بریدههایی از کتاب فرزانگی در عصر تفرقه
۴٫۰
(۶۶)
خشم آن روغنی است که چرخهای عدالت را به حرکت درمیآورد، پرچمی است که باید با افتخار در این بلاتکلیفیِ سیاسی و نابرابریهایِ اقتصادی، اجتماعی و نژادی در هوا تکانش دهیم.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
ما نیز شاهدِ بیمارشدن خود به سبب عدم اطمینانی هستیم که ما را فراگرفته است. در میانه و درمانده، نه قادریم نظمِ قدیمی را که ما را ناراحت میکرد رها کنیم، نه میتوانیم جهانی جدید با توسل به درسهایی که آموختیم، بسازیم. از اضطراب خستهایم، مملو از خشمیم؛ ذهنها و دفاعیاتمان غالباً در هم شکستهاند.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
اگر یک چیز از این هم ترسناکتر باشد، این است که خود را اینجا تکوتنها بیابیم. اینکه بخشی از جمع باشیم بیشتر به ما احساسِ اتصال داده و کمتر موجبِ بروز اضطراب میشود.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
خودشیفتگیِ جمعی گاهی خود را در ملیگرایی پنهان میکند و چندی نیز در پسِ خودشیفتگیِ مذهبی جبهه میگیرد، درست زمانی که مؤمنان اعتقاد راسخ داشتند که پیروانِ دینِ آنان برای خداوند عزیزتر هستند و تنها بهخاطر اینکه بر آن دین متولد شدند، بیشتر از دیگران لیاقت دارند به بهشت بروند.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
تا به حال دقت کردهاید کسانی که غرق در نظریههای توطئه هستند و از زخمزبانزدن و تکگویی لذت میبرند، معمولاً در مورد موضوعی که ذهنشان را مشغول میکند، اطلاعاتِ زیادی دارند که البته بیشتر یا غلط هستند یا طوری گزینش شدهاند که با تعصباتِ اولیهٔ آن آدمها تناسب داشته باشد؟
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
گروهها و طایفهها و جوامع و ملل، تا زمانی که وجود دارند باید بهشکل یک مجموعه، موجوداتی ناهمگون، متنوع و پرتحرک باشند که بهطور مستمر رشد کنند، تغییرات را بپذیرند و خود را با متغیرها وفق میدهند.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
مسیرِ دوم جادهای بهسمت ارتباط و همکاریِ بینالمللی میگشاید، نوعی روحیهٔ انسانگرایی برای سروکلهزدن با چالشهای مهمِ جهانی: از شرایط اضطراری آبوهوایی تا فقرِ گسترده، از تروریسمِ سایبری تا جنبهٔ تاریکِ فناوریهای دیجیتالی.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
دو مسیر پیشِ روی خود خواهیم دید که از بین این دو باید یکی را انتخاب کنیم. یک مسیر بهسمت ملیگرایی، سیستمِ حمایت از تولیداتِ داخلی و رویکردِ «اول همنوع خودم» میرود. همین امروز رهبرانِ مستبد از اختلالها بهعنوان بهانهای برای تثبیتِ قدرت، کنترلِ جامعهٔ مدنی و عقبنشینی بهسمت انزواطلبی استفاده میکنند.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
اگر هر نسل تمام تلاشش را بکند و از هیچ تلاشی برای بهبودِ شرایطی که از والدینِ خود به ارث برده مضایقه نکند، بهتدریج جهان به دنیایی عادلانهتر تبدیل خواهد شد.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
ما شرایطمان را از نسلِ قبل به ارث میبریم اما برای نسلِ بعدی باید بهترش کنیم.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
یک انسان، هر که باشد، بیحدومرز است و جمعیتِ کثیری را در خود دارد.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
هر تصمیمی که امروز بگیریم پیامدهایِ بلندمدتی به همراه خواهد داشت و چند نسل بعد را نیز تحتتأثیر قرار خواهد داد. در چنین حالتی، کدامیک نیازمندِ توجه ماست: «اینجا و امروز» یا «آنجا و فردا»؟ آیا میتوانیم در عاداتِ زندگیِ خود فداکاراییهایی بهنفع نسلهای آینده انجام دهیم؟
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
هرچه انسانها با سلیقههای متفاوت کمتر با هم در ارتباط باشند، درکِ ما از زندگی جمعی انسانی کمتر خواهد بود و فضاهای مشترکمان برابریخواهی و دگرپذیری کمتری خواهد داشت. در این وضعیت عوامفریبان راضیتر هستند.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
دموکراسی که اساساً با مصالحه و مذاکره و حلِ منازعات و کثرتگرایی و حفظ تعادل همراه است، از تنشِ و ضدیتِ مداوم رنج میبرد.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
زمانی که همزیستی نادیده گرفته میشود، جوامع تا حد زیادی قطبی میشوند و سیاستزدگی رشد میکند و آن جوامع نسبت به «جبههٔ مخالف و نیتهایشان» محتاط میشوند.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
اینکه به صورتِ سیستماتیک احساس کنم صدایم شنیده نمیشود، کسی حمایتم نمیکند و قدرم را نمیدانند باعث میشود دلخور شوم و رنجشِ همیشگی احتمالاً مرا به شنوندهای بیمیل تبدیل میکند. اگر به شنوندهای بیمیل تبدیل شوم، یادگیرندهٔ ضعیفی هم خواهم شد. کمتر و کمتر با نظریات و ایدههای ناهمخوان با دیدگاهم تعامل خواهم کرد و به نقطهای خواهم رسید که دیگر با کسانی که با من متفاوت هستند صحبت نمیکنم.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
تا به حال دقت کردهاید کسانی که غرق در نظریههای توطئه هستند و از زخمزبانزدن و تکگویی لذت میبرند، معمولاً در مورد موضوعی که ذهنشان را مشغول میکند، اطلاعاتِ زیادی دارند که البته بیشتر یا غلط هستند یا طوری گزینش شدهاند که با تعصباتِ اولیهٔ آن آدمها تناسب داشته باشد؟
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
آنها برای گوشکردن یا فهمیدن نیامدهاند. آنها فقط سعی دارند حرفشان را به کرسی بنشانند و با صدای بلند نطق کنند و دادوبیداد راه بیندازند. به همین ترتیب، بسیاری از مواقع ما تماشاکنندهها هم نیامدهایم تا چیزی جدید بیاموزیم، بلکه فقط دوست داریم ببینیم آدمِ خودمان، آدمِ آنها را شکست میدهد.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
خودشیفتگیِ جمعی گاهی خود را در ملیگرایی پنهان میکند و چندی نیز در پسِ خودشیفتگیِ مذهبی جبهه میگیرد، درست زمانی که مؤمنان اعتقاد راسخ داشتند که پیروانِ دینِ آنان برای خداوند عزیزتر هستند و تنها بهخاطر اینکه بر آن دین متولد شدند، بیشتر از دیگران لیاقت دارند به بهشت بروند.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
اگر یک چیز از این هم ترسناکتر باشد، این است که خود را اینجا تکوتنها بیابیم. اینکه بخشی از جمع باشیم بیشتر به ما احساسِ اتصال داده و کمتر موجبِ بروز اضطراب میشود.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
حجم
۴۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۶ صفحه
حجم
۴۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۶ صفحه
قیمت:
۳۹,۰۰۰
۱۱,۷۰۰۷۰%
تومان