۴٫۱
(۳۰)
تا چشم کار میکرد همهجا آبی بود. ماتیلد از نوری که داخل خانه حکمفرمایی میکرد شگفتزده شده بود. با ورود به خانه، چشمش به هال افتاد. هالی که درنهایت به آشپزخانه میرسید. شیشههای بزرگ خانه که رو به دریا بود، باعث میشد فکر کنی در حال قدم زدن در ساحل هستی. درحالیکه نیتن به آشپزخانه رفته بود تا برایش آب بیاورد، ماتیلد غرق در نظارهٔ آن خانهٔ جادویی شد. حالوهوای خوبی در خانه حاکم بود. فضای بین تراس و داخل خانه، با تیغههای آجری پوشیده شده و باعث میشد بهدرستی ندانید داخل خانه هستید یا خارج آن.
zohreh
هر جایی که میرفتید، با کسی برخورد میکردید که میشناسید. مردم زمان میگذاشتند تا باهم صحبت کنند و برای منی که همیشه در فضای آلوده و شلوغ پاریس زندگی کرده بودم، چنین جایی موهبتی بزرگ محسوب میشد؛ تجربهای جدید.
zohreh
من به آن دسته از نویسندگانی تعلق ندارم که ادعا دارند فقط برای خودشان مینویسند. تنها چیزی که یک نویسنده برای خودش مینویسد، فهرست خریدش است که آن را هم میتواند وقتی خریدش تمام شد، دور بیندازد. همهٔ کتابهای یک نویسنده، پیامی خطاب به یک شخص خاص هستند.
اومبرتو اکو
zohreh
بدتر از همه اینه که به این نوع زندگی معتاد میشی. اینکه با یه خودکار و کاغذ میتونی واقعیت رو اونطوریکه دلت میخواد تغییر بِدی.
zohreh
بذار یه توصیهٔ دیگه بهت بکنم. سعی کن توی زندگیت هر شغل دیگهای پیدا کنی بهجز نویسندگی!
پدر و مادرم هم دائم همین رو بهم میگن.
این یعنی از تو عاقلترن.
zohreh
بذار یه توصیهٔ دیگه بهت بکنم. سعی کن توی زندگیت هر شغل دیگهای پیدا کنی بهجز نویسندگی!
zohreh
بذار یه توصیهٔ دیگه بهت بکنم. سعی کن توی زندگیت هر شغل دیگهای پیدا کنی بهجز نویسندگی!
zohreh
هیچکس نمیتونه نوشتن رو یادت بده، خودت باید یاد بگیری.
zohreh
اینکه کمی از دانش خودتون رو در اختیار دیگران قرار بدین هم آسیبی بهتون نمیزنه.
zohreh
کار یه نویسنده هیچوقت با راهنمایی دیگران بهتر نمیشه.
zohreh
نکنه فکر کردی نویسندهها همهٔ ویژگیهای شخصیتی رو که توی کتابهاشون برای قهرمانها میآرن، خودشون هم دارن؟
zohreh
دونستن گذشتهٔ نویسندههایی که دوستشون داریم، باعث میشه کتابهاشون رو بهتر درک کنیم.
من هم درست مثل مارگارت آتوود فکر میکنم اینکه کسی بخواد یه نویسنده رو ملاقات کنه فقط برای اینکه از کتابش خوشش میآد، مثل اینه که بخوای یه غاز رو ملاقات کنی، چون خوراک غاز دوست داری.
zohreh
به نظر شما اینکه از یه نویسنده درمورد معنا و مفهوم کتابش سؤال کنین، کار صحیحی نیست؟
نه اصلاً. تنها رابطهٔ درست با یه نویسنده، خوندنشه.
zohreh
اینطور که مشخصه تصمیم گرفتین دیگه مصاحبه هم نکنین، درسته؟
همین الانش هم خیلی مصاحبه کردم... مصاحبه کردن کار بیخودیه. فقط برای بزرگکردن آدمه. اگه نگم همیشه، حداقل اکثر اوقات، طرف مقابل حرفهای شما رو یه جور دیگه بیان میکنه. میپیچونه و از بستر خارجشون میکنه.
zohreh
نوشتن به نظرتون کار سختیه؟
بله، بدون شک از خیلی از شغلهای دیگه سادهتره. چیزی که میتونه پیچیده و نگرانکننده باشه، بخش غیرمنطقی این حرفهست. مثلاً اینکه شما سه تا رمان خوب توی پروندهتون دارین، اصلاً دلیلی نیست که بتونین چهارمی رو هم همینطوری بنویسین. در نویسندگی هیچ قانون، روش و یا مسیر مشخصی نیست. هر بار که رمان جدیدی رو شروع میکنین، وارد یه دنیای ناشناخته میشین.
zohreh
هنر طولانی و موندگاره و زندگی کوتاه.
zohreh
هیچگاه بهدرستی آنها را درک نمیکردم. اصلاً نمیفهمیدم این افراد چطور به خود اجازه میدادند تصمیم بگیرند که بقیه چه نویسندهای را دوست دارند و یا سبک موردعلاقهشان چیست. اصلاً چطور به خودشان اجازه میدهند قضاوت کنند که چه ادبیاتی خوب است؟
zohreh
دروازهٔ ورودی جزیره خیلی بزرگ نبود. اما میشد آن را به یک نظر، سرشار از زندگی و جنبوجوش قلمداد کرد.
zohreh
آنها بهخوبی میدانستند که روند مدرنیزه کردن جزیره، دو خطر را بهدنبال خواهد داشت: هجوم کسانی که برای تماشا میآمدند و نیز گردشگران.
zohreh
اگر یک صفحه از کتابش را نشناخته باز میکردی، خیلی راحت متوجه میشدی که نوشته متعلق به اوست. به نظر من هم نشانهٔ واقعی استعداد همین بود و بس.
zohreh
حجم
۱۸۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۸۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۲۴,۰۰۰
تومان