بریدههایی از کتاب جریان شناسی شعر جنگ
۵٫۰
(۱)
ز جنوب زمان زیادی گذشته است
از بازسازی هنوز ادامه داریم
از جنگ جنگ و تا گزارش پیروزی دادند!
بچههای جنوب خیلی وقت است برگشتهاند نامهایشان!
جاخوش کرده بر تابلوهای شهرداری
سرگیجۀ میادین و کمرکش کوچهها و کویها
لبخندهایشان تزئین بیلبوردها و بنرها!
اما توی عکسها بعد از اینهمه سال ریش درنیاوردهاند هنوز!
بچههای جنوب ریشه داشتند
ریش را اما بعضی از دیگران گذاشتند برای روز مبادا!
(محمدحسنی
Ahmad
شادمانی که زمین خورد
بغلش کردم
هنوز عینکش روی چشمهایش بود
و جوانیاش بر جای
صدای بمبافکنها میآمد
اما او رفته بود
تنها زخمهای بازش
روزهای نوک مدادی ما را قرمز و مات میدیدند!
(حامیپور،
Ahmad
این سروده که جنگ را ـ حتی پس از پایان یافتن ـ عجین شده با جسم و روحِ ساکنان مناطق جنگی میداند.
جنگ شد وُ جنگ تمام شد...
اما از اعصاب ما جنگ، یک قدم هم عقبنشینی نکرد.
حالا که این وصیتنامه علنی میشود
از خودم میپرسم
اگر قرار باشد جنگ را صرف کنیم
کدامیک از ما مفقودالاثر خواهد شد!
ارمغان بهداروند
Ahmad
یادمان نرفته نمیرود!
که خوزستان چقدر دورِ سرمان چرخید
و خرمشهر را خونهای زیادی که ریخت آزاد کرد
محمود حسینی
Ahmad
چرا برای جنگ آرزوی سلامت و طول عمر میکردیم
تنها شعاری که نمیگفتیم مرگ بر جنگ بود
آخر آن روزها
جنگ آنقدر مقدس بود
که برای تبرک روی زندهها خاک میریخت
(سروش راد
Ahmad
بنیان علم و دانش براساس پرسش و پرسشگری، بنا شده است. پیدایش علوم مختلف و گسترش آگاهی با طرح سؤال و جستوجوی جواب امکانپذیر است. بنابراین طرحِ پرسش برای رسیدن به آگاهی است و شخص سؤالکننده علی الاصول، هیچ اطلاعی از پاسخ ندارد و در پی آن است. اما در هنر و ادبیات که همواره پای اغراض ثانویه در میان است، پرسش و پرسشگری، افزون بر آگاهی با اهداف دیگری نیز، طرح میشود. به عنوان مثال پرسشی طرح میشود طراح پرسش ای بسا که خود بهتر از هر کسی جواب را بداند (تجاهل العارف) اما با هدف دیگری آن را طراح کند. اهدافی چون: تأثیرگذاری بیشتر، تفکر، تنبه، هشدار، نقد و انتقاد و بازخواست، تأکید بر چیزی و یا حتی بیرون آوردن سخن از حالت عادی، هر کدام میتواند غرض اصلیِ او باشد.
Ahmad
اما نگاه شاعران، منتقدان و پژوهشگران ادبیات امروز ما به اسطوره با نگاه اسلاف خود اندکی متفاوت است، در نگاه ادیبان امروز، «اسطوره، استحاله انسان است در شیء طبیعی و در واقع برداشتی است با بینشی بدوی از اشیای طبیعت. اسطورهسازی، انتقال روح آدمی است به محیط و دادن همه خصوصیات بشر ذی روح است به اشیای غیر ذی روح. حتی آفرینش شعر نیز خود نوعی اسطورهسازی است. شاعر با گیاه و سنگ و آب جوری روبهرو میشود که گویی آنها به نوبه خود انسانهای زنده هستند. اسطورهسازی عبارت است از کشف هویت انسان در شیء. طوری که شیء نه به جای شیء بلکه به جای انسان و در جهتی که انسان از طریق عواطفش بر آن تحمیل کرده است، انجام وظیفه نماید. اسطوره آن دنیای خیالی رابطه شاعر با جهان و طبیعت است.» (براهنی، ۱۳۸۰، ج ۱:۱۲۲)
Ahmad
از دیدگاه علم بیان، اسطوره مشبهبه است که باید مشبهه محذوف آن را با تخیل یا قراین تاریخی و مردمشناسی و جامعهشناسی دریافت و گاهی اصلاً پیبردن به مشبه ممکن نیست... شاید به کار بردن اصطلاح مشبه و مشبهبه در همه موارد درباره اسطوره چندان صحیح نباشد، اما بههرحال اسطوره هم یک نظام دو بنی است: یعنی رابطه بین دو چیز است. یک دال افسانهای به یک مدلول تاریخی و یا مذهبی دلالت میکند. از آنجا که بیان اساطیری نوعی بیان غیرمستقیم است، جنبه هنری دارد و جزو مقولۀ ادای معنای واحد به طرق مختلف قرار میگیرد» (شمیسا، ۱۳۸۱:۲۱۶) «قدما به معانی رمزی اسطوره توجه داشتهاند. یعنی میدانستند که باید از سطح الفاظ گذشت و به معنی پنهانی که در خلال آنها است دست یافت.
Ahmad
حماسه و اسطوره در نگاه مردمان امروزی، معانی نزدیک به هم دارند؛ «اسطوره داستانهای کهنی است که زمانی نزد اقوام باستانی، حقیقت تلقی میشده؛ اما امروز جنبه افسانهای یافته و کسی بدانها باور ندارد. چنانکه این معنا از خود لغت اسطوره که با
(history) و (story) یکی است، برمیآید. اسطوره، زمانی تاریخ بوده است و امروزه جنبۀ داستانی یافته است.» (شمیسا، ۱۳۸۱:۲۹۷) حماسه نیز، در لغتنامهها به معنای دلاوری و دلیری آمده است اما در اصطلاح به روایتها و داستانهای کهن از نبرد پهلوانان و قهرمانانی اطلاق میشود که صبغۀ قومی و ملی داشته و رخدادها و حوادث غیر واقعی و اعجاببرانگیزی در آنها اتفاق افتاده باشد. (ن.ک. صفا، ۱۳۹۲:۵ ـ ۳)
در حماسههای کهن «حوادث قهرمانی که به منزلۀ تاریخ خیالی یک ملت است در بستری از واقعیات جاری است و آن عبارت است از خصایص اخلاقی آن جامعه و نظام اجتماعی و زندگی سیاسی و عقاید او در مسائل فکری و مذهبی
Ahmad
خدای حبل الورید!
نیزه در همسایگی تو با خون وصلت کرد
و شمشیر از لمس تو گذشت
که سر به هوا شد
به من بگو!
در سر گردانی حسین (ع)
سرت را کدام سو گردانده بودی؟!
راضیه ممبین
Ahmad
همدست شدند و چاه را دزدیدند
این یوسف بیپناه را دزدیدند
شب بود و به خواب رفت این بار پلنگ
یک قافله گرگ ماه را دزدیدند!
سید محمدمهدی شفیعی
Ahmad
اندیشه و تفکر ـ از هر نوعی که باشد ـ به تنهایی فاقد هرگونه ارزش هنری و ادبی است، بنابراین، شاعران همواره میکوشند تا هر اندیشهای را درهم تنیده با ظرافتهای ادبی و در زیباترین صورت ممکن بیان کنند. «زیباترین و عالیترین مفاهیم اگر با موازین و ارزشهای زیباشناختی هنر و در شکل و ساخت هنری پرداخته نشود، هیچگونه ارزش ادبی هنری نخواهد داشت.» (فلکی، ۱۳۷۸:۱۷۳)
به همین دلیل، برخی منتقدان عقیده دارند که «با مفهومگرایی، شعر ساخته نمیشود. شعر حاصل نوعی «دیدار ناگهانی» و «بیداری ناگهانی جان» است که با پیشاندیشی بیگانه است.» (همان)
Ahmad
دکتر امامی در کتاب «مبانی و روشهای نقد ادبی»، برای تحلیل ساختاریِ متون، شیوهای راهبردی و کارآمد معرفی میکند که بر ساخت اثر تمرکز دارد. بنا به گفتۀ استاد، در فرایند تحلیل ساختاریِ آثار ادبی، متناسب با نوع اثر، میبایست جنبههای مختلف زیر در پیوند با یکدیگر مورد بررسی قرار گیرند.
الف) ساختار زبانی اثر
ب) ساختار ذهنی و مضمونی اثر
پ) ساختار زیباییشناختی و موسیقایی
ت) ساختار پیکره یا قالب اثر (امامی، ۱۳۸۹:۲۳۷)
Ahmad
چیستی شعر مسئلهای بوطیقایی است و تنوع بوطیقا از آغاز پیدایش شعر تا به امروز آنقدر زیاد است که به راحتی میتوان سرودهای را برمبنای یک بوطیقا، شعر دانست و برمبنای بوطیقایی دیگر آن سروده را شعر به شمار نیاورد. یا دست کم در آن تردید کرد.
ب) نوحهها و ترانهها، تباری همزاد و حتی در حقیقت پیش از شعر فارسی دارند. در دورۀ پیشااسلامی: (کویها و کرپنها، خنیاگران، گوسانها، شروه خوانان، اورامن خوانان و...) در دورۀ اسلامی به بعد ـ دورۀ گذر از نظام هجایی به نظام عروضی ـ (حراره، شروه خوانان و اورامن خوانان، سوسیوش، فهلویات و...) نوحه و ترانه سرایی میکردهاند و بازارشان بسیار رونق داشته است.
