بریدههایی از کتاب جریان شناسی شعر جنگ
۵٫۰
(۱)
۳. دو معنای به ظاهر نامربوط که همزمان در یک واژه ارائه شوند. یا صورتهای تعمیم یافته، زمانی که به بیش از یک جامعۀ گفتمانی ارجاع داده شود؛ و نیز تمثیل، مقایسۀ متقابل، و...
۴. ترکیب دو یا چند معنا که با یکدیگر سازگار نیستند برای روشن کردن پیچیدگیهای ذهن مؤلف.
۵. کلافگی و سردرگمی موفقیتآمیز برای نویسنده است، که در حین نگارش، ایدۀ خود را کشف میکند؛ و ناگزیر نیست ایده را یک جا در ذهن نگه دارد.
۶. کلام متناقض و نامربوط که خواننده را وا میدارد تا برای آن تفسیری بیافریند.
۷. کلام پرتناقض که نشاندهندۀ دوپارگی ذهن مؤلف و تردید و دودلی او نسبت به موضوع است» (ن.ک. فتوحی، ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۸)
Ahmad
شهیدی که بر خاک میخفت
سرانگشت در خون خود میزد و مینوشت
دو سه حرف بر سنگ:
به امید پیروزی واقعی
نه در جنگ،
که بر جنگ!
Ahmad
بنویس از مردی
که با تفنگ رؤیایش
رفت تا به روح درختان پیوست
و شلیک خندهاش به لحظۀ مرگ
بنویس از دستهای خالی زیبایی!
روزبه صالحی
Ahmad
خوزستان در دوران باستان، بهخصوص در دوره هخامنشی به دو ناحیه تقسیم میشد: بخشهای شمال و شمال شرقی که انشان (انزان) نام داشت و سرزمینهای با صفا، کوهستانها و جنگلهای فراوانی را شامل بود، و جلگهای جنوبی که دارای آب و هوای گرم و مرطوب و دشتهای حاصلخیز بوده است. بخشهای جنوبی که «عیلام» نام داشته یادآور تمدنهای دیرینه خوزستان است و به شدت تحت تأثیر فرهنگ میان رودان «بینالنحرین» بوده و جغرافیای وسیعی را شامل میشده که حد فاصل لرستان و خوزستان و سواحل خلیج فارس امروزی است.
Ahmad
پژوهشگران، تکنیکهای شعر سپید را اینگونه برشمردهاند:
الف) آهنگ طبیعی کلمات.
ب) تقطیع جمله به واحدهایی کوچک.
ج) دقت در فاصلهگذاریها، مکثها و سکوتهایی که ارزش موسیقیایی دارند.
د) تأکید بر تضاد و قرینهسازی.
ه) ایجاد تعقیدهای لفظی یا معنوی.
و) تتابع اضافات.
ز) توجه به نحوۀ ترکیب عناصر شعری (کمپوزیسیون) و رعایت هارمونی در همۀ ابعاد آن.» (زهرهوند، ۱۳۹۴:۹۹ و ۱۰۰) در ادوار شعر جنگ، قالب شعر سپید یا شاملویی، مانند قالبهایی چون نیمایی و فرانیمایی، چندان مورد توجه و استفاده شاعران جنگ نبوده است.
Ahmad
بیشترین وجه تمایز شعر سپید و نثر در آهنگ و موسیقیِ آن است. «در شعر سپید به جای استفاده از موسیقی وزن عروضی، تکنیکها و تمهیداتی به کار گرفته میشود که ارزش موسیقیایی دارند و باعث میشوند که اینگونه از شعر چندان هم خالی از چاشنی موسیقی نباشد.» (زهرهوند، ۱۳۹۴:۹۹)
همچنین میتوان به این نکته اشاره کرد که «شعر سپید ساختمند است و در محور عمودی، میان سطرها و اجزای تشکیلدهندۀ شعر روابط محکمی استوار است. در اینگونه [از] شعر، همۀ عناصر در خدمت ایجاد و تحکیم وحدت شعر هستند.»
Ahmad
امروزه «شکل یا فرم در شعر، به مجموعۀ عناصری گفته میشود که ساختمان کلی اثر را میسازند: یعنی زنجیرۀ تناسبها و توازنهای دیداری، شنیداری، حسی، معنایی نظیر: وزن، قافیه، آرایههای لفظی و معنوی، قالب و...» (روزبه، ۱۳۸۱:۱۹) در نگاه یک شاعر «فرم، آن چیزی است که شعر را روبهروی خواننده نگاه میدارد، تا او در لذت و هوشیاری تمام به تماشای جلوههای فرم و محتوا بنشیند. فرم به یک معنا، یعنی روبهرو، یعنی در برابر، خاصیتی ایستا دادن به چیزی که میخواهد بگریزد... شعری که فرم دارد از سطح کاغذ تجاوز میکند، حجم پیدا میکند و صاحب قد و قامت میشود، کلمات را مثل پرچمی برمیافرازد و به اهتزاز در میآورد...» (براهنی، ۱۳۸۰، ج ۱:۳۶۴)
فرم یا شکل، در ادبیات و شعر امروز، امری فراتر از قالبهای ظاهری است. صورتی از تناسبان درونی میان تکتک اجزای سازندۀ متن که در پیوند و ارتباط با هم وحدتی سازمانیافته یا انداموار به وجود میآورند، شکلی درونی که اهمیتی همسان و ای بسا بیشتر از قالبهای بیرونی شعر دارد.
Ahmad
آشناییزدایی آوایی به تحولاتی که در سطح آوایی زبان شعر رخ میدهد، مربوط است؛ و بسیار اهمیت دارد چراکه در نهایت، میتواند شعر را به تشخص سبکی در حوزۀ موسیقیایی برساند. برخی از تعاریف شناخته شدۀ آشناییزدایی آوایی به این قرارند:
۱. هنجارگریزی آوایی (واجی)، یعنی سرپیچی از قواعد آوایی زبان هنجار و به کار بردن هر گونه صورت آوایی در سخن که در زبان روزمره، تفاوت کرده و یا مرسوم نباشد. (ن.ک. صفوی، ۱۳۷۳:۵۰)
۲. «هنجارگریزی آوایی آن است که شاعر از قواعد آوایی زبان هنجار، گریز بزند و یک صورت آوایی را به کار برد که در زبان هنجار به کار نمیرود. این نوع انحراف بیشتر برای حفظ وزن صورت میگیرد.» (انوشه، ۱۳۸۱:۱۴۴۵)
۳. هنجارگریزی آوایی «ترکیب آواهاست به صورتی که در زبان هنجار متداول نباشد» (غلامرضایی
Ahmad
نکتۀ دوم و بسیار مهم و تا حدودی غریب مانده در بحث هنجارگریزی نحوی آن است که با استفاده از هنجارگریزی نحوی، میتوان به راحتی و بدون یاری گرفتن از صور خیال، و تنها و فقط از طریق زبان آوری و استفاده از هنجارگریزیهای نحوی، شعر گفت، یعنی تنها و فقط به شیوهای هنرمندانه نحو عادیِ زبان را بر هم زد و زبان را از عادی بودن درآورد و غیر عادی ساخت و این درست یکی از راههایی است که موجب ادبیت متن میشود. چنانکه «در میان سخن سرایان برجسته زبان فارسی مولوی در غزلیات شمس، بیش از همه ساختارهای معمول زبان را به بازی گرفته و هنجارهای عادی آن را شکسته است. برخی از انواع این هنجارگریزیها را در کتاب «سیب باغ جان، از دکتر مریم جهان تیغ» و «در سایۀ آفتاب، از دکتر تقی پورنامداریان» میتوان دید. اینگونه است که میتوان بدون یاری گرفتن از صور خیال و تنها با تصرف در ساختمان دستوری زبان نیز، کلام را از حوزۀ نثر به حوزه شعر وارد کرد.» (حسنلی
Ahmad
هنجارگریزی نحوی یعنی «جابهجایی عناصر جمله به شیوهای که با نحو معمول زبان متفاوت باشد» (غلامرضایی، ۲۶:۱۳۷۷)؛ این نوع از هنجارگریزی از دو جهت بسیار مهم است، نخست آنکه هنجارگریزی در رفتارهای نحوی بسیار دشوارتر از انوع دیگر آشناییزدایی است، چراکه در قلمرو دستور زبان (syntax) اتفاق میافتد و «امکانات نحوی هر زبان، و حوزۀ انتخاب نحوی هر زبان محدودیتهای خاص خود را دارد، چنانکه تنوع موجود در حوزههای باستانگرایی واژگانی یا خلق مجازها وکنایهها در قلمرو نحو زبان قابل تصور نیست. از سوی دیگر و با چشماندازی دیگر، بیشترین حوزۀ تنوعجویی در زبان، همین حوزۀ نحو است که بعضی از بزرگان فلاسفۀ جمال در فرهنگ اسلامی، تمام توجه خود را بدان معطوف داشتهاند و عبدالقاهر جرجانی که بزرگترین نظریهپرداز بلاغت در ایران و اسلام است، بلاغت و تأثیر را، منحصر در حوزۀ ساختار نحوی زبان میداند و آن را علم النحو میخواند.
Ahmad
حجم
۶۷۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۴۰ صفحه
حجم
۶۷۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۴۰ صفحه
قیمت:
۱۶۸,۰۰۰
تومان