بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پدر! مادر! ما متهمیم | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پدر! مادر! ما متهمیم

بریده‌هایی از کتاب پدر! مادر! ما متهمیم

نویسنده:علی شریعتی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴۵ رأی
۴٫۵
(۴۵)
ولی خوشبختانه علمای بزرگ ما در اینجا کوتاهی نکردند و یک کلام، همگی این توطئه ریشه‌دار را ریشه‌کن ساختند. دوست روشنفکر من! همین‌ها نشانه آن نیست که دشمن از قرآن می‌ترسد و همین ترس دشمن کافی نیست که تو را به نقش قرآن در حیات و نجات و بیداری و خلاقیت این کتاب مطمئن سازد؟ می‌بینی دوست روشنفکر من که چه کردند و چه‌ها که نکردند؟ کاری کردند که قرآن ـ که کتابِ خواندن و اندیشیدن و فهمیدن و روشن‌شدن و راه‌یافتن و برخاستن و عمل‌کردن
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
تضادهای اعتقادی و فرقه‌بازی‌ها و تفرقه‌اندازی‌ها، مسلمانان به این ریسمان خدایی چنگ اندازند و باز اسلام از کانون قرآن جوشش کند و جامعه مرده بیمار و جاهلی و مشرک و بت‌پرست و متفرق و منحط مسلمانان را باز وحدت و حیات و حرکت و آگاهی و تعهد و جهت و شکفتگی فکری بخشد. این بود که این فاجعه را پدید آوردند و کوشیدند این شایعه شوم را که اصلاً این قرآن، آن قرآن نیست؛ قرآن مثل امام، غائب است و در دسترس نیست، و این فکر را که برای همیشه نابودی اسلام و مرگ مسلمین را تضمین می‌کند، شایع کنند و حتی موفق شدند آن را در ذهن چند تن از علمای بزرگ هم بیندازند و در کتاب‌های مشهور و مهم و رایج هم منعکس کردند و حتی گروه‌هایی را هم به این فاجعه معتقد ساختند. ولی خوشبختانه علمای بزرگ ما در اینجا کوتاهی نکردند و یک کلام،
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
حتی بعضی حرف‌های بدتری گفتند: اصلاً قرآن حقیقی دست امام زمان است و هر وقت ظهور کند با خود خواهد آورد و قرآن فعلی، قرآن اصلی نیست؛ تحریف شده است؛ بعضی آیات را از آن برداشته‌اند و...! این حرف دیگر کار را یکسره می‌کند. چقدر هوشیارانه دشمنان اسلام خواستند ریشه را قطع کنند، چون فکر کرده بودند با همه آن زمینه‌سازی‌ها برای این‌که قرآن را در میان مردم ببندند و صدایش را خاموش کنند و فکرش را مجهول و متروک سازند و جلدش را و جسمش را رواج دهند، باز خطر این هست که روزی، روشنفکرانی به این زمینه‌سازی‌ها گوش ندهند و این کتاب را باز کنند و بخوانند و از آن الهام گیرند و در پریشانی‌های فکری و
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
می‌بینیم چطور هوشیارانه، رأی را عقل معنی کردند و چون خواندن و فهمیدن و عمل کردن به هر سخنی و کتابی جز با عقل امکان ندارد، مردم را از ترس این‌که مقعدشان نسوزد، از خواندن و فهمیدن و عمل کردن به قرآن ترساندند و بعد خودشان در حالی که تفسیر به عقل را تحریم کردند، برخلاف همین حدیث، قرآن را سراسر به رأی خود تحریف و توجیه و تأویل کردند و به صورت کتابی معرفی کردند که همه‌اش در تعریف و تمجید یا فحش و بدگویی نسبت به چند نفر از اشخاصِ پیرامون پیغمبر است و آن هم چون از آن‌ها می‌ترسد، همه‌اش به گوشه و کنایه و غیرمستقیم است، به طوری که خود آن‌ها هم متوجه نمی‌شده‌اند!
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
عقل خویش تفسیر کند، باید در نشیمنگاهش آتشی فرود آید؛ در حالی که سخن پیغمبر «مَنْ فَسَّر القرآنَ بِرأیهِ فَلْیتَبَّوء مَقعَدَهُ مِنَ النّار» است، یعنی هر کس با نظر خودش، رأی خودش، قرآن را تفسیر کند...؛ و این سخنی بسیار علمی و منطقی است و اصل تحقیق است که محقق، در جستجوی حقیقت، باید ذهنش را از نظریات شخصی و عقاید قبلی و به اصطلاح دانشمندان اروپایی از پیش‌داوری خالی کند تا وقتی متنی را تفسیر می‌کند معنی حقیقی آن را بتواند دریابد، نه این‌که هر کلمه‌ای و تعبیری را با رأی قبلی خود به زور تطبیق دهد و با سلیقه و عقیده خاص خود آن را توجیه و تأویل نماید. می‌بینیم چطور هوشیارانه، رأی را عقل معنی کردند و چون
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
یعنی نباید نزدیکش رفت. یعنی هرکس قرآن را گشود و خواند و در آن اندیشید و از آن چیزی فهمید، محکوم شود و هرچه از آن فهمیده مطرود و مشکوک اعلام شود. گفتند: معنی واقعی قرآن نزد ائمه است؛ در کتاب مخصوصی است که مخفی است و هیچ‌کس از آن خبر ندارد. و آن در خانواده پیغمبر بود و بعد پنهانی دست به دست میان ائمه گشته و بالاخره در دست امام غائب است. از این خبر ـ که درست هم هست و به این معنی است که آن‌ها بهتر از دیگران این کتاب را می‌فهمیده‌اند و این طبیعی و منطقی است ـ چنین نتیجه گرفته‌اند که قرآن یک کتاب معمایی اسرارآمیز و برای بشر غیرقابل فهم است. گفتند: هر کس قرآن را با
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
روشنفکر من! نمی‌دانی که چه کوشش‌ها کردند تا آن را از میان زنده‌ها دور کنند و اثرش را از زندگی قطع کنند و ندایش را، هم در صحنه‌های جهاد خاموش کنند و هم در حوزه‌های اجتهاد. گفتند قرآن را از ریشه قَرءَ مگیرید؛ از قرن بگیرید و نتیجه‌اش این‌که کتابِ خواندن نیست، کتاب همراه داشتن و به‌خود چسباندن است. گفتند: اسراری را که فقط در نقطه زیر ب در بسم‌اللّه‌ نهفته است، اگر کسی بخواهد تفسیر کند یک عمر کفاف نمی‌دهد! گفتند: قرآن هفتاد بطن دارد و هر بطن آن باز هفتاد بطن و همین‌طور! این درست است اما این را طوری معنی کردند که یعنی نباید نزدیکش
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
این کتاب را از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست، لایش را بستند، لایهاش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که این کتاب را، که خواندنی نام دارد، دیگر نخواندند، برای تقدیس و تبرک و اسباب‌کشی به کار رفت؛ از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد شانه... شد؛ و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر، در خواب گذاشتند. و بالاخره این‌که می‌بینی اکنون در خدمت اموات قرارش داده‌اند و نثار ارواح گذشتگانش می‌کنند و ندایش از قبرستان‌های ما به گوش می‌رسد، از آن است که نمی‌دانی برادر و خواهر
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
تعظیم و تکریم و تجلیل و بوسیدن و بی‌وضو بدان دست نزدن و توی قاب گذاشتن و کنار آینه نهادن و در بند قنداق و سفره عقد و خانه نو و روی سر مسافر و...! برخی سوره‌ها و آیاتش هم به عنوان وردهای جادوگرانه و اعمال و مراسم خاص حرز و طلسم برای منع جن و دفع باد و عزایم بستن و
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
کاری کردند که قرآن ـ که کتابِ خواندن و اندیشیدن و فهمیدن و روشن‌شدن و راه‌یافتن و برخاستن و عمل‌کردن بود ـ شد یک شی‌ء مقدس متبرک که مصرف واقعی‌اش در هدایت پیروانش و نشان دادن راه‌حل و مسئولیت انتخاب انسانی، فقط استخاره است! وظیفه پیروانش هم در برابر آن
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
عقل خویش تفسیر کند، باید در نشیمنگاهش آتشی فرود آید؛ در حالی که سخن پیغمبر «مَنْ فَسَّر القرآنَ بِرأیهِ فَلْیتَبَّوء مَقعَدَهُ مِنَ النّار» است، یعنی هر کس با نظر خودش، رأی خودش، قرآن را تفسیر کند...؛ و این سخنی بسیار علمی و منطقی است و اصل تحقیق است که محقق، در جستجوی حقیقت، باید ذهنش را از نظریات شخصی و عقاید قبلی و به اصطلاح دانشمندان اروپایی از پیش‌داوری خالی کند تا وقتی متنی را تفسیر می‌کند معنی حقیقی آن را بتواند دریابد، نه این‌که هر کلمه‌ای و تعبیری را با
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
شعار تشیع ابوذر است: «یا أیهَاالَّذِینَ آمَنوا إنَّ کثیرا مِّنَ ألاَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لِیأکلُونَ أمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَ یصُدُّونَ عَن سَبِیلِ‌اللّه‌ِ وَالَّذِینَ یکنِزونَ الذَّهَبَ وَ الْفَضَّةَ وَ لاینْفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللّه‌ِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیم» (ای کسانی که ایمان آورده‌اید، همانا بسیاری از علمای دینی و رؤسای روحانی و راهبان و عابدان گوشه‌گیر (شخصیت‌های مقدس و بیزار از دنیا و اهل آخرت خالص! که به کار کسی کاری ندارند) اموال مردم را به‌ناحق می‌خورند و مردم را از راه خدا بازمی‌دارند. کسانی که زر و سیم را اندوخته و انباشته و گنج می‌سازند و
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
می‌خواهم بگویم: اسلام من اسلام عثمان و عبدالرحمان بن عوف نیست؛ دین ریاضت‌های فردی برای نجات شخصی آن هم بعد از مرگ نیست.؛اسلام ابوذر است. تشیع ابوذر، که با شعارش نه علیه نظام کفر، بلکه علیه نظام عثمان، خلافت اسلام، جامع و ناشر قرآن، علیه او قیام می‌کند و می‌جنگد. آن تشیع است، و شعارش هم نه عبادت و نه تفسیر خاص از این کلام و از این اصل و از آن فرض است؛ علیه کنز و کاپیتالیسم است، یعنی سرمایه‌داری، گنج‌نهادن، زراندوزی از راه استثمار مردم. این شعار تشیع ابوذر است: «یا أیهَاالَّذِینَ آمَنوا إنَّ کثیرا مِّنَ ألاَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
مترقی، دوستدار عدالت و خواهان رهبری و برادری، و آرزومند رهایی و رستگاری بشر! آن‌چه تو از این اصطلاحات می‌فهمی، آن چه به نام دین، اسلام و تشیع می‌شناسی و می‌بینی، همان اوراد و الفاظ و مفاهیم تخدیری و تحریفی رایج است. همان تصویری است که دست‌های غرض دشمن و جهل دوست از این مکتب در ذهن پدرت، مادرت و محیطت نقش کرده‌اند. اسلام این نیست؛ تشیع این نیست؛ خدا و معاد و امامت و عدالت و حج و... آن نیست که تو می‌بینی و آن نیست که تو می‌گویی و نفی می‌کنی. تو حق داری که نفی کنی، اما سخن من این است که آنچه را نفی می‌کنی حق نیست.
