بریدههایی از کتاب توحید مفضل
۴٫۶
(۱۳۴)
پرنده، حیوانی است که تخم میگذارد و بچه نمیزاید، تا بدنش برای پرواز سنگین نشود. اگر جوجه در شکم پرنده میماند تا بدنش قوی و محکم گردد، او را سنگین میساخت و از برخاستن و به پرواز درآمدن مانع میشد. پس هر جزیی از بدن پرنده مناسب کاری آفریده شده که در نظر بوده است.
عبدالوهاب
در کار مورچهها و بسیجشدنشان برای جمعآوری و تدارک غذا بیندیش. میبینی که وقتی گروهی از آنها دانهای را به لانه میبرند، به عدهای از مردم میمانند که غذا یا چیز دیگری را جابه جا میکنند؛ بلکه مورچه در این کار سعی و تلاش و جدیتی دارد که مردم ندارند. نمیبینی آنها همچون انسانها که همکاری میکنند و عملی انجام میدهند، در نقل و انتقال دانه و غذا به لانهها به هم یاری میرسانند، پس دانهها را نگه میدارند و قطعه قطعه میکنند تا سبز نشود و زحمت و زندگیشان تباه نگردد. اگر دانهها مرطوب شوند، آنها را بیرون میآورند و پخش میکنند تا بخشکند. مورچهها لانههای خود را جز در جای بلند نمیسازند تا از دسترس سیل دور باشند و غرق نشوند. تمام این اعمال، بدون عقل و اندیشه، از آنها صادر میشود و برآمده از غریزه و طبیعتی است که طبق آن آفریده شدهاند و لطفی است از سوی خدای تعالی.
عبدالوهاب
برای حلقوم درپوشی گذاشته که از ورود غذا به ششها جلوگیری کرده و در نتیجه مانع مرگ میشود
|قافیه باران|
بدان که ارزش و جایگاه یک شیء، مطابق با قیمت آن نیست، بلکه منزلت و قیمت، دو ارزش متفاوتاند در دو بازار. بسا چیزی که در بازار تجارتْ بیمقدار است و در بازار علم گرانقیمت. بنابراین، پند و عبرت نهفته در یک شیء را، بهخاطر خُردی و حقارت آن، اندک مشمار. اگر کیمیاگران و کیمیا خواهان به خواص سرگین و مدفوع پی میبردند، آن را به گرانترین قیمت میخریدند و بهایی سنگین بر آن مینهادند.
فرسا
هرکس معادن را ژرف بکاود و پایین رود، به درّهای عمیق و انباشته از آب فراوان برخورد میکند که نهایت آن پیدا نیست و نمیتوان از آن عبور کرد، و پشتش کوههایی از نقره است.
کاربر ۵۸۵۱۶۶۲
ای مفضّل! در گیاهان دارویی و تأثیری که هر کدام به طور ویژه در خوب کردن بعضی بیماریها دارند، بیندیش. گیاهی مانند «شاه تره» در مفاصل نفوذ میکند و مواد زاید و غلیظ را بیرون میکشد، و گیاهی مثل «افتیمون» مواد سودایی را تخلیه میکند و گیاهی چون «سکبینَه» بادها را از بدن دور میسازد،
زهرا شاهی
چه کسی ششها را خنککننده قلب آفریده که در کارشان سستی ندارند و باز نمیایستند، تا حرارت در قلب جمع نگردد و مرگ را در پی نیاورد؟
مبین
کیست که قلب را درون سینه پنهان ساخته و پیراهنی ـ که همان پرده قلب است ـ روی آن انداخته و آن را با دندهها و گوشت و عصب روییده بر آنها، محافظت کرده تا آسیب نبیند؟
طاهره
اینان در گمراهی و کوری و تحیر خویش به کورانی میمانند که به خانهای وارد شدهاند که آن خانه به محکمترین و نیکوترین صورت ساخته شده، با بهترین و فاخرترین فرشها فرش گردیده، غذاها و نوشیدنیها و لباسهای گوناگون همراه با حاجتهای دیگری که هرگز از آنها بینیاز نتوان بود، در آن مهیا شده است، و هر یک از این اشیاء با تقدیری درست و تدبیری حکیمانه، در جای خود قرار گرفتهاند. آنها در این خانه این طرف و آن طرف میروند و داخل این اتاق و آن اتاق میشوند، بیآنکه خانه و استحکام و استواری ساختمان آن، و وسایل و نیازهای مهیا شده را ببینند.
احد
منفعتی که دینِ انسان را سر و سامان دهد، بر آنچه مال و ثروتش را میافزاید، برتری و ترجیح دارد.
محدثه
مگر نه اینکه در بعضی سالها، باران به اندازهای شدید و فراوان باریده که آسیبهای بزرگ و متعدد بر آدمی و زندگی او وارد کرده و بارش تگرگ غلاّت را از بین برده و بخارهایی که از باران بسیار در هوا ایجاد شده، بیماریهای فراوانی در بدنها، و آفتهایی در غلاّت بههم رسانده است؟ میگوییم: آری، گاه چنین حوادثی رخ داده، امّا همه در جهت صلاح حال انسان، و بازداشتن او از معصیتکاری و فرورفتن در منجلاب گناه بوده است.
محدثه
بزرگتر و گرامیتر از نعمت حافظه برای انسان، نعمت فراموشی است
محدثه
گفتم: سرور من! عدّهای میپندارند که این، کار طبیعت است.
فرمود: از اینان بپرس که طبیعت چیست؟ آیا علم و قدرتِ انجام دادنِ این افعال را دارد یا نه؟ اگر علم و قدرت را برای آن لازم میدانند، چه چیز آنها را از اثبات آفریدگار باز میدارد، که این افعال نتیجه تدبیر و کارسازی او است؟ اگر هم گمان میکنند طبیعتْ بدون علم و نیت قبلی این کارها را میکند ـ حال آنکه در اعمالش حق و حکمت مشاهده کردی ـ پی میبریم که این افعال از خالق حکیم سر میزند و چیزی که آنها طبیعتش نامیدهاند، سنّت جاری الاهی است در میان آفریدگان.
ali__2003
گفتم: سرورم، من کسانی را دیدهام که به حالت پیش از بلوغ، و موی صورتشان نروییده، تا اینکه پیر شدهاند.
فرمود: «این دستاورد کارهای خود ایشان است و خدا هرگز به بندگانش ستم نمیکند. »
ali__2003
مردمان، همه حیران و سرگردان و مستاند و یکسره در طغیان و سرکشی، و اقتدا به شیاطین و طاغوتهای خویش میکنند. بینایان، کوری هستند که نمیبینند، سخنگویانْ لالی هستند که نمیاندیشند، و شنوایانْ کری هستند که نمیشنوند. به ذلّت و پستی خرسندند و میپندارند هدایت شدهاند. از جاده انسانهای زیرک منحرف گشته و در چراگاه پلیدیها و ناپاکیها به چرا پرداختهاند. گویا از غافلگیری مرگ در اماناند و از مجازات الاهی بر کنار. وای بر ایشان، چه سنگدلاند و چه طولانی است درد و رنجشان، و چه سخت است بلا و مِحنتشان «در روزی که دوست، دوست خود را به کار نیاید و آنها یاری نشوند، مگر کسی که خدایش رحم کند».
با شنیدن این سخنان گریهام گرفت. امام علیهالسلام فرمود: «گریه مکن که اگر بپذیری، خلاص میشوی و اگر بشناسی، نجات مییابی»
امیررضا
اگر یک پادشاه، مقداری بسیار طلا و نقره در میان مردم مملکت خود پخش کند، آیا این کار به چشم مردمْ بزرگ نمیآید و آوازه این عمل، در همه جا نمیپیچد؟ این کجا و یک باران با طراوت و گوارا کجا که سرزمینها را آباد و غلاّت را زیاد میگرداند و تأثیری فزونتر از همه طلاها و نقرههای سرتاسر زمین دارد! نمیبینی یک باران چه اندازه پرارزش است و چه نعمت بزرگی برای مردم در آن گذاشته شده است، در حالی که از آن غافلاند؟
Samaneh J
گریه پرفایده
ای مفضّل! فایده گریه کودکان را بشناس و بدان که در مغز آنها رطوبتی است که اگر باقی مانَد سبب مشکلات بزرگ و بیماریهای سختی چون کوری و مانند آن میشود. گریه، این رطوبت را از سر کودکان به بیرون سرازیر میکند و تندرستی و سلامت چشمها را در پی میآورد.
مگر نه اینکه کودک از گریه خود سود بسیار میبرد، امّا پدر و مادرش چون این حقیقت را به درستی درنمییابند، میکوشند او را بیصدا کنند و با فراهم کردن خواستههایش، او را از گریه بازدارند. آنها نمیدانند که گریه برای فرزندشان بهتر و خوش فرجامتر است.
حُسنیه'
مخفیانه میمیرند
ای مفضّل! به خصلت شگفتی که در طبیعتِ چارپایان نهاده شده، بیندیش. آنها به گاه مُردن، خود را پنهان میکنند، همچنان که مَردم مُردگان خویش را. اگر چنین نیست پس لاشه اینهمه حیوانات و درندگان و مانند آنها کجا است که به چشم نمیآید؟ در حالی که اندک هم نیستند تا بهخاطر کمیشان مخفی مانده باشند، بلکه اگر کسی بگوید تعداد آنها از افراد انسانها بیشتر است، راست گفته.
این مطلب را درست بدان به گواه گلههای پرتعداد آهو و گاو وحشی و گورخر و بز کوهی و گوزن، و انواع گوناگون حیوانات وحشی و درندگانی چون شیر و کفتار و گرگ و پلنگ، و گونههای متفاوت حیوانات گزنده و حشرات و مورچگان، و دسته دسته کلاغان و مرغان سنگخوار و غازها و دُرناها و کبوتران و پرندگان وحشی که در کوهها و بیابانها مشاهده میکنی. با اینهمه، جز یکی دو مورد که صید صیاد شده یا درندهای شکارشان کرده، لاشه و مردهای از آنها دیده نمیشود. این حیوانات، وقتی مرگ را احساس میکنند، خود را در جای پنهانی مخفی میسازند و همانجا میمیرند. اگر اینگونه نبود، صحراها از لاشه حیوانات انباشته میشد و هوا متعفّن میگردید و بیماریهای گوناگون و وبا پدید میآمد.
پژوهشگر
چون به حدّ بلوغ رسد، اگر نر باشد، در صورتش مو بروید که علامت نرینه بودن و مایه عزّت مرد است که از بچگی بیرون آمده و به زنان شباهت ندارد. و اگر ماده باشد، صورتش از مو پاکیزه میماند تا زیبایی و طراوتش از بین نرود و سببِ میل مردان به کاری که دوام و بقای نسل بسته به آن است، میگردد.
乙_みG
شکدارانْ علل و اسباب و مقصودهای نهفته در آفرینش را نمیدانند و درک و فهمشان، به درستی و حکمتی که در آفریدههای خدای تعالی، یعنی در دستههای گوناگون موجودات خشکی و دریا و کوه و دشت وجود دارد، نمیرسد. چون علمشان اندک است، به انکار، و چون چشم حقیقتبینشان ضعیف است، به تکذیب و خیرهسری روی کردهاند، تا آنجا که آفرینش اشیاء را منکر شدهاند و ادّعا کردهاند که اینهمه خود به خود به وجود آمده و در آن هیچ پردازش و تقدیر و حکمتی از سوی مدبّری وآفرینندهای دخالت نداشته است.
乙_みG
حجم
۱۰۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۱۰۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان