نظرات کاربران درباره کتاب قلب سگی

این داستان ب نحوی بسیار جالب در مورد افرادی صحبت میکنه ک لیاقت اصالت و شاستگی وجودی ندارن و حتا رخ انسانی ام نمیتونه بهشون این ارزشهارو بده. زیرا قلبشون و ذاتشون فرومایس

سگ ولگردی که توسط یه پروفسور خونه برده میشه و طی داستان بخشی از مغزش با مغز انسان با جراحی تعویض میشه و همین باعث ایجاد تغییرات زیادی در داستان می شه نگاه سیاسی داستان هم قابل توجه هست بسیار لذت بردم

سلام 🖐️ ارادت این کتاب، بعد از کتاب خاطرات یک پزشک جوان، دومین کتابی بود که از بولگاکف خوندم... باید بگم به نظرم با وجود حجم کمی که داره بسیار کتاب کاملی هست که لایه های مختلفی داره و از جنبه های مختلف قابل بررسی هست. کلا من از کتاب هایی که نویسنده از زبان موجودات (در اینجا سگ و در برخی کتاب های دیگر از زبان مرگ، اشیا و...) صحبت میکنه خیلی خوشم میاد، انگار یک بُعد به زندگی آدم اضافه میکنن... بگذریم، کتاب تونسته در حجم کم و بدون حاشیه پردازی حق مطلب رو ادا کنه و در ضمنِ داستان پرکششی که داره آدم رو وارد دنیایی که کمی سورئال هست بکنه و به این روش خواننده رو مجذوب خودش بکنه....البته کتاب اصلا با دنیای واقعیت فاصله نگرفته و اتفاقا این سورئال بودن حتی کمک کرده که قوانین دنیای واقعی رو بهتر درک کنیم.... خیلی کشش ندم، به شدت توصیه میکنم و برای هدیه دادن هم گزینه بسیار خوبی هست

زیبا بود اما اگر از این کتاب خوشتان آمد میتوانید مسخ رو هم بخونید

جذابیتی نداشت و مثل داستان های روسی سردی خاصی در جو کتاب و ماجرا حس میشد اما برای کسب تجربه خوب است

انتظار داستان جالب تری داشتم خیلی سطحی بود به نظرم. در ند یک داستان سرگرم کننده خوبه ولی هیچ هدف پیامی نمیشد ازش استخراج کرد

شاریکوف ناراضی غرولند کرد: به خدا معلوم نیست این چه وضعی است." "شاریکوف پیاله اش را بالا برد و گفت: امیدوارم که همه چی." ایده داستانی جذاب و نو (حداقل برای من) با طنزی با کیفیت، و مفهوم و کد داخل تار پود متن ها باعث میشه یه کتاب خواندنی رو داشته باشیم که خوندنش واقعا لذت بخشه و از اوناست که میشه به کسی پیشنهادش داد (به خود من پیشنهاد شد). " مراقب همدیگه باشیم.کنار همدیگه باشیم.

خوب بود،،،

میخائیل بولگاکف یکی از بهترین نویسنده های روس هستند از ایشان رمان مشهور مرشد و مارگاریتا رو هم توصیه میکنم

قلب سگی یا دل سگ یک اثر همه چیز تمام از بولگاکف هست تخیل ناب و شگفت انگیز بولگاکف به علاوه تم سیاسی اجتماعی طنز ظریف و سیاهی که داره بی اندازه لذت بخشه. داستان یک سگ ولگرد به اسم شاریکوف که در یک شب سرد زمستانی سعادت همراهی و محبت پرفسور با شخصیتی به اسم فلیپ فلیپوویچ براوژنسکی نصیبش میشه فلیپ جراح و پرفسور با مهارت های فوق العاده ست و این سعادت شاریکوف و فلیپ رو وارد یک تضاد قابل تامل میکنه. شما داستان رو از چند زاویه میشنوید که یکیش صدای درونی شاریکوف«سگ» هست به علاوه راوی و گزارشات روزانه هم شامل این زوایا میشن هرچند توضیحاتی که طاقچه برای کتاب نوشته کمی اسپویل میکنه و فضای وهم و انتظار اول داستان رو خراب میکنه ولی طرز بیان و دقت بولگاکف واقعا شگفت انگیزه هرچند وضعیت سیاسی که بولگاکف توی داستان بیان کرده قابل بحث هست ولی به نظرم ابعاد دیگه داستان به وضوح از این بعد سیاسی قوی تره و با جرات میشه گفت بولگاکف داستان رو فدای یک بیانیه سیاسی نکرده و سر مارو با این خزعبلات درد نیاورده این ویژگی دل سگ رو از اثار صرفا سیاسی بیخود و مشهور دیگه ای که میخونید جدا میکنه و اونو به حد یک رمان همه چی تمام و حتی متن قابل اقتباس میرسونه.

خییییلی کتاب جذابی بود،روند خوبی هم داشت. پیامش این بود که گاهی شرایط بوجود اومده چیزیه که خودمون اصرار به ایجادش داشتیم و پشیمونیش گردن خودمونه. حتما بخونید،جنبه های اجتماعیش به نظرم بیشتر از جنبه ی سیاسی و نقادشه.

از اون کتابها که شخصیتهاش به عنوان تیپ همیشه گوشه ذهن میمونه؛ داستان خیلی دقیق و پرهیز از اضافه گویی. ایده و الگوی داستان در زمان خودش خیلی ناب بوده.

«همان‌گونه که اغلب اتفاق می‌افتد، جنایت به تدریج شکل گرفت و همچون سنگی فرو افتاد.» مثل همه‌ی آثار نشر ماهی عالی و مثل همه‌ی ترجمه‌های دکتر گلکار فوق‌العاده! واقعا از خواندن این کتاب لذت بردم. ✅ حتما مطالعه‌ی این اثر را توصیه می‌کنم.

این کتاب رمانی است سیاسی-اجتماعی که حقیقتا ارزش چند بار خواندن رو هم داره. اما بهتره که صوتی اونو هم حتما گوش کنید تا که کنه موضوع لیشتر آگاهی پیدا کنید.

کتاب عالی بود و نقد تامل برانگیز👌🏻

جالب و‌ قابل تامل هست.

آقا گفتن این کتاب فوق العاده ای است.

خوب بود.

این داستان اولین چیزی ک ب یاد من اورد این بود ک نمیشه تو کار خدا دست برد👌🏻