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
که یک فکر و یک عقیده را در خود دارند، از محتوی خالی کرده‌اند؛ پوک و پوچ و بی‌مغز و بی‌روح ساخته‌اند. و کاش خالی و بی‌مغز می‌کردند. نه، به جای آن از مواد تخدیرکننده خرافی و ضد اسلامی و ضد شیعی پر کردند. توحید را، قرآن را، نیایش را، حج را، عدالت را، امامت را، ولایت را، علی را، حسین را، تشیع را، معاد را، شفاعت را، قضا و قدر را، توسل را، انتظار موعود را، و همه را به صورت الفاظی در آورده‌اند مبهم، خالی و یا مسخ‌شده و تخدیرکننده و حتی درست ضد آن‌چه معنی دارد و درست در عکس جهتی که نشان می‌دهد. و تو برادر من، خواهر من، همکار من، هم‌طبقه من، نویسنده و روشنفکر، دانشمند، مترجم، هنرمند، سوسیالیست، آزادیخواه، جامعه‌گرا،
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
امامت است! اما بدبختی ما این است که این دو لفظ را گذاشتند، اما معنی آن دو را مسخ کردند، طوری که نه عدالتش به درد عدالت می‌خورد و نه امامتش به درد امامت. امامتش نصیب شاه عباس می‌شود و عدالتش بهره ظلمه! و آنچه پس از هزار سال جهاد و شکنجه و عشق و پایداری و گذراندن قرن‌های سیاه خلافت عرب و سلطنت مغول دستگیر توده محروم شیعه شد، ظلم خان بود و جور خاقان، این بار در لباس محبت مولا علی! همه چیز را مسخ کرده‌اند؛ ظاهرش را نگه داشته‌اند و معنی و روح و جهتش را عوض کرده‌اند و در جهت حفظ مصالح و منافع طبقاتی و سیاسی و اقتصادی خودشان تغییر داده‌اند. اصطلاحات مذهبی را که هر کدام ظرفی هستند
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
اصل استوار است: ۱ ـ عدل ۲ ـ امامت این همان نیست که تو در مکتب‌های دیگر می‌جویی؟ و همان نیست که برای جامعه خویش و برای بشریت آرزو می‌کنی؟ شیعه بر همین دو پایه استوار است. اما چه کنم که این دو اصل را از معنی خودش انداختند. یعنی اسم آن را حفظ کردند و رسمش را نفی. اگر فریب‌کاران که این دو را بی‌معنی و بی‌اثر کردند، به جای این‌که معنی این دو را برداشتند، اصلاً لفظ آن دو را برمی‌داشتند و به جایش اصطلاح دیگری، مثل تقیه و عبادت و ریاضت و غیره را می‌گذاشتند، من می‌توانستم امروز خطاب به روشنفکران و خطاب به توده نیز فریاد بزنم که: نه! اصول شیعه این‌ها نیست. عدل است،
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
اصل استوار است: ۱ ـ عدل ۲ ـ امامت این همان نیست که تو در مکتب‌های دیگر می‌جویی؟ و همان نیست که برای جامعه خویش و برای بشریت آرزو می‌کنی؟ شیعه بر همین دو پایه استوار است. اما چه کنم که این دو اصل را از معنی خودش انداختند. یعنی اسم آن را حفظ کردند و رسمش را نفی. اگر فریب‌کاران که این دو را بی‌معنی و بی‌اثر کردند، به جای این‌که معنی این دو را برداشتند، اصلاً لفظ آن دو را برمی‌داشتند و به جایش اصطلاح دیگری، مثل تقیه و عبادت و ریاضت و غیره را می‌گذاشتند، من می‌توانستم امروز خطاب به روشنفکران و خطاب به توده نیز فریاد بزنم که: نه! اصول شیعه این‌ها نیست. عدل است،
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
می‌گیرند)؛ «أُولَئِک الّذِینَ هَدَاهُمُ اللّه‌ُ وَ أُولَئِک هُمْ أُولُوالالْبَاب» (این‌هایند آدم‌هایی که خدا به راهشان آورده و این‌هایند که شعور دارند). من آمده‌ام به نمایندگی این طبقه تحصیل‌کرده بی‌دین ـ نه تنها بی‌دین و بیگانه با دین شما، بلکه
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
به سخنم آن چنان‌که قرآن می‌گوید گوش کنید: «فَبَشِّر عِبَادِ الَّذَینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعونَ أَحْسَنَه» (مژده ده بندگانی را که به حرف گوش می‌کنند و بعد هرچه را درست‌تر و حسابی‌تر یافتند تأیید می‌کنند و دنبالش را
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳

حجم

۱۱۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

حجم

۱۱۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان