بریدههایی از کتاب رئیس زندگی خودت باش!
۳٫۲
(۱۶۳)
رنجش امروز، شما را برای فردا انعطافپذیرتر میکند. درد خوب است. اندوه خوب است.
:)
در موقعیتی که چهارده نفر به شما تکیه کردهاند، احساسات آخرین چیزی است که باید بروز دهید.
:)
عواطف میتوانند بر قوهٔ داوری شما سایه بیندازند و بهرهوری را کم کنند.
:)
دفعهٔ بعد که آزمونی سخت داشته باشم به خاطر این تجربه، حالم کمی بهتر خواهد بود. هر بار کمی راحتتر میشود و کمتر وحشت خواهم کرد. برای موفقیت در کاری باید قدم به قدم از حاشیهٔ امن خود خارج شوید. معذب بودن را مثل پول در نظر بگیرید. این بهایی است که باید بپردازید تا چیزهای بسیار مهمی یاد بگیرید. هدف ما همیشه هم رسیدن به مدال طلا نیست. هدف ما میتواند قدم گذاشتن در مسیر موفقیت باشد، یعنی رسیدن به مدال برنز و نقره که ما را به هدف نزدیکتر میکنند.
:)
مسأله گرفتن آن نقش نیست، مسأله دادنِ این آزمون است. پس اگر این آزمون را بدهم و زنده بمانم، یعنی موفق شدهام.
:)
خودتان را به سمت کارهایی هل بدهید که در رسیدن به هدف کمکتان میکنند.
:)
اشکالی ندارد بعضی از نقاط ضعف و قوتتان را مثل راز نگه دارید.
:)
دهم شما ذهنتان را کنترل میکنید نه برعکس.
:)
تعداد زیادی از روابط، به یک دلیل شکست خوردهاند: داشتن اولویتهای متفاوت.
مستانه
اگر چندین نفر به یک شکل واکنش منفی نسبت به شما نشان دادند، شاید خودتان کاری کردهاید که منجر به این واکنش شده است. اگر همین طور است، دو گزینه پیش روی شماست:
یک: این جمله را روی سینهتان خالکوبی کنید: «من دشمن دارم، دشمنهای زیاد.»
دو: به نشانهها توجه کنید و رفتارتان را اصلاح کنید.
مستانه
در مسیر موفقیت، ترس و ناراحتی فقط نقش سرعتگیر را دارند. به عنوان بنبست به آنها نگاه نکنید.
maryam
اشتباه کردن جالب است. ظاهراً این تصور غلط وجود دارد که اشتباه، از شما فردی ضعیف یا نادان میسازد یا چیزی از وجودتان کم میکند، ولی در حقیقت، اشتباه شما را یک قدم به موفقیت نزدیکتر میکند. هیچکس کلید سؤالات زندگی را ندارد پس در راه انجام کاری، از یادگیری یک بافت موی جدید گرفته تا تبدیل شدن به مدیر یک شرکت بازاریابی، باید اشتباه کرد.
کاظم هزاره
به خودم یادآوری کردم ده بارِ اول، هر کاری را افتضاح انجام میدهم. ولی آن ده دفعه برای موفقیت در بارِ یازدهم حیاتی هستند.
شکوفه
در یک رابطهٔ سالم، از هر نوعی که باشد، نیازی نیست تمام جزئیات را دربارهٔ خودتان تعریف کنید. به حرف من گوش کنید. باید وجودتان را دژی قدرتمند در نظر بگیرید. باید چنین دیدگاهی نسبت به ذهن، تن و روحتان داشته باشید. باید از تمام ورودیها و راههای مخفی این دژ باخبر باشید، یعنی نقاط قوت، ضعف، ترسها و غیره. مردم را به این دژ راه دهید، ولی هرچه بیشتر دربارهٔ خودتان به آنها بگویید، راههای مخفی بیشتری را لو میدهید، ضعیفتر میشوید و آنها راحتتر به شما حمله میکنند. پس تمام رازها و نقاط آسیبپذیر وجودتان را افشا نکنید. خودتان را گول نزنید و فکر نکنید باید همه چیز را به همه بگویید. این به خودتان بستگی دارد که چه چیزی را بگویید و چه زمانی این کار را بکنید.
شکوفه
«هرچه مردم بیشتر دربارهات بدانند، ضعیفتر میشوی.»
narges
وقتی کسی حرف بدی به تو میزند، این احتمال وجود دارد که او از چیز دیگری در زندگیاش ناراحت باشد.
narges
بر ذهنتان مسلط شوید
ذهن بزرگترین دارایی ماست، ولی میتواند بزرگترین مانع ما نیز باشد. ذهن مهمترین ابزاری است که دارید، ولی اگر ندانید چهطور از آن استفاده کنید، بیفایده میشود.
narges
اگر خودتان را دوست نداشته باشید، حس ناامنی و مشکلات درونیتان را در وجود دیگران میبینید و هیچ وقت نمیتوانید چهرهٔ واقعی اطرافیانتان را ببینید. همچنین اگر عاشق خودتان نباشید، احتمالاً شاد هم نخواهید بود. بنابراین نمیتوانید از ته قلب کس دیگری را نیز دوست داشته باشید.
زهرا
برای موفقیت در کاری باید قدم به قدم از حاشیهٔ امن خود خارج شوید. معذب بودن را مثل پول در نظر بگیرید. این بهایی است که باید بپردازید تا چیزهای بسیار مهمی یاد بگیرید. هدف ما همیشه هم رسیدن به مدال طلا نیست. هدف ما میتواند قدم گذاشتن در مسیر موفقیت باشد، یعنی رسیدن به مدال برنز و نقره که ما را به هدف نزدیکتر میکنند.
زهرا
«یه روز بریم بیرون. بهت زنگ میزنم.» هر دو میدانیم او هیچ وقت زنگ نخواهد زد، ولی گفتن این جمله، مؤدبانه به نظر میرسد. ولی اینطور نیست، چون صداقتی پشت این حرف وجود ندارد. رئیس زندگی الکی حرفی را نمیزند. او حرف دلش را میزند. به جای چنین حرفی، میتوان گفت: «واقعاً از دیدنت خوشحال شدم. امیدوارم باز هم ببینمت.» این هم مؤدبانه است، ولی دروغ نیست.
کاربر ۲۹۵۳۲۲۴
حجم
۱۷۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۷۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۲۴,۰۰۰
تومان