Ahmad
«سعی کنید سرودههایتان مثل شعرهای برادر آهنگران باشد!» (حسینی، ۱۳۸۱:۲۰)،
Ahmad
از نقش اثرگذار مسئولان، بهویژه مسئولان دستگاههای فرهنگی و هنری، در پایین آوردن کیفیت آثار ادبی جنگ نمیتوان چشم پوشی کرد، چراکه آنان با تشویق و ترغیب شاعران به سرودن نوع خاصی از شعر که در آن، ارزشهای ادبی و زیباییشناسانه در درجۀ چندم اهمیت قرار میگرفت، خواسته یا ناخواسته باعث شدند تا بهویژه در سالهای آغازین، وجه ادبی سرودههای دفاع مقدسی، آنچنان که باید مانند وجوه دیگر رشد و توسعه پیدا نکند. ذکر خاطرهای از سید حسن حسینی که خود از شاعران و پژوهشگران بنام و اثرگذار عرصۀ دفاع مقدس است، در این رابطه خالی از لطف نیست. «راقم این سطور [سید حسن حسینی] روزی را به یاد میآورد در سالهای جنگ که در یکی از جلسات شعری مسئولی از مسئولان فرهنگی ـ تبلیغی این مملکت حاضر شد و پس از شنیدن اشعار جوانانی که در تب خلاقیت میسوختند و با هر شرایط نامطلوبی میساختند و از دو سو دامن اعتقاد و ادبیات را محکم گرفته بودند؛ من باب ارشاد و تبلیغ فرمود:
Ahmad
در شعر جنگ «من فردی» شاعر جای خود را به «من جمعی» میدهد. فردیت شاعر در مابقی رزمندگان و حامیان نبرد تا سرحد امکان حل و کمرنگ شده است. همین امر باعث میشود تا کمتر دنیای درونی شاعر با واقعیتهای بیرونی جنگ همآغوشی کند. یکی از دلایل این امر همان رنگینتر بودن واقعیت جنگ از خیال شاعران است. از این رو میتوان شعر دوره جنگ را که بیشباهت به نوعی «محاکات» نیست به گرایش کلاسیسم نسبت داد و شعر دوره دفاع مقدس را به گرایش رمانتیسم. شعری که در آن «من فردی» حضور به هم میرساند و خیال، مجال بالگستری بیشتری مییابد. «شعری برای جنگ» قیصر امینپور تقریباً از این قاعده مستثنی است. چون ضمیر فردی «من» شاعر از همان سطر نخستین خود را به رخ میکشد: «میخواستم شعری برای جنگ بگویم!» تا حدودی همین امر «خلاف آمد عادت» در کنار دیگر عوامل شعری به شهرت و رواج نفوذ شعر امینپور کمک کرد.
Ahmad
بسیاری از پژوهشگران ادبیات پایداری عقیده دارند که ادبیات پایداری، عنوانی بزرگتر و دربرگیرندۀ ادبیات جنگ است. «باید بدانیم «ادبیات جنگ» با «ادبیات پایداری» متفاوت است یا لااقل نسبت جزء به کل در این مورد مصداق دارد یعنی اینکه ادبیات جنگ یا شعر جنگ جزئی از ادبیات پایداری یا شعر پایداری است.» (سجادی، ۴۷:۱۳۹۰)
Ahmad
انسانها، خود و خانوادۀ خود را دوست دارند، خانه و شهر و کشور خود را هم دوست دارند؛ از این رو در برابر هر چیزی که آنها را آزار دهد یا تهدید کند تا پای جان ایستادگی میکنند و به این ایستادگی میبالند، ادبیات پایداری ملی ـ میهنی، چهرۀ مکتوب این نوع از ایستادگیهاست؛ درونمایههای این ادبیات «تحت تأثیر شرایطی چون اختناق و استبداد داخلی، نبود آزادیهای فردی و اجتماعی، قانونگریزی و قانونستیزی با پایگاههای قدرت، غصب قدرت و سرزمین و سرمایههای ملی و فردی و... شکل میگیرند.» (سنگری، ۱۳۸۶:۶).
Ahmad
پژوهشگران ادبیات پایداری برای شناساندن اینگونه از ادبیات تعاریفی از این دست را ارائه دادهاند: «ادبیات پایداری، نوعی از ادبیات متعهد و ملتزم است که از طرف مردم و پیشروان فکری جامعه، در برابر آنچه حیات معنوی و مادی آنها را تهدید میکند به وجود میآید» (بصیری، ۹۰:۱۳۸۷).
پیدایش اینگونه از ادبیات، ریشه در گذشتههای دور دارد؛ گذشتههای دورِ تمدنهای باستانی، سرزمینها، اقوام و ملتهای کهنسالی که تاریخشان از ایستادگیها و پایداریها، جنگها و جدلها، شکستها و پیروزیها حکایتها دارد. اما اصطلاح «ادبیات مقاومت و پایداری» تعبیر بسیار جدیدی است که از آثار ادبی شاعران و نویسندگان معاصر برآمده است.
به گفتۀ برخی پژوهشگران ادبیات پایداری ادبیاتی است که به تاریخ، چگونگی و دستاوردِ مبارزات ملتها، پیکار برای به دست آوردن آزادی، استقلال و حفظ سرزمین خود در برابر تجاوزات بیرونی و استبداد درونی میپردازد.
Ahmad
حجم
۶۷۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۴۰ صفحه
حجم
۶۷۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۴۰ صفحه
قیمت:
۱۶۸,۰۰۰
۸۴,۰۰۰۵۰%
تومان