بریدههایی از کتاب عشق و روابط موهوم
۴٫۵
(۸)
تا زمانی که آگاهانه به سرشت پاک و زیبای درونمان ایمان پیدا نکنیم هیچگاه قادر نخواهیم بود خود را دوست داشته باشیم و محبت دیگران به خودمان را بپذیریم. هیچگاه نمیتوانیم درک کنیم که عشق بالفطره در درون ما وجود دارد و نیازی نیست آن را در بیرون از خود گدایی کنیم.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
آیا مرا به اندازهٔ کافی دوست دارد؟ اگر اینچنین باشد نشانگر آن است که به اندازهٔ کافی خوب و کامل هستم، آدم دوستداشتنی، جذاب و موفق. آن وقت تازه میتوانم نسبت به خودم احساس خوبی پیدا کنم. اما اگر برعکس آن صادق باشد، گرفتار تصورات منفی ذهنی میشوم و خودم را آدم ضعیف و ناکاملی میبینم- کسی که جذاب نیست، موفق نیست، آدم ضعیفی است که هیچ کس او را دوست ندارد. درست اینجاست که خودبیزاری در من رشد و عزت نفسم را تضعیف میکند و باعث میشود دائماً خود را سرزنش کنم. بنابراین بر اساس واکنش دیگران نزاع درونی در ما تشدید میشود و باورهای ما نسبت به خود را تحتتأثیر خودش قرار میدهد.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
سادهترین راه برای درک رفتار بیرحمانهٔ انتقادگر درونی آن است که خودتان را در آینده تصور کنید. وقتی خودتان را در آینه نگاه میکنید و چین و چرو کهای پیری در چهرهتان پدیدار شد چگونه باخود رفتار میکنید؟ با مهربانی حقیقت را میپذیرید و از آن لذت میبرید؟ یا آنکه چون چهرهتان دیگر باب میل نیست از خود بیزار میشوید؟
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
تصورات منفی که راجع به خود داریم همه بازیهای ذهن است و حقیقت ندارد. همه براثر آن بهوجود آمده است که نظرات دیگران را نسبت به خودمان جدی گرفتهایم و زمانیکه آنها ما را برای چیزی که هستیم قدردانی نکردند ضعف را از خودمان دیدهایم و احساس بدی داشتهایم. واقعیت این است که وقتی ما از خودمان یا از افکار و کارهایی که انجام میدهیم متنفر باشیم، عزت نفس خود را از دست میدهیم. غالباً نفرت از خود با احساس خشم، عصبانیت، ناامیدی و نبخشیدن خود برای اشتباهاتی که تصور میکنیم مرتکب شدهایم همراه است.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
نفرت به خود، چه شدید باشد، چه خفیف، تأثیر بهسزایی بر زندگیتان خواهد داشت. روی عواطف درونیتان، روی افکار، انتخابهایتان، رفتارهایتان، روابط عاطفی که انتخاب میکنید و رابطههایی که با دیگران میسازید تأثیر خواهد گذاشت و همگی اینها تحت شعاع این نفرت قرار خواهند گرفت.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
نفرت به خود، اساس تمام خشونتها و زشتیهای دنیاست. نفرت از خود ممکن است برای برخی بار سنگینی داشته باشد و بگویند: من از خودم متنفر نیستم، فقط کمی به خودم شک دارم. بله، اگر شما به خودتان شک داشته باشید یا تمام وقت خودتان را صرف قضاوت و انتقاد میکنید نشانگر آن است که خودتان را نپذیرفتهاید و از اینکه هستید راضی نیستید. یا اگر برایتان سخت است که با خود لحظاتی خلوت کنید و دائماً خود را با تلفنی حرف زدن، تلویزیون دیدن، اینترنت، با آدمهای بیربط رفت و آمد کردن، یا بهطور کلی هر کاری که توجه شما را به چیزی خارج از خودتان جلب کند سرگرم میکنید، نشانگر آن است که زیاد علاقهای ندارید با خودتان تنها باشید.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
هیچ نفرتی به دیگران بدون داشتن نفرت به خود امکانپذیر نیست. اگر ما به راستی نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم و در صلح با محیط اطرافمان به سر ببریم، دیگر وقت و انرژی با ارزش خودمان را بیهوده صرف ضربه زدن یا دلخور کردن دیگری نمیکنیم.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
شکوه و احساس نارضایتی از دیگران معمولاً دو رو دارد: هر خصومتی با دیگریِ مقصر به علت اینکه با ما آنگونه که لیاقت داشتیم رفتار نکرده معمولاً با احساس منفی نسبت به شخص خودمان همراه است- خشم به خود برای آنکه به اندازهٔ کافی خوب و شایسته نبودیم تا بتوانیم انتظارات دیگران را برآورده سازیم. به عبارت سادهتر دیگریِ مقصر و خویشتنِ مقصر دو روی یک سکه هستند و به هم مرتبطاند.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
در نهایت، ما هیچگاه نمیتوانیم از شِکوهها و نارضایتیهای خود نسبت به دیگران دست برداریم تا زمانی که موفق شویم اساسیترین و مهمترین شکوهای که بر علیه خودمان داریم را مهار کنیم.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
ما در همهٔ لحظات میتوانیم انتخاب کنیم که نسبت به داشتههایمان شکرگزار و راضی باشیم یا آنکه پی نقص بگردیم و در منجلاب شکوههایمان گرفتار شویم. شکوههای ما روی نقص و کمبودهای زندگی متمرکز هستند و همیشه دنبال کسی یا چیزی برای سرزنش میگردند. خلاف آن قدردانی روی داشتههامان متمرکز و نسبت به آنها شکرگزار است
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
فرض کنید روزی قایق شما با یک قایق خالی در میان آب شاخ به شاخ شود، از آنجایی که قایق خالی است شاید شما خشمگین نشوید و این برخورد را تصادفی بیش نبینید. ولی اگر همان قایق توسط قایقرانی هدایت شود بههم میریزید و خشم تمام وجود شما را فرا میگیرد. نکتهٔ این داستان آن جاست که در واقع والدینی که شما را نادیده گرفتهاند، افرادی که در کودکی شما را آزردهخاطر ساختهاند، رانندهٔ خشمگینی که با شما شاخ به شاخ شده، در حقیقت همگی همان قایق خالی بیش نیستند، فقط کافی است نگاهمان را تغییر دهیم و از زاویهای جدید به موضوع بنگریم.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
اگر شما به دیگران عشق و محبت کافی هدیه میدهید ولی در قبال آن مهر و احترام لازم را دریافت نمیکنید، به این دلیل است که به خودتان عشق نمیورزید و اهمیت لازم را نمیدهید. تا زمانیکه یاد نگیرید به خودتان توجه و عشق لازم را هدیه دهید، هیچ رابطه و اتفاقی در بیرون نمیتواند در شما احساس عشق را پدید آورد. با عشق ورزیدن به خود، ظرفیت بیشتری برای مهرورزی به دیگران خواهید داشت. بهترین راه حل برای شروع آن است که به ناآشنایان عشق بورزید. در این راستا فرصتی ایجاد میشود که شما بتوانید به دیگران بیمنت و توقع مهر بورزید و درعینحال نگران آن نباشید که عشقی که نثار آنها کردهاید به شما باز خواهد گشت یا نه.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
تا زمانی که قدردانی یا سرزنش دیگران را به خودتان بگیرید، همیشه اسیر بازیهای مخرب ذهنی کودک صدمه دیدهٔ درونتان میشوید. پس وقتی دیگران با شما بدرفتاری میکنند یا به شما ضربه میزنند تمرین کنید و بیمهری آنها را فوراً به خودتان نسبت ندهید. بلکه آنها را نشانهای از تنشهای روحی و دلواپسی درونی طرف مقابل ببینید که غالباً بر اثر قطع شدن اتصالشان با درون شکل گرفته است.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
چرا والدینتان شما را بیشتر دوست نداشتند؟ چرا عشق آنها شرطی بوده یا دائمی نیست؟ اگر بتوانید نوع نگاهتان را تغییر دهید و مانند بچهای که رنجیده و شاکی است به موضوع نگاه نکنید و بهعنوان یک انسان بالغ آنها را ارزیابی کنید، خواهید دید که آنها افرادی مثل خودتان هستند که مثل شما ضربههای روحی خوردهاند و دردهای خودشان را دارند. آنها سالها تلاش کردهاند که زندگی را حفظ کنند و روابط عاطفیشان را پایدار نگه دارند و در نهایت خودشان و راهشان را پیدا کنند. سختیهای زندگی، اضطرابها و محدودیتها باعث شده نتوانند بهطور کامل و همیشه کنار شما باشند.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
عشق چیزی جز دوست داشتن و احترام گذاشتن به فردیت افراد نیست.
احساس نفرت به نوعی فریاد زدن برای کمک است. فریادِ قسمتی از ما که احساس ناتوانی و گمگشتگی میکند. و در واقع ما باید این احساس را کالبدشکافی کنیم. هدف آن است که قادر باشیم نفرت را که مظهری از ناتوانی و عجز در خودمان است دیگر به چشم دشمن یا شیطان نگاه نکنیم، بلکه با آن دوست شویم و برای درمانش تلاش کنیم و پی ببریم که از این احساس نفرت چه سودی قرار است عایدمان شود. به خاطر داشته باشید که نفرت فقط زمانی ویرانگر میشود که ما آن را به عنوان اسلحهای علیه خودمان یا دیگران استفاده کنیم.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
باید یاد بگیرید که خودتان را با جراحتهایتان مهربانانه و گرم در آغوش بگیرید تا پوستهٔ سخت و تدافعی و ضخیمی که دور قلب شما را گرفته است، شکسته شود. این همان نقطهای است که داروی شفابخش، قلبتان را التیام میبخشد.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
باید یاد بگیریم در زندگی نقصهایمان را نشانههایی برای رشد ببینیم نه موانعی که راهمان را سد کردهاند. آن وقت میتوانیم بگوییم: آری. همه ضعفهایی دارند که منجر به رنجش میشود، اما همزمان همه دارای زیبایی کامل نیز هستند که فراتر از تمام کاستیهایشان است. با پذیرش نقصهایمان و با گرمای مهرآمیز و بخشندگی قلبهایمان بگذاریم ترسهای وجودمان از بین برود.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
روابط انسانی در بسیاری از مواقع غیرممکن به نظر میرسد چراکه هیچگاه قادر نیستند بهطور کامل توقعات و ایدههای ما را برآورده سازند. بلکه قلبمان را جریحهدار میکنند و بارها و بارها منجر به شکست میشوند، تا در نهایت به ما بیاموزند که زندگی و آدمها را باید آنگونه که هستند بپذیریم.
تنها راه رسیدن به عشق حقیقی آن است که یاد بگیریم ناخوشایند بودن و نقص دیگران و خودمان را به نحوی بپذیریم، مانند آسمان که قادر است ابرهای تیره را در خود نگه دارد و این کار را با بزرگی و عظمت مهربانانه و با شکیبایی انجام میدهد.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
به عنوان نمایندهٔ خداوند در زمین شما ترکیبی از گشایش بیکران و محدودیتهای فراوان هستید. این به آن معناست که همزمان همانقدر که شگفتانگیز و کامل هستید، ضعف دارید و ناکاملید و در روابطتان با دیگران ممکن است رفتاری مملو از نقص داشته باشید. با تمام این اوصاف، بالاتر از حد تصور زیبا و بیهمتایید. چراکه ذات شما از عشق ساخته شده و قابلیت آمیختن صمیمانه و صادقانه را با هستی دارد. عشق بیکران همیشه و با وجود تمام محدودیتهای زمینی در وجود شما در جریان است و باعث درخشندگی شما و محیط پیرامونتان میشود.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
واقعیت آن است که جریان عاطفی و عشق حقیقی بین دو نفر در اکثر مواقع موقت است و بهطور اجتنابناپذیری دائماً زخمها و خلأهای عاطفی ما را افزایش میدهد و زمانی که این اتفاق میافتد ما را دستخوش امواج متلاطم عشقهای نسبی زمینی میکند. قطعاً حفظ رابطه و نگهداشتن عشق پرشوری که در ابتدای آشنایی شکل گرفته، تا حد زیادی دشوار و چالشبرانگیز است.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
حجم
۱۸۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۱۸۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان