بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پدر! مادر! ما متهمیم | صفحه ۱۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پدر! مادر! ما متهمیم

بریده‌هایی از کتاب پدر! مادر! ما متهمیم

نویسنده:علی شریعتی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴۵ رأی
۴٫۵
(۴۵)
آن وقت‌ها که انتظار معنی داشت، در میان مریدان و عوام‌الناس، در مسابقه اسب‌سواری و تیراندازی با پول شرط‌بندی می‌کردند و خود شرکت می‌نمودند و حتی مردم را تشویق می‌کردند و تعلیم می‌دادند. همه منتظرین، همه مردم، از عالم و عامی، سوارکار و مسلح و تعلیم‌یافته جنگ و در حال آماده‌باش جدی و عملی و مجهز بودند. و پیداست که چنین جامعه‌ای، اگر رهبری درست داشته باشد، چه خواهد بود و چه خواهد کرد.
ツAlirezaツ
انتظار، آمادگی است نه وادادگی!
ツAlirezaツ
اصول مذهب شیعه را به جای عدالت و امامت، مثلاً تقیه و عبادت عنوان می‌کردند و در ذهن‌ها رواج می‌دادند و یا به جای قیام حسین مثلاً صلح حسن را طرح می‌کردند و هر سال برایش مراسمی بر پا می‌ساختند و از آن سخن می‌گفتند و با تکیه شدید و مداوم و تلقین و تکرار همیشگی این حادثه و تحریف ساده مفهوم حقیقی آن، روح مسالمت‌جویی با دشمن و سازش و پذیرش و تحمل ظلم و زور و بیهودگی مبارزه و منطقی‌بودن و شرعی‌بودن تسلیم را، به سود خود نتیجه‌گیری می‌کردند و تبلیغ می‌نمودند و صلح و سازش و تسلیم را حتی به عنوان یک وظیفه مذهبی و تکلیف شرعی و لازمه اعتقاد به امامت، تفسیر و تأویل می‌نمودند.
ツAlirezaツ
پس هر فردی در هر عملی، مسئولیت تمامی بشریت را در خود احساس می‌کند و این است که هر فردی گویی رهبر و مقتدای همه است و مسئولیت رهبری و مقتدایی همه را دارد. تمامی این بحث آیا معنی و تفسیر دقیق این سخن ساده و عمیق علی بزرگ نیست؟ که: کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته. هر یک از شما شبان است و هر یک از شما مسئول شبان گله‌اش.
ツAlirezaツ
مثلاً قصابی که گوشت بز را به جای بره به مشتری می‌دهد هرگز دوست ندارد دیگری هم چنین کند. اما وقتی از نرخ مجاز شهرداری کیلویی یک ریال ارزان‌تر می‌فروشد و گوشت خوب هم می‌دهد و به حداقل منفعت بسنده می‌کند، دوست دارد همه قصاب‌ها چنین کنند و در این حال، گویی وی با این انتخاب، یک قاعده کلی را وضع می‌کند که همه باید از آن تبعیت کنند. این است که هر فرد، با هر انتخابی که می‌کند، گویی برای تمامی بشریت یک قانون وضع می‌نماید
ツAlirezaツ
فرد، هر چه را بخواهد می‌تواند انتخاب کند، اما در لحظه یک انتخاب، اگر احساسش این باشد که دوست داشته باشد همه چنین انتخابی کنند، خیر است و اگر احساس کند که می‌خواهد تنها او باشد که چنین کاری می‌کند و هرگز نپسندد که دیگری هم از او تقلید نماید، یک شر!
ツAlirezaツ
عامل انحطاط و تن دادن به وضع موجود این تفسیر را رایج کرده است و آن‌ها که با تاریخ اسلام آشنایند می‌دانند که اساسا این تفسیر و این معنی را اول بار، بنی‌امیه و علمای وابسته به این رژیم در ذهن خلق رواج دادند و پیداست چرا. فکر جبر الهی اختراع آن‌هاست و بعد هم فیلسوفان و صوفیان به آن خورش دادند و مکتب علمی و فلسفی اسلامی‌اش کردند، وگرنه قرآن نه تنها بر اساس مسئولیت و اراده انسانی سخن می‌گوید و هم جامعه و هم فرد را مسئول می‌داند، بلکه در یک فرد، هر یک از اعضاء او را به طور مشخص صاحب مسئولیت اعلام می‌کند
ツAlirezaツ
قرآن باید ملاک تحقیق تو باشد: کلُّ نَفْسٍ بِمَا کسَبَتْ رَهِینَه (هر فردی، در گروه دستاورد خویش است). حتی در قیامت، سرنوشت هر کسی تحقق نوشته قبلی و جبری خارج از اراده او نیست.
ツAlirezaツ
اگر آنچنان است که هر چه پیش می‌آید و هر کس هر چه می‌کند و هر جور هست از پیش معین است و بر او تحمیل، و اراده هیچ‌کس در سرنوشتش دخیل نیست، پس پیامبران برای چه آمده‌اند و هدایت خلق چه معنی دارد
ツAlirezaツ
مَن لا معاشَ له، لا معاد له. هرکه زندگی مادی ندارد، زندگی اخروی نیز ندارد. بنابراین کسانی که تحمل فقر و ذلت و اسارت و بیماری و عقب‌ماندگی و ضعف و بدبختی خود را در زندگی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی ـ که استبداد، استثمار و یا استعمار برایشان فراهم آورده‌اند ـ عامل جبران و پاداش الهی و کسب ثروت و عزت آخرت و رستگاری و عافیت و ورود به بهشت می‌پندارند، فریب دنیادارانی را خورده‌اند که به نام دین، آن‌ها را استحمار کرده‌اند و به تحمل و شکیبایی بر سرنوشت شوم خویش واداشته‌اند.
ツAlirezaツ
قرآن ـ اگر خوانده شود ـ نه مثل یک ورد نامفهوم و برای ثواب آخرت و نثار ارواح ننه و بابا، بلکه مثل یک کتاب، بیداری و حرکت و عزت می‌آفریند و نیروی ایمان تبدیل به قدرت و عصیان علیه ظلم و ذلت و جهل می‌گردد.
ツAlirezaツ
و گلادستون را شنیده‌اید (نخست‌وزیر یهودی‌مسلکی که استعمار انگلیس را جان داد) که در مجلس انگلیس قرآن را به خشم بر روی تریبون کوفت و گفت: تا این کتاب در میان مسلمانان باشد، امنیت و اطاعت سرزمین‌های مسلمان‌نشین در برابر استعمار انگلیس محال است.
ツAlirezaツ
(ای کسانی که ایمان آورده‌اید، همانا بسیاری از علمای دینی و رؤسای روحانی و راهبان و عابدان گوشه‌گیر (شخصیت‌های مقدس و بیزار از دنیا و اهل آخرت خالص! که به کار کسی کاری ندارند) اموال مردم را به‌ناحق می‌خورند و مردم را از راه خدا بازمی‌دارند. کسانی که زر و سیم را اندوخته و انباشته و گنج می‌سازند و در راه خدا انفاق نمی‌کنند، آنان را به عذابی دردناک مژده بده!
ツAlirezaツ
تشیع ابوذر، که با شعارش نه علیه نظام کفر، بلکه علیه نظام عثمان، خلافت اسلام، جامع و ناشر قرآن، علیه او قیام می‌کند و می‌جنگد. آن تشیع است، و شعارش هم نه عبادت و نه تفسیر خاص از این کلام و از این اصل و از آن فرض است؛ علیه کنز و کاپیتالیسم است، یعنی سرمایه‌داری، گنج‌نهادن، زراندوزی از راه استثمار مردم.
ツAlirezaツ
آن خدا و دینی که من به آن معتقدم، دین توجیه فقر نیست. دینی است که فقر را همسایه دیوار به دیوار کفر می‌شمارد.
ツAlirezaツ
نه نماینده آن نسلم که تا کنون پیامشان را به شما گفتم ـ زیرا که با آن‌ها هم‌عقیده نیستم ـ و نه به نمایندگی قطب مذهبی و قشر مذهبی و شخصیت‌های مذهبی و محافل مذهبی این جامعه می‌توانم حرف بزنم، به این جهت که مرا به نمایندگی خودشان قبول ندارند و به عنوان یک بلایی که آمده و خدا رفعش کند، تلقی می‌کنند.
ツAlirezaツ
ناگهان با شگفتی از من پرسید که «فلانی! اینجا یک چیزی نوشته که درست نمی‌فهمم یعنی چه. » پرسیدم «چه نوشته؟ » گفت «نوشته است: در سعی چهارم، روی پله چهارم صفا اگر بایستی، این ورد را بخوانی پولدار می‌شوی! » خجالت کشیدم که یک جوان روشنفکر دانشمند و حساس که معنی ارزش‌های انسانی و زیبایی‌های روح و سرمایه‌های شعور و دانش و هنر و ایمان و عشق را می‌فهمد و اسلام و به ویژه حج به تازگی این همه برایش زیبایی و عمق و آبروی علمی پیدا کرده، با چنین چیزهایی که نیاز پول‌پرست‌های بی‌عرضه بدبخت و عاجز را برآورده می‌کند برخورد کند. برای توجیه، گفتم «نه دکتر! این حرف‌ها را همین کتاب‌فروش‌ها که این کتاب‌ها را نزدیک حج تألیف می‌کنند نوشته‌اند. »
ツAlirezaツ
روزه تو عبارت بود از تغییر وقت شام و نهارت. خوب، من تغییر ندادم. من این فکر را کردم که هر وقت طبیب گفت که چربی بدنت زیاد شده؛ فشار خونت زیاد شده؛ رژیم می‌گیرم و بعد به نتایج قطعی و علمی می‌رسم. و تو نه، گاهی بود که زخم اثنی‌عشر داشتی، زخم معده داشتی، باید هر چهار ساعت یک‌بار غذا می‌خوردی، اما روزه می‌گرفتی و نزدیک بود که نفله شوی! ما همین نتیجه را از روزه تو گرفتیم و بس. برای این‌که بعد از ماه رمضان درست همان اعمال و افکار را داشتی و همان کارهایی را انجام می‌دادی که قبل از ماه رمضان با همان اندیشه و همان خصوصیات و همان اخلاق و سلوک. حتی در خود ماه رمضان هم جز بستن دهان، کارت و رفتارت فرقی نکرد.
ツAlirezaツ
بعد از ده سال که من ورزش سوئدی کردم و تو نماز کردی، من فردی می‌شوم با زیبایی اندام و ورزشکار و بانشاط و سالم، اما تو وارفته پخمه به‌هم در رفته‌ای که دماغت را اگر بگیرند جانت به در می‌رود. تمام نتیجه کار تو و آثار نماز تو این است که پشت تو قوز درآورد و پیشانی صافت پینه بست و فرق منِ بی‌نماز با تو نمازگزار فقط این است که من این دو علامت تقوی را ندارم.
ツAlirezaツ

حجم

۱۱۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

حجم

۱۱۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۱۰
۱۱
صفحه بعد