بریدههایی از کتاب جریان شناسی شعر جنگ
۵٫۰
(۱)
همدست شدند و چاه را دزدیدند
این یوسف بیپناه را دزدیدند
شب بود و به خواب رفت این بار پلنگ
یک قافله گرگ ماه را دزدیدند!
سید محمدمهدی شفیعی
Ahmad
«سعی کنید سرودههایتان مثل شعرهای برادر آهنگران باشد!» (حسینی، ۱۳۸۱:۲۰)،
Ahmad
از نقش اثرگذار مسئولان، بهویژه مسئولان دستگاههای فرهنگی و هنری، در پایین آوردن کیفیت آثار ادبی جنگ نمیتوان چشم پوشی کرد، چراکه آنان با تشویق و ترغیب شاعران به سرودن نوع خاصی از شعر که در آن، ارزشهای ادبی و زیباییشناسانه در درجۀ چندم اهمیت قرار میگرفت، خواسته یا ناخواسته باعث شدند تا بهویژه در سالهای آغازین، وجه ادبی سرودههای دفاع مقدسی، آنچنان که باید مانند وجوه دیگر رشد و توسعه پیدا نکند. ذکر خاطرهای از سید حسن حسینی که خود از شاعران و پژوهشگران بنام و اثرگذار عرصۀ دفاع مقدس است، در این رابطه خالی از لطف نیست. «راقم این سطور [سید حسن حسینی] روزی را به یاد میآورد در سالهای جنگ که در یکی از جلسات شعری مسئولی از مسئولان فرهنگی ـ تبلیغی این مملکت حاضر شد و پس از شنیدن اشعار جوانانی که در تب خلاقیت میسوختند و با هر شرایط نامطلوبی میساختند و از دو سو دامن اعتقاد و ادبیات را محکم گرفته بودند؛ من باب ارشاد و تبلیغ فرمود:
Ahmad
در شعر جنگ «من فردی» شاعر جای خود را به «من جمعی» میدهد. فردیت شاعر در مابقی رزمندگان و حامیان نبرد تا سرحد امکان حل و کمرنگ شده است. همین امر باعث میشود تا کمتر دنیای درونی شاعر با واقعیتهای بیرونی جنگ همآغوشی کند. یکی از دلایل این امر همان رنگینتر بودن واقعیت جنگ از خیال شاعران است. از این رو میتوان شعر دوره جنگ را که بیشباهت به نوعی «محاکات» نیست به گرایش کلاسیسم نسبت داد و شعر دوره دفاع مقدس را به گرایش رمانتیسم. شعری که در آن «من فردی» حضور به هم میرساند و خیال، مجال بالگستری بیشتری مییابد. «شعری برای جنگ» قیصر امینپور تقریباً از این قاعده مستثنی است. چون ضمیر فردی «من» شاعر از همان سطر نخستین خود را به رخ میکشد: «میخواستم شعری برای جنگ بگویم!» تا حدودی همین امر «خلاف آمد عادت» در کنار دیگر عوامل شعری به شهرت و رواج نفوذ شعر امینپور کمک کرد.
Ahmad
بسیاری از پژوهشگران ادبیات پایداری عقیده دارند که ادبیات پایداری، عنوانی بزرگتر و دربرگیرندۀ ادبیات جنگ است. «باید بدانیم «ادبیات جنگ» با «ادبیات پایداری» متفاوت است یا لااقل نسبت جزء به کل در این مورد مصداق دارد یعنی اینکه ادبیات جنگ یا شعر جنگ جزئی از ادبیات پایداری یا شعر پایداری است.» (سجادی، ۴۷:۱۳۹۰)
Ahmad
انسانها، خود و خانوادۀ خود را دوست دارند، خانه و شهر و کشور خود را هم دوست دارند؛ از این رو در برابر هر چیزی که آنها را آزار دهد یا تهدید کند تا پای جان ایستادگی میکنند و به این ایستادگی میبالند، ادبیات پایداری ملی ـ میهنی، چهرۀ مکتوب این نوع از ایستادگیهاست؛ درونمایههای این ادبیات «تحت تأثیر شرایطی چون اختناق و استبداد داخلی، نبود آزادیهای فردی و اجتماعی، قانونگریزی و قانونستیزی با پایگاههای قدرت، غصب قدرت و سرزمین و سرمایههای ملی و فردی و... شکل میگیرند.» (سنگری، ۱۳۸۶:۶).
Ahmad
پژوهشگران ادبیات پایداری برای شناساندن اینگونه از ادبیات تعاریفی از این دست را ارائه دادهاند: «ادبیات پایداری، نوعی از ادبیات متعهد و ملتزم است که از طرف مردم و پیشروان فکری جامعه، در برابر آنچه حیات معنوی و مادی آنها را تهدید میکند به وجود میآید» (بصیری، ۹۰:۱۳۸۷).
پیدایش اینگونه از ادبیات، ریشه در گذشتههای دور دارد؛ گذشتههای دورِ تمدنهای باستانی، سرزمینها، اقوام و ملتهای کهنسالی که تاریخشان از ایستادگیها و پایداریها، جنگها و جدلها، شکستها و پیروزیها حکایتها دارد. اما اصطلاح «ادبیات مقاومت و پایداری» تعبیر بسیار جدیدی است که از آثار ادبی شاعران و نویسندگان معاصر برآمده است.
به گفتۀ برخی پژوهشگران ادبیات پایداری ادبیاتی است که به تاریخ، چگونگی و دستاوردِ مبارزات ملتها، پیکار برای به دست آوردن آزادی، استقلال و حفظ سرزمین خود در برابر تجاوزات بیرونی و استبداد درونی میپردازد.
Ahmad
«برادسکی میگوید: «هنر، شکلی از مقاومت در برابر نقص واقعیت است» (برادسکی، ۱۳۷۳:۴۵). بر اساس این تعریف، میتوان گفت: هنر نوعی عصیان در برابر واقعیت موجود و باز آفریدن حقیقت مفقود است. (ن.ک. چهرقانی برچلویی، ۱۰ آذر ۱۳۹۱)
انسان هنرمند از آنجا که جهان واقعی پیرامون خود را بهتر از آنچه در ذهنیات، خیالات و تصورات خود دارد نمیبیند برای نشان دادن جهان فراواقعی مورد نظر خود، به خلق و آفرینش آن دست میزند. از آغاز زندگی ادبی انسان، تاکنون، پایداری در برابر نقص واقعیت جهان واقعی و آفرینش جهانی فرا واقعی در گونههای مختلف ادبیات، مانند ادبیات حماسی، افسانهها و اسطورهها، ادبیات عاشقانه و غنایی (با خلق معشوقی دستنیافتنی)، ادبیات عرفانی (با خلق انسانی کامل)، و... آنقدر چشمگیر است که میتوان گفت: «هیچ اثر ادبی ارزندهای را نمیتوان یافت که از این نشان آشکار ـ یعنی عنصر پایداری ـ بیبهره باشد» (شُکری، ۱۳۶۶:۳)
Ahmad
پایداری، یکی از ارزشمندترین رفتارهای انسانی است. انسانها در زیستِ فردی، خانوادگی و اجتماعی خود، خواسته یا ناخواسته با دشواریها و ناخوشایندیهایی روبهرو میشوند که آنها را برنمیتابند و بناچار در برابر آنها ایستادگی و پایداری میکنند. بنابراین پایداری همزاد زندگی است، «نمیشود پایداری نکرد و زندگی کرد» (اسماعیلی، ۱۳۹۰:۶۲) بازتاب این رفتار ارزشمندِ انسانی در آئینۀ ادبیات، «ادبیات پایداری» را به وجود آورده است
Ahmad
۵. ساختن ترکیبات و تعابیر زیبا و بدیعی که گذشته از جهات تصویریشان گوش نوازند. تعابیری مانند: جهتهای بیدلیل، عصرهای ساکت، کودکیهای سرخورده، همکنار، کوچه سار، پسران ماه و دختران چشمه نشین، عطر هزار بو، برادران به دریا رفته، کودکان پسینترین کوچۀ پاپتی، باران بیخبر.
۶. البته گاهی تعابیر دمدست و نازلی هم در میان اینگونه اشعار دیده میشود. تعابیری نظیر حرف مفت، نامزد بازییکریز پروانهها، خانه خراب و مانند اینها.
۷. در سطربندی شعر، سعی میشود، حرف عطف واو اگر به لحاظ تناسب نحوی و آوایی مغایرتی با جملهیا کلمۀ جاری نداشته باشد، در پایان همان سطر بیاید و گرنه در سطر بعد نوشته میشود. بنابراین واو عطف به دو شکل و با دو تلفظ در شعر گفتار ظاهر میشود.
۸. جابهجایی ضمایر متصل به شیوۀ نیمایی
۹. حذف در بخشی از جمله
Ahmad
حجم
۶۷۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۴۰ صفحه
حجم
۶۷۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۴۰ صفحه
قیمت:
۱۶۸,۰۰۰
تومان