بریده‌هایی از کتاب زندگی پنهان نویسنده‌ ها

یه رمان خوب باید سرشار از احساس باشه، نه عقل. اما مسئلهٔ اصلی اینه که تو اون احساسی رو که می‌خوای توی کتابت بیاری، خودت عیناً تجربه کرده باشی. برای همهٔ شخصیت‌های کتابت هم این صادقه.

احساسات مصنوعی که خیلی بدتر از نبودن احساساته.

نیاز به کسی داشت که هر کاری می‌خواست، بدون آنکه سؤالی بپرسد، انجام دهد.

اگه خدایی وجود داشته باشه، دوست دارین وقتی مردین و به اون دنیا رفتین، بهتون چی بگه؟ نیتن: تو بی‌خطا نبودی نیتن... ولی من هم خطاهایی داشتم...

پیوو: حیوون، گیاه و یا درختی که دوست دارین در قالبش به این دنیا برگردین؟ نیتن: سگ! به نظرم سگ‌ها خیلی از آدم‌ها آدمیزادترن!

پیوو: به نظرتون تصویر چه مرد یا زنی می‌تونه روی یه اسکناس جدید بخوره؟ نیتن: الکساندر دومایی که قبل از اونکه همه‌چیزش رو از دست بده، خیلی چیزها رو به دست آورد. کسی که خیلی خوب نشون داد پول می‌تونه یه خدمتکار خوب باشه، اما اصلاًوابداً رئیس خوبی نیست.

اسکاتی همیشه فکر می‌کرد که هرکس باید کتاب خاصی را پیدا کند که فقط برای خودش نوشته شده است. کتابی که گفت‌وگوهای داخل آن، شخصیت‌های اصلی و خط داستانی ماجرا، دقیقاً همان‌طوری باشد که مد نظر اوست.

در کتاب زندگی نوشته شده است که زیباترین رزها، قرار نیست برای همیشه در زندگی شما باقی بمانند.

بدترین اضطراب، حمل کردن داستانی در دل خود است که می‌دانیم نمی‌توانیم آن را با شخص دیگری در میان بگذاریم. زولا نیِل هارستن

یه نویسنده به کمک کتابش، می‌تونه در قالب دروغ، حقایق رو بیان کنه.

نویسنده‌ها بزرگ‌ترین دروغ‌گوهای تاریخ هستن، درسته؟ نه! سیاستمدارها، روزنامه‌نگارها و مورخین بزرگ‌ترین دروغ‌گوهای تاریخن. چرا چرا! شما ادعا می‌کنین که می‌شه زندگی‌های مختلفی رو توی کتاب‌ها گنجوند، درصورتی‌که اصلاً این‌طوری نیست. زندگی خیلی پیچیده‌تر از اونه که بشه توی کتاب جاش داد. پس شماها هم به‌نوعی دروغ می‌گین.

نویسنده‌ها بزرگ‌ترین دروغ‌گوهای تاریخ هستن، درسته؟ نه! سیاستمدارها، روزنامه‌نگارها و مورخین بزرگ‌ترین دروغ‌گوهای تاریخن.

لقب نویسنده هم به نظرم درست مثل رئیس‌جمهوره، آدم تا آخ عمر با خودش به یدک می‌کشه. حتی وقتی دیگه چیزی نمی‌نویسه.

نام این نوع پاسخ‌دهی ایتالو کالوینو بود. یعنی یا نباید پاسخی به سؤالات خصوصی می‌داد، یا باید درموردشان دروغ می‌گفت.

آنها از سال‌ها پیش یاد گرفته بودند که باید زندگی‌ای آرام و به دور از هر نوع حاشیه داشته باشند.

آنچه در صفحهٔ توئیترش به چشمم خورد، به خوبی نماد کارهایی بود که یک روزنامه‌نگار درجهٔ دوم انجام می‌دهد. حرف‌های بی‌معنی، تیترهای بدون منبع، اخبار ضدونقیض، شوخی‌های بی‌مورد و بازنشر توئیت‌های سایرین. نمونهٔ کامل روزنامه‌نگارانی که به‌جای بالا بردن سطح آگاهی مردم، آن را پایین می‌آورند. از همان‌هایی که دائم دنبال تئوری توطئه هستند و در هر لحظه آماده هستند تا از آب گل‌آلود ماهی بگیرند.

او شخصیتی متغیر داشت. یک روز در خودش بود و اصلاً حرف نمی‌زد، روزی دیگر برعکس بود. بااین‌حال احساس می‌کردم مرا دوست دارد. حداقل آن‌قدری دوستم داشت که هر روز از من دعوت کند تا چای، به‌همراه نان تست و مربای انجیر بخورم.

مصاحبه با یک نویسنده سه‌شنبه، نهم اکتبر ۲۰۱۸ الف: شخص مصاحبه‌کننده سؤالاتی را مطرح می‌کند که برای خودش جالب هستند، ممکن است این سؤالات برای شما جذاب نباشند. ب: او از پاسخ‌های شما، تنها قسمت‌هایی را مورد استفاده قرار می‌دهد که به کارش می‌آید. پ. او همهٔ حرف‌های شما را با ادبیات خودش ترجمه کرده و منعکس می‌کند. میلان کوندرا

سیارهٔ ما تبدیل به میدون جنگ شده. می‌بینین که. مردم به افراد دیوونه رأی می‌دن و وقتشون رو توی شبکه‌های اجتماعی تلف می‌کنن. همه‌جا وضع همینه...

ماتیلد همیشه با خودش فکر کرده بود که محل زندگی نیتن فاول باید جایی مثل یک دخمه باشد، اما بازهم اشتباه کرده بود. نیتن به بومون نرفته بود تا خودش را دفن کند، بلکه توانسته بود پیوندی مستقیم با آسمان برقرار سازد.