بریدههایی از کتاب رئیس زندگی خودت باش!
۳٫۲
(۱۶۳)
مکث در زندگی وظیفهٔ شماست. پس هر از گاهی دکمهٔ مکث را بزنید و از لحظه لذت ببرید.
هدی✌
درد خوب است. اندوه خوب است. آنها دانشی به شما میدهند تا با آن رشد کنید و با سختیهای آینده روبهرو شوید.
هدی✌
معتقدم گریه بهتر از خشم فروخورده است.
هدی✌
مادامی که نسبت به خودتان هوشیار باشید، اشکالی ندارد بعضی از نقاط ضعف و قوتتان را مثل راز نگه دارید.
هدی✌
مادرم همیشه میگفت: «هرچه مردم بیشتر دربارهات بدانند، ضعیفتر میشوی.» کمکم فهمیدم حق با اوست
هدی✌
کنم. تنها شخصی که باید کنترلش میکردم، همان کسی بود که میتوانستم کنترلش کنم، یعنی خودم.
پریسا
ما مجموعهٔ خاصی از اولویتهای خودمان را داریم که درکشان میکنیم و برایمان ارزشمندند. از طرفی هم کنار آمدن با کسی با اولویتهای متفاوت دشوار است. همیشه یادتان باشد اولویتها هم مثل عقاید و نظرات با هم فرق دارند. نکتهٔ مهمتر این است که آنها حقایق محض نیستند. یعنی هیچ اولویت درست و غلطی وجود ندارد، چیزی که وجود دارد تفاوتهاست.
سعیده
صحبت کردن راجع به اعتمادبهنفس راحت است، ولی به دست آوردنش سخت.
yasamin
به عبارت دیگر اگر هفتاد درصد تلاش کردید و شکست خوردید، یعنی فرصت کافی را برای موفقیت به خودتان ندادهاید و با این سرعت، خودتان را فلج کردهاید.
yasamin
«هرچه مردم بیشتر دربارهات بدانند، ضعیفتر میشوی.
امیرعلی بافند
هیچکس نباید همه چیز را دربارهِی شما بداند. مادامی که نسبت به خودتان هوشیار باشید، اشکالی ندارد بعضی از نقاط ضعف و قوتتان را مثل راز نگه دارید.
zohre
اگر فقط یک فرصت، از شما آدمی موفق یا بازنده ساخت، پس نظر شما نسبت به موفقیت به قدر کافی قوی نبوده است.
هادی
لیوانم را بالا میگیرم. دستانم میلرزند. همراه با اعضای تیمم در اتاق هتل هستم. نمیتوانم جلو گردباد افکار هیجانانگیزم را بگیرم. لیوانهایمان را به هم میزنیم: «به سلامتی! قراره تو مراسم اِمتیوی شرکت کنیم.»
محمدرضا
پشت هر آدم موفقی، اخلاق کاری سرسختانه ای وجود دارد. چنین فردی میتواند جلو حواسپرتیها را بگیرد و خیلی خوب خودش را کنترل کند.
:)
وقتی مشکلاتم مشخص شوند، میتوانم دربارهٔ آنها بحث کنم و در نظر بگیرمشان.
:)
آدم میتواند غمگین باشد و یک روز بد، مساوی با افسردگی پیشرفته نیست.
:)
وقتی جرأت اشتباه کردن را پیدا کنید، اتفاقات فوقالعادهای میافتد. زمانی که به طور کامل اشتباهتان را میپذیرید، اطرافیان متوجه میشوند. پس خرابکاری کنید، به قاضی درونتان قدرت ببخشید، از خودتان انتقاد کنید و یک قدم به موفقیت نزدیکتر شوید.
:)
وقتی اشتباهتان را پذیرفتید، صادقانه خود را به باد انتقاد گرفتید و راهحل پیدا کردید، باید یاد بگیرید به شکلی کارآمد و بامعنی عذرخواهی کنید. هیچ اشتباهی آنقدر بزرگ یا کوچک نیست که نتوان به خاطرش عذرخواهی کرد و غرور هیچکس نباید آنقدر بزرگ باشد که به این کار دست نزند. بزرگترین اشتباه ما این است که فکر میکنیم عذرخواهی اهمیتی ندارد. عذرخواهی نشان میدهد این وضعیت برای شما مهم است و انسانی بالغ و مسئولیتپذیر هستید، نه بچهای ششساله.
:)
اگر اشتباهتان را بپذیرید، میتوانید برای اصلاحش تلاش کنید. ولی اگر کل قضیه را انکار کنید، چه کسی میخواهد مسأله را حل کند؟ رئیس زندگی برای رهایی از آشفتهبازاری که خودش درست کرده، به سراغ مکانیسمهای دفاعی نمیرود. از طرفی او نباید فقط نیمی از اشتباهش را قبول کند. این مثالی از پذیرش نصفه و نیمه است:
پذیرش نصفه و نیمه:
«سلام، ببخشید تحویل پروژهم دیر شد. قرار بود کارل بهم یادآوری کنه، ولی این کار رو نکرد. ولی باز هم معذرت میخوام.»
پذیرش اشتباه از سوی رئیس زندگی:
«میدونم زمان تحویل پروژه ساعت چهار عصر بود و الان ساعت هفته. به خاطر همین عذر میخوام و هیچ بهانهای ندارم.»
:)
اشتباه کردید، یعنی قدمهای لازم را برای حل مشکل برداشتهاید. اگر اشتباه نکنید، هیچ قدمی به سوی هدف برنداشتهاید. اشتباه کردن جالب است.
:)
حجم
۱۷۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۷۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۲۴,۰۰۰
تومان