![کتاب جریان شناسی شعر جنگ اثر داودرضا کاظمی کتاب جریان شناسی شعر جنگ اثر داودرضا کاظمی](https://img.taaghche.com/frontCover/93500.jpg?w=200)
بریدههایی از کتاب جریان شناسی شعر جنگ
۵٫۰
(۱)
از جنوب زمان زیادی گذشته است
از بازسازی هنوز ادامه داریم
از جنگ جنگ و تا گزارش پیروزی دادند!
بچههای جنوب خیلی وقت است برگشتهاند نامهایشان!
جاخوش کرده بر تابلوهای شهرداری
سرگیجۀ میادین و کمرکش کوچهها و کویها
لبخندهایشان تزئین بیلبوردها و بنرها!
اما توی عکسها بعد از اینهمه سال ریش درنیاوردهاند هنوز!
بچههای جنوب ریشه داشتند
ریش را اما بعضی از دیگران گذاشتند برای روز مبادا!
(محمدحسنی
Ahmad
ز جنوب زمان زیادی گذشته است
از بازسازی هنوز ادامه داریم
از جنگ جنگ و تا گزارش پیروزی دادند!
بچههای جنوب خیلی وقت است برگشتهاند نامهایشان!
جاخوش کرده بر تابلوهای شهرداری
سرگیجۀ میادین و کمرکش کوچهها و کویها
لبخندهایشان تزئین بیلبوردها و بنرها!
اما توی عکسها بعد از اینهمه سال ریش درنیاوردهاند هنوز!
بچههای جنوب ریشه داشتند
ریش را اما بعضی از دیگران گذاشتند برای روز مبادا!
(محمدحسنی
Ahmad
شادمانی که زمین خورد
بغلش کردم
هنوز عینکش روی چشمهایش بود
و جوانیاش بر جای
صدای بمبافکنها میآمد
اما او رفته بود
تنها زخمهای بازش
روزهای نوک مدادی ما را قرمز و مات میدیدند!
(حامیپور،
Ahmad
یادمان نرفته نمیرود!
که خوزستان چقدر دورِ سرمان چرخید
و خرمشهر را خونهای زیادی که ریخت آزاد کرد
محمود حسینی
Ahmad
چرا برای جنگ آرزوی سلامت و طول عمر میکردیم
تنها شعاری که نمیگفتیم مرگ بر جنگ بود
آخر آن روزها
جنگ آنقدر مقدس بود
که برای تبرک روی زندهها خاک میریخت
(سروش راد
Ahmad
بنیان علم و دانش براساس پرسش و پرسشگری، بنا شده است. پیدایش علوم مختلف و گسترش آگاهی با طرح سؤال و جستوجوی جواب امکانپذیر است. بنابراین طرحِ پرسش برای رسیدن به آگاهی است و شخص سؤالکننده علی الاصول، هیچ اطلاعی از پاسخ ندارد و در پی آن است. اما در هنر و ادبیات که همواره پای اغراض ثانویه در میان است، پرسش و پرسشگری، افزون بر آگاهی با اهداف دیگری نیز، طرح میشود. به عنوان مثال پرسشی طرح میشود طراح پرسش ای بسا که خود بهتر از هر کسی جواب را بداند (تجاهل العارف) اما با هدف دیگری آن را طراح کند. اهدافی چون: تأثیرگذاری بیشتر، تفکر، تنبه، هشدار، نقد و انتقاد و بازخواست، تأکید بر چیزی و یا حتی بیرون آوردن سخن از حالت عادی، هر کدام میتواند غرض اصلیِ او باشد.
Ahmad
اما نگاه شاعران، منتقدان و پژوهشگران ادبیات امروز ما به اسطوره با نگاه اسلاف خود اندکی متفاوت است، در نگاه ادیبان امروز، «اسطوره، استحاله انسان است در شیء طبیعی و در واقع برداشتی است با بینشی بدوی از اشیای طبیعت. اسطورهسازی، انتقال روح آدمی است به محیط و دادن همه خصوصیات بشر ذی روح است به اشیای غیر ذی روح. حتی آفرینش شعر نیز خود نوعی اسطورهسازی است. شاعر با گیاه و سنگ و آب جوری روبهرو میشود که گویی آنها به نوبه خود انسانهای زنده هستند. اسطورهسازی عبارت است از کشف هویت انسان در شیء. طوری که شیء نه به جای شیء بلکه به جای انسان و در جهتی که انسان از طریق عواطفش بر آن تحمیل کرده است، انجام وظیفه نماید. اسطوره آن دنیای خیالی رابطه شاعر با جهان و طبیعت است.» (براهنی، ۱۳۸۰، ج ۱:۱۲۲)
Ahmad
از دیدگاه علم بیان، اسطوره مشبهبه است که باید مشبهه محذوف آن را با تخیل یا قراین تاریخی و مردمشناسی و جامعهشناسی دریافت و گاهی اصلاً پیبردن به مشبه ممکن نیست... شاید به کار بردن اصطلاح مشبه و مشبهبه در همه موارد درباره اسطوره چندان صحیح نباشد، اما بههرحال اسطوره هم یک نظام دو بنی است: یعنی رابطه بین دو چیز است. یک دال افسانهای به یک مدلول تاریخی و یا مذهبی دلالت میکند. از آنجا که بیان اساطیری نوعی بیان غیرمستقیم است، جنبه هنری دارد و جزو مقولۀ ادای معنای واحد به طرق مختلف قرار میگیرد» (شمیسا، ۱۳۸۱:۲۱۶) «قدما به معانی رمزی اسطوره توجه داشتهاند. یعنی میدانستند که باید از سطح الفاظ گذشت و به معنی پنهانی که در خلال آنها است دست یافت.
Ahmad
حماسه و اسطوره در نگاه مردمان امروزی، معانی نزدیک به هم دارند؛ «اسطوره داستانهای کهنی است که زمانی نزد اقوام باستانی، حقیقت تلقی میشده؛ اما امروز جنبه افسانهای یافته و کسی بدانها باور ندارد. چنانکه این معنا از خود لغت اسطوره که با
(history) و (story) یکی است، برمیآید. اسطوره، زمانی تاریخ بوده است و امروزه جنبۀ داستانی یافته است.» (شمیسا، ۱۳۸۱:۲۹۷) حماسه نیز، در لغتنامهها به معنای دلاوری و دلیری آمده است اما در اصطلاح به روایتها و داستانهای کهن از نبرد پهلوانان و قهرمانانی اطلاق میشود که صبغۀ قومی و ملی داشته و رخدادها و حوادث غیر واقعی و اعجاببرانگیزی در آنها اتفاق افتاده باشد. (ن.ک. صفا، ۱۳۹۲:۵ ـ ۳)
در حماسههای کهن «حوادث قهرمانی که به منزلۀ تاریخ خیالی یک ملت است در بستری از واقعیات جاری است و آن عبارت است از خصایص اخلاقی آن جامعه و نظام اجتماعی و زندگی سیاسی و عقاید او در مسائل فکری و مذهبی
Ahmad
خدای حبل الورید!
نیزه در همسایگی تو با خون وصلت کرد
و شمشیر از لمس تو گذشت
که سر به هوا شد
به من بگو!
در سر گردانی حسین (ع)
سرت را کدام سو گردانده بودی؟!
راضیه ممبین
Ahmad
حجم
۶۷۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۴۰ صفحه
حجم
۶۷۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۴۰ صفحه
قیمت:
۱۶۸,۰۰۰
تومان