای زندگی مطلوب و نامطلوبمسعود ذاکری رودی
تمام زنان بافتن موهایشان را بلدندعقیده هاشمی
بخششسینتیا آموروسو
دختر هندومسعود ذاکری رودی
آن جا هنوز نهپیترو مونتورفانی
کرشمه های عشقمسعود ذاکری رودی
بوی موی مولیانسجاد ابراهیمی زاده
بریدهای برای کتاب ثبت نشده است
حجم
۷۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۶ صفحه
حجم
۷۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۶ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد داند که سخت باشد قطع امیدواران با ساربان بگویید احوال آب چشمم تا بر شتر نبندد محمل به روز باران بگذاشتند ما را در دیده