بریدههایی از کتاب توحید مفضل
۴٫۶
(۱۳۴)
اگر نوزاد، با فهم و شعور کامل به دنیا میآمد، هنگام تولّد دنیا را ناجور و ناپسند مییافت و حیران و سرگشته میشد، از دیدن چیزهایی که نمیشناخت و رو به رو شدن هر ساعت و هر روز با گونههای مختلف حیوانات و پرندگان و دیگر موجوداتی که مانندشان را هرگز ندیده است.
مطلب را اینگونه تعبیر کن: انسان عاقلی که به اسیری به سرزمینی دیگر برده میشود، هنگام ورود به آنجا یکسر دچار حیرت و پریشانی است و برای آموختن زبان مردم آن سرزمین و قبول آداب آنان شتاب نمیورزد. برعکس، اگر کودکی را به اسیری به جایی ببرند، خیلی زود زبان و آداب آن محل را فرا میگیرد.
عبدالوهاب
در تدبیر حکیمانه الاهی بنگر که بدن را چگونه ترکیب نموده و هر عضوی را در جای ویژه خود نهاده و ظرفهایی برای حمل تفالههای بدن آماده ساخته تا در بدن منتشر نشوند و بیماری و رنجوری بهبار نیاورند ـ پاک و بلندمرتبه است خدایی که بهترین تقدیر و محکمترین تدبیر را به کار گرفت. حمد و ستایش او را آنچنان که سزاوار مقام خداوندی اوست
Dexter
به آب دهان و نفعی که در آن است، بیندیش! آب دهان، پیوسته به سوی دهان جاری است و گلو و زبان کوچک را تر نگهمیدارد تا نخشکند، و باعث هلاک انسان نشوند. همچنین اگر تری دهان نباشد که غذا را نرم و گوارا نماید، فرو بردن آن غیر ممکن میشود. گواه این سخن، مشاهده و تجربه است.
بدان که رطوبتْ مَرْکب غذا است که آن را به معده میرساند، و خود به سوی صفرا جاری میشود و این به مصلحت انسان است، چون اگر صفرا خشک گردد، انسان میمیرد.
fateme
بدن هر دسته از حیوانات ـ بزرگ باشند یا کوچک ـ به یک اندازه مشخص و معلوم رشد میکند تا به حدّ خود میرسد، پس متوقّف میشود و بیشتر نمیگردد، در حالی که کار تغذیه پیوسته و دائم است و منقطع نمیشود.
|قافیه باران|
تدبیر درست در اشیایی که برای انسان آفریده شده همین بوده که در آنها جایی برای کار و تلاش آدمی در نظر گرفته شود تا از بیکاری و بطالت در رنج نیفتد
|قافیه باران|
آیا در هیچیک از این عضوها، کار بیهدف و از روی اِهمال میبینی؟
|قافیه باران|
برای هر حسگری، محسوسی آفریده شده که در آن اثر میکند و برای هر محسوسی، حسگری قرار داده شده که آن را در مییابد.
|قافیه باران|
چشمها بسان چراغهایی بر بلندای مناره، در سرْ جای گرفتهاند تا بتوان با آنها به اشیاء نگریست و از آنها آگاه شد. چشمها در اعضای زیرین همچون دستها و پاها قرار نگرفتهاند تا دچار آسیب نشوند
|قافیه باران|
جنینِ در شکم ـ در حالی که در سه تاریکی، تاریکی شکم، رحم و بچهدان، پوشانده شده است ـ بهوسیله آن پرورانده میشود
|قافیه باران|
حیوان دو پا، وقت راه رفتن، یکی را میگذارد و یکی را برمیدارد، امّا چهار پا، دو پا را میگذارد و دو دیگر را برمیدارد، آنهم بر خلاف جهت یکدیگر. زیرا اگر مثلاً دو پای پیش را بردارد و بر دو پای عقب تکیه نماید، تعادلش به هم میخورد و میافتد، مانند تختی که دو پایه آن را از یک جهت ببُرند. چنین است که چهارپا، نخست پای راست جلو و پای چپ عقب، و آنگاه پای چپ جلو و پای راست عقب را برمیدارد و بدین ترتیب ثابت میماند و هنگام قدم برداشتن سقوط نمیکند.
f_altaha
حجم
۱۰۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۱۰۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان