کتاب صخره من و تنهایی
معرفی کتاب صخره من و تنهایی
«صخره، من و تنهایی» مجموعه ۱۴ داستان کوتاه نوشته احمد لاجوردی(-۱۳۲۳) است.
در نمونهای از داستانهای این مجموعه میخوانیم:
هوا اشباع است از رطوبت و تنم لزج و خیس و به سختی نفس میکشم.
نیمهشب بود که آخرین نگاهمان را روی تراس هتل بههم دوختیم. و خداحافظ، بدون اینکه اجازه دهم یک کلمه حرف بزند و یا حتی خداحافظی کند...
و حالا من در تنهایی خویش در این اندیشه که چرا...؟
چرا پیوند یک ساله این چنین گسسته شد؟
صخره، بوی دریا را منتشر میکند و از سوراخهای که موج در آن ایجاد کرده آبِ رفته، بازمیگردد و دوباره وارد میشود.
بوی ماهی و دریا با هم امتزاج عجیبی یافته و حالم را بههم میزند. ساک دستیام خیسِخیس شده است و من حس برداشتنش را ندارم.
مرغان ماهیخوار توی آب شیرجه میروند وگاهی با یک ماهی کوچک که بر نوک دارند از آب خارج میشوند و بالهای سفید زیبایشان را میگشایند و در مسیر باد قرار میدهند.
ثعلب، این گل مورد علاقهٔ او را که کنار دستم روی صخره گذاشتهام با وزش باد به درون آب سُر میخورد و موج آنرا به صخره میکوبد و هر از چندگاهی دور و نزدیک میشود. آنقدر نظاره میکنم تا کمکم از دیدگانم محو میشود. مثل من که دیشب در تراس هتل از او دور شدم و در خیابان به آنسوی رفتم و در بلوار ساحلی از جلوی دیدگانش محو شدم و حالا من ماندهام و تنهاییام.
یک سال پیش در پی یک حادثه با او آشنا شدم، توی یک گالری نقاشی در خیابان شریعتی تهران. آن موقع من دانشجوی سال چهارم رشتهٔ کارگردانی سینما بودم و او دانشجوی سال پنجم پزشکی.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه