بریده‌هایی از کتاب به دنیای مدیریت خوش آمدید

اعتماد و مالکیت باعث می‌شود که این دستیاران در مدت زمان کمی سرمربی شوند. این نشانهٔ رهبری فوق‌العاده است: پرورش رهبران بیش‌تر.

مدیریت تیم‌تان در دست‌یابی به این هدف که آن‌قدر به تیم‌تان خوب آموزش دهید تا در نهایت به شما احتیاجی نداشته باشند مانند والدبودن است.

اگر تیم‌تان در میدان جنگ مجبور باشد مدام از مقام بالاترش اجازه یا راهنمایی بگیرد، کُند خواهد بود.

تفویض اختیار خوب به‌معنای ازبین‌بردن تنگناها و افزایش سرعت رشد تیم‌تان است.

آیا به‌جای تکیه بر رهبر برای پاسخ‌دادن به پرسش‌ها، به اعضای تیم اختیار می‌دهید تا در پروژهٔ خودشان و در محدودهٔ وظایف محول‌شده تصمیم بگیرند و حرکت کنند؟

اگر احساس کنید دیگران نمی‌توانند کار را به‌خوبی شما انجام دهند که اغلب هم حداقل در ابتدا نمی‌توانند، اختیاردادن به فرد دیگری برای انجام کار دشوار است. با این حال، هدف شما به‌دست‌آوردن مقیاسی از تیم، شغل و گروه‌تان بدون حضور خودتان است

وقتی رهبران نشان می‌دهند که حاضرند خود را به نفع تیم فدا کنند، کارمندان پربازده‌تر هستند و رهبر خود را مؤثر و پرنفوذ می‌دانند.

اختیاردادن به تیم‌تان به این معناست که شما می‌توانید به آن‌ها مسئولیت بدهید و به آن‌ها اجازه دهید خودشان کار را اداره کنند، و سپس به آن‌ها کمک کنید تا از این تجربه یاد بگیرند و رشد کنند. و این تنها کار سخت و ناخوشایندی نیست که می‌بایست بیاموزید که به تیم خود واگذار کنید، بلکه تخصیص وظایف نیز هست.

به‌جای این‌که به اعضای تیم خود بگویید چه کاری انجام دهند، به آن‌ها این فرصت را می‌دهید که این کار را خودشان تشخیص بدهند.

تیم‌هایی که میزان امنیت روانی زیادی دارند از دیگر تیم‌ها در اجرای ایده‌های متنوع و حرکت با کارایی زیاد بهتر هستند.

دکتر اِمی اِدمُنسون ، استاد دانشکدهٔ بازرگانی هاروارد، امنیت روانی را «شرایطی که افراد در آن برای این‌که خودشان باشند راحت هستند (و آن را ابراز می‌کنند)» تعریف می‌کند.

در مقام رهبری، باید تلاش کنیم تا مکانی امن برای اعضای تیم خود ایجاد کنیم تا حقیقت را بگویند.

اگر بخواهم کسی داستان زندگی خودش را برای من تعریف کند، باید مایل باشم که دربارهٔ خودم نیز به او بگویم.

از میان بسیاری از ویژگی‌های داستین در مقام رهبری، تمایل او به آسیب‌پذیربودن از نظر من ابرقدرت رهبری‌اش بود.

. او هرگز نمی‌ترسید حقیقت کامل را به ما بگوید، حتا اگر این امر باعث می‌شد ضعیف یا احساسی به نظر برسد.

افراد بیش‌تر با کسانی ارتباط برقرار می‌کنند که باز عمل می‌کنند و مایل به به‌اشتراک‌گذاشتن نقاط ضعف خود هستند.

اعتمادکردن خود ترفند واقعی برای جلب اعتماد است و یکی از مطمئن‌ترین نشانه‌ها برای اعتمادکردن آسیب‌پذیربودن و از خود به دیگران گفتن و مایل به داوری‌شدن است.

صداقت و شجاعت هیچ‌وقت راحت نیستند، اما هرگز ضعف محسوب نمی‌شوند

کاوی می‌نویسد: «اگر به مردم اعتماد نکنیم، چگونه آن‌ها را درگیر نوآوری، ابتکار، انگیزه و کار تیمی خواهیم کرد؟ شما می‌توانید بیش از حد اعتماد کنید و آسیب ببینید، از طرف دیگر هم‌چنین می‌توانید به‌اندازهٔ کافی اعتماد نکنید و در این صورت فرصت تازه‌ای هم نبینید».

همیشه فرض را بر حسن نیت بگذار