بریدههایی از کتاب پدر! مادر! ما متهمیم
۴٫۵
(۴۱)
تو میگویی: نماز خواندن با خدا سخن گفتن است. تصورش را بکن کسی با مخاطبی مشغول حرف زدن باشد، اما خودش نفهمد که دارد چه میگوید. فقط تمام کوشش این باشد که با دقت و وسواس مضحکی الفاظ و حروف را از مخارج اصلیاش صادر کند. اگر هنگام حرفزدن، ص را س تلفظ کند، حرفزدنش غلط میشود، اما اگر اصلاً نفهمید چه حرفهایی میزند و به مخاطبش چه میگوید، غلط نمیشود.
زهرا
ویل دورانت میگوید: هیچ پیغمبری به اندازه محمد، پیروانش را به نیرومندی تحریص و ترغیب نکرد و هیچ پیغمبری به اندازه او در این راه توفیق نیافت
امید
معتقد شدم که من میتوانم سرنوشت خودم و جامعه خودم را بسازم. تقدیر من به دست خود من است و به اراده خود من و به انتخاب خود من
błüĕ
دنبال مذهبی هستم که فقر را و تضاد طبقاتی را براندازد؛ دنبال مذهبی هستم که به انسانها در همین دنیا نجات و آزادی دهد؛ و دنبال مسئولیتی هستم که در همین جهان، زندگی و فرهنگ و کمال برای همه فراهم آورد. و دنبال مذهبی هستم که ترازوی عدالت را در جامعه امروز، پیش از مرگ برپا بدارد. و برای همین هم هست که مسلمانم و برای همین هم هست که شیعهام.
k.t
هر که به ظلم تن دهد، همدست ظالم است
Azardokht Rad
و دانستند که راه تقرّب خدا در اسلام، تعقل است نه تعبد
Sajjad Nikmoradi
خیلی از اشخاص معتقد یا به ظاهر معتقد به دین سنتی موروثی موجود، ایراد میگیرند به بسیاری از بیانها و برداشتهای امثال من. و نه تنها به تلقیها و تحلیلهایی که امثال من درباره مذهب داریم؛ حتی چیزهای کوچک را هم بر ما نمیبخشند، مثل آن که «چرا کراوات میزنی؟ »، «چرا ریشت را میتراشی؟ »، «چرا در سخنت به اندازه کافی صلوات نفرستادهای؟ »[ چرا ]در کتابت هرجا اسم علی آمده، علیهالصلوة و السلام و هرجا اسم پیغمبر برده شده صلوات اللّه علیه و آله و سلم نگذاشتهای؟ چرا اسم عمر و ابوبکر که ذکر شده فحش ناموس ندادهای؟ و حتی چرا پشت تریبون رفتی؟ و حتی چرا پشت تریبون و در وسط سخنرانی آب خوردی؟ چرا؟ چرا؟ و چرا؟...
اینهاست بزرگترین خطرات و دهشتناکترین خطاها و انحرافها و ناهنجاریها و سقوطهای غیرقابل تحمل که در محیط اجتماعی و دنیای فکری و معنوی معتقدات مذهبی آنها رخ داده و آشفتهشان کرده است!
این ایرادها و دلهرههای اساسی آنهاست. همینها را در کتاب نوشتهاند و پیداست که نویسندهها و فضلاشان هم هستند.
Dexter
هزار تا سئوال کردی که «چه جور؟ »، یک بار نپرسیدی «چرا؟ »
błüĕ
انتظار، آمادگی است نه وادادگی!
k.t
گفت: یا علی، پس تو چرا چنین جامه ژنده و خشن و خوراک نامرغوب و غیرمطبوع داری؟
و علی، با خشم، بر سرش کوفت که:... وای بر تو! من مثل تو نیستم. وظیفه من سنگین است. خداوند بر پیشوایان دادگر و رهبران جامعه واجب کرده که زندگی خود را با زندگی محرومترین افراد جامعهشان برابر و هماندازه سازند و بسنجند.
ツAlirezaツ
حجم
۱۱۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۱۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان