بریدههایی از کتاب نیروی حال
نویسنده:اکهارت تله
مترجم:هنگامه آذرمی
ویراستار:ریحانه فرهنگی
انتشارات:انتشارات کلک آزادگان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۷۹ رأی
۳٫۶
(۷۹)
کلید رهایی در لحظهٔ حال است، اما تا زمانی که ذهنتان هستید نمیتوانید لحظهٔ حال را دریابید.
کاربر ۶۸۲۲۰۲۷
خبر نویدبخش این است که شما میتوانید خویش را از ذهنتان برهانید. این، تنها آزادی حقیقیست. میتوانید همین لحظه نخستین گام را در این راه بردارید. برای این کار، شروع کنید به بیشتر و بیشتر شنیدن صدایی که در سر شماست. به الگوی افکار تکراریتان بپردازید.
محمد
بنا بر این هنگامی که فکری را میشنوید، نه تنها به فکر، بلکه به خودتان به عنوان شاهد این تفکر آگاه میشوید. در اینجا بُعد جدیدی از آگاهی پدید آمده است. در جایی که فکر را میشنوید، حضور آگاهانهای، یعنی خویشتن عمیقتان را در پسِ فکر یا در لایهٔ زیرین فکر احساس میکنید. آنگاه فکر، قدرتش را بر شما از دست میدهد و به سرعت فروکش میکند، زیرا دیگر از راه یکی دانستن خویش با فکر به ذهن نیرو نمیدهید. این آغازِ پایان دادن به تفکر غیرارادی و ناخواسته است.
sina a
توجه خود را براحساس درونتان متمرکز نمایید. این احساس را به عنوان تندیس درد بشناسید، بپذیرید که وجود دارد، اما در بارهٔ آن فکر نکنید. اجازه ندهید که احساس به فکر تبدیل شود. این احساس را تحلیل یا قضاوت نکنید و از آن هویتی برای خویش نسازید. حضور داشته باشید و همچنان بر آنچه که در درونتان روی میدهد، ناظر باشید. نه تنها از وجود درد عاطفی، بلکه از «آن کسی که ناظر و تماشاگری خموش است» نیز آگاه باشید. این، نیروی «لحظهٔ حال» است؛ قدرت حضور آگاهانهٔ شما! بعد ببینید که چه اتفاقی روی میدهد.
بهناز
شدت درد به میزان مقاومت در برابر زمان حال بستگی دارد و به نوبهٔ خود به این موضوع وابسته است که تا چه اندازه خویش را با ذهنتان یکی میدانید. ذهن همیشه به دنبال انکار «لحظهٔ حال» و فرار از آن است. به سخنی دیگر، هر چه بیشتر هویت خویش را با ذهن یکی بدانید، رنج بیشتری میبرید
بهناز
تا هنگامی که احساس وجودتان را از یکی دانستن خویش با ذهن یا بهتر بگوییم از «من درونی» میگیرید، نمیتوانید از درد رها شوید.
بهناز
کسانی که به ثروت راستینشان - یعنی شادمانی درخشان همراه با آرامشی ژرف و استوار - دست نیافتهاند، حتی اگر از ثروت مادی بسیاری برخوردار باشند، فقیر هستند.
بهناز
نمیتوانم از هیچ حقیقت معنویای سخن بگویم که خود در اعماق وجودتان پیشاپیش آن را ندانسته باشید
Fateri47
شما همچنین پی میبرید که همهٔ آنچه که در حقیقت مهم است مانند زیبایی، عشق، خلاقیت، شادمانی و آرامش درونی، در فراسوی ذهن پدید میآید. آنگاه شما شروع به بیدار شدن میکنید.
ali shahbeaki
توجه داشته باشید که ذهن در صورت استفادهٔ صحیح از آن، ابزاری فوقالعاده است. با این حال در صورت بهرهگیری نادرست از آن بسیار ویرانگر میشود. دقیقتر بگویم، استفادهٔ نادرست از ذهن نیست که مسألهساز است، بلکه معمولاً استفاده نکردن از آن، مشکل به وجود میآورد. این ذهن است که از شما استفاده میکند. این حالت، بیماریست. شما معتقدید که ذهنتان هستید. این باور، یک توهم است. در این شرایط، وسیله بر شما حاکم شده است.
ali shahbeaki
ذهن به خودی خود کژرفتار نیست، بلکه ابزار فوقالعادهایست. هنگامی کژرفتاری پیش میآید که خودتان را با ذهن یکی بدانید و به اشتباه آن را به جای خویش بگیرید. آن وقت است که ذهن، ذهنی برخاسته از «من درونی» میشود و همهٔ زندگی شما را در دست میگیرد.
Aref
شرایط روانی ترس، از هر خطر قطعی، آنی و حقیقی جداست. ترس در اَشکال گوناگونی مثل پریشانی، نگرانی، بیقراری، تشویش، عصبی بودن، تنش، هراس و مانند اینها پدیدار میشود. این گونه ترس روانی همیشه در رابطه با حادثهایست که امکان دارد روی دهد، نه از اتفاقی که اکنون در جریان است. شما اکنون و در اینجا هستید، در حالی که ذهنتان در آینده به سر میبرد. این دوگانگی، شکاف نگرانی را به وجود میآورد
عرفانه
شما آن چیزهایی را به خود جذب میکنید یا آنها را بروز میدهید که با حالت درونیتان همسوست.
کاربر ۷۷۹۳۵
نخستین فرصت شما تسلیم هر لحظه به واقعیت آن لحظه است. دانستن این نکته که آنچه هست نمیتواند پدید نیامده باشد، زیرا هست. شما به آنچه که هست، آری میگویید یا آنچه را که نیست، میپذیرید. سپس کاری را که باید، یعنی هر چه را آن وضعیت میطلبد، انجام میدهید. اگر در این حالت پذیرش قرار داشته باشید، وضعیت منفی، رنج و اندوهِ بیشتری نمیآفرینید. آنگاه شما در حالت مقاومت نداشتن، سبکی و وقاری رها از درگیری به سر میبرید.
کاربر ۷۷۹۳۵
اگر هیچ گاه نمیتوانید آنچه را هست بپذیرید، این ناتوانی در پذیرش به طور تلویحی به این مفهوم است که قادر به پذیرش هیچ کس آن گونه که هست، نخواهید بود. شما قضاوت و انتقاد خواهید کرد، برچسب خواهید زد، دفع خواهید کرد یا تلاش خواهید نمود تا دیگران را تغییر دهید
کاربر ۷۷۹۳۵
خود را برای آن که در آرامش نیستید، ببخشید. لحظهای که کاملاً در آرامش نبودنتان را بپذیرید، ناآرامی شما به آرامش تبدیل میشود. هر چه را که کاملاً بپذیرید، شما را به جایی که میخواهید، یعنی به آرامش خواهد رساند. این، اعجاز تسلیم است
کاربر ۷۷۹۳۵
به گفتهٔ بودا ناپایداری، ویژگی هر وضعیت و شرایطیست که در زندگی با آن رو به رو میشوید
کاربر ۷۷۹۳۵
زیستن در پذیرش مطلق آنچه که هست، پایان تمامی داستانهای زندگیست. دیگر هیچکس به رغم هر تلاشی نمیتواند شما را وارد مشاجره و درگیری کند
کاربر ۷۷۹۳۵
میتوانید افکار و احساساتتان را به محض بروز و پیش از آن که واکنشی روی دهد، به همدیگر ابراز کنید تا شکاف زمانی برای رشد و نمو اندوه و احساسات نادیدهانگاشته و بیاننشده به وجود نیاید. یاد بگیرید که آنچه را احساس میکنید، بدون سرزنش ابراز نمایید. یاد بگیرید که با شیوهای پذیرا و غیردفاعی به شریک زندگی خود گوش دهید. به همراهتان فضایی بدهید که بتواند خودش را در آن ابراز کند
کاربر ۷۷۹۳۵
چنان چه بپذیرید که ارتباطات برای آگاه کردن شما هستند و نه خشنودیتان، آنگاه روابط میتوانند رستگاری را به شما ارزانی دارند
کاربر ۷۷۹۳۵
حجم
۲۱۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۶۲ صفحه
حجم
۲۱۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۶۲ صفحه
قیمت:
۵۳,۰۰۰
۲۶,۵۰۰۵۰%
تومان