بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شاد بودن کافی نیست | صفحه ۱۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب شاد بودن کافی نیست

بریده‌هایی از کتاب شاد بودن کافی نیست

۳٫۸
(۶۷)
«قانون هفتاد درصد» بزوس را می‌توان در بسیاری از مسائل زندگی به‌کار بست. گاهی بهتر است وقتی پروژه‌ای به هفتاد درصد می‌رسد، آن‌را ارسال کرد. در نوشتن، وقتی کتابی هفتاد درصد کامل می‌شود، دست‌نوشته‌هایم را تحویل ویراستار می‌دهم. مفهوم این قانون این است که همیشه می‌توان سی درصد کار را بعداً انجام داد؛ چون اگر بخواهید به ده درصد برسید، هیچ‌گاه موفق نخواهید شد.
نیلوفر
جف بزوس، بنیان‌گذار شرکت آمازون (ازقرارمعلوم پول‌دارترین فرد جهان درحال حاضر)، اخیراً در نامه‌ای به سهام‌داران گفته است تصمیماتِ بهینه زمانی گرفته می‌شوند که شخص هفتاد درصدِ اطلاعاتِ ضروری را در اختیار داشته باشد. در ادامه می‌گوید اگر این میزان کم‌تر از هفتاد درصد باشد، احتمالاً تصمیم بدی گرفته می‌شود. اما اگر این میزان بیش‌از هفتاد درصد باشد، احتمالاً وقتش را روی جمع‌آوریِ اطلاعاتِ بی‌فایده هدر می‌دهد و تغییری در نتیجه ایجاد نمی‌کند.
نیلوفر
والدینتان را دیگر نه به‌صورت نگهبانان دانای کل در دوران کودکی، و نه به‌صورت حاکمان آزاردهنده و بی‌کلاس دوران نوجوانی، بلکه آن‌ها را به‌صورت همتایانی می‌بینید، دو فرد ناکامل آسیب‌پذیر و کوشا که باوجود این‌که نمی‌دانند چه می‌کنند (شمارهٔ ۵ را بخوانید)، تمام تلاششان را می‌کنند. به‌احتمال زیاد والدینتان در دوران کودکیِ شما چند دفعه گند به‌بار آورده‌اند. تقریباً همهٔ آن‌ها این‌طورند (همان‌طورکه مادرم همیشه دوست دارد بگوید «بچه‌ها با دفترچهٔ راهنما به‌دنیا نمی‌آن») و احتمالاً وقتی در دههٔ سوم زندگی هستید، متوجه بسیاری از این گندکاری‌ها می‌شوید. بزرگ و بالغ شدن تا حدی که فردی بتواند متوجه این موضوع شود همیشه فرایندی دردناک است و باعث تلخی‌ها و پشیمانی‌های زیادی می‌شود. اما شاید اولین وظیفهٔ بزرگ‌سالی ـ بزرگ‌سالی واقعی، نه‌فقط بزرگ‌سالی به حرف ـ آگاهی، پذیرش و (شاید) بخشیدن خطاهای والدین است. آن‌ها هم انسان‌اند. آن‌ها بهترین تلاششان را می‌کنند، اگرچه همیشه نمی‌دانند بهترین چیست.
پریا رئیسی
«یک کار بزرگ» متشکل از صدها و هزاران کارِ کوچکِ روزانه است که باید در سکوت و بدون تشریفات در مدت‌زمان طولانی با اندکی هیاهو انجام شود. به زندگی خوش آمدید.
پریا رئیسی
یاد بگیر چطور به افراد، فعالیت‌ها، و وظایفی که به زندگی‌ات ارزشی نمی‌بخشند «نه» بگویی.
احسان رضاپور
تقریباً هرچیز خوبی در زندگی از منبعی ناشناس یا ندانسته زاده می‌شود.
f.r
تقریباً هرچیز خوبی در زندگی از منبعی ناشناس یا ندانسته زاده می‌شود. عدم‌اطمینان چیزی است که شما را به‌سوی کنجکاوی، آموختن، امتحان‌کردن ایده‌های جدید و به‌گفت‌وگوگذاشتنِ اهدافتان با دیگران سوق می‌دهد. شما را فروتن نگاه می‌دارد. به‌تان در کنارآمدن با مشکلات کمک می‌کند. این امکان را می‌دهد که دیگران را بدون پیش‌زمینه و داوری‌های غیرمنصفانه ببینید.
f.r
سیستم آموزش کارایی‌محور است، نه هدف‌محور. تقلید می‌آموزد، نه اشتیاق. آموزش کارایی‌محور حتی مؤثر هم نیست. کودکی که به ماشین‌ها علاقه دارد ساعت‌ها آموزش ریاضی و فیزیک را بسیار راحت‌تر می‌آموزد اگر ریاضی و فیزیک با علایقش همسو باشند. تمرکز بیش‌تری روی درسش خواهد داشت و برای کشف موضوعات جدید کنجکاوتر خواهد بود.
f.r
بخش زیادی از پرورش شخصیتمان مربوط است به شناختِ تمایلاتمان، با این هدف که چگونگیِ سنجشِ خودمان را بشناسیم و نحوهٔ سنجشِ خودمان را آگاهانه انتخاب کنیم. اما بخش بزرگ دیگر مربوط است به فهمیدن این موضوع که هرکس روش سنجش خودش را دارد و آن معیار به‌احتمال زیاد با روش ما یکسان نخواهد بود و این موضوع (معمولاً) ایرادی ندارد. بیش‌ترِ روش‌هایی که مردم انتخاب می‌کنند ایرادی ندارند، حتی اگر روشی نباشد که برای خودمان انتخاب کنیم. شاید دیدگاه‌تان دررابطه‌با جهان براساس ارزش‌های خانوادگی باشد، اما اکثر مردم این‌طور نیستند. شاید دیدگاه‌تان دررابطه‌با جهان براساس جذابیت آن باشد، اما اکثر مردم این‌طور نیستند. شاید دیدگاه‌تان دررابطه‌با جهان براساس میزان آزادی و سراسری‌بودن آن باشد، اما اکثر مردم این‌طور نیستند. شاید جهان را با دید مثبت و دوستانه ببینید، اما اکثر مردم این‌طور نیستند.
f.r
تازمانی‌که نتوانید به‌طور خودآگاه توجه‌تان را متمرکز کنید و موضوعات مختلف، از اجناس پرزرق‌و برق گرفته تا سوتی‌ها را رها کنید، تازمانی‌که نتوانید آگاهانه تصمیم بگیرید چه‌چیزی برای‌تان ارزش دارد و چه‌چیزی بی‌ارزش است، شما و من و هرکس دیگر چیزی جز زباله‌های نامحدود نصیبمان نمی‌شود و این موضوع بهتر نمی‌شود و فقط بدتر می‌شود. در آینده توجه شما فروخته می‌شود و احتمالاً تنها کسانی سرمایه‌دار خواهند بود که بتوانند آن‌را کنترل کنند.
f.r
تهدیداتی همچون بیماریِ ابولا و تروریسم به موضوعاتی حساس‌تر تبدیل شده‌اند، نه به این خاطر که واقعاً تهدیدآمیزند، بلکه به‌خاطر شدت و میزان توجهی که به خود جلب می‌کنند. احتمال این‌که توسط کوسه خورده شوید یا براثرِ برخوردِ صاعقه بمیرید خیلی بیش‌تر است تا این‌که در حمله‌ای تروریستی کشته شوید. احتمال این‌که امسال به‌خاطر آنفولانزا بمیرید خیلی بیش‌تر است از این‌که زمانی به‌دلیل بیماری ابولا بمیرید. بااین‌حال، در فرهنگ ما جا افتاده است که جهان به‌طور قریب‌الوقوعی در مرز نابودی است.
f.r
در سیاست، احمقانه‌ترین و افراطی‌ترین دیدگاه‌ها بیش‌ترین بازخورد را دارند، زیرا خاص‌اند و بیش‌ترین میزان توجه را جلب می‌کنند. بنابراین، به‌نظر می‌رسد جهان به گند کشیده شده است، درحالی‌که فقط بیش‌از پیش در معرض افرادی قرار داریم که به‌دنبال حاشیه‌اند.
f.r
اگر این‌طور به‌نظر می‌رسد که «همه» دارند ازدواج می‌کنند یا بچه‌دار می‌شوند یا سفرهای فوق‌العاده به سراسر جهان می‌روند یا کارهای باحال و جذاب و سرگرم‌کننده انجام می‌دهند، به این دلیل است که به این رویدادها خیلی بها داده‌ایم. این‌طور نیست که افراد تمام وقت لحظاتِ فوق‌العاده‌ای را تجربه می‌کنند، به این خاطر است که همیشه لحظاتِ خوبشان را به دیگران نشان می‌دهند. درنتیجه، اکثر ما احساس کمبودی می‌کنیم که «چیزی کم است»، درحالی‌که به‌شدت بر زندگیِ هم‌سن‌وسال‌های‌مان تمرکز کرده‌ایم.
f.r
خون‌آشام‌های احساسات افرادی با زیرمجموعه‌ای مشخص از مشکلاتِ مربوط به اعتمادبه‌نفسِ پایین‌اند. خون‌آشام‌های احساسات سه صفت مشخص را هم‌زمان بروز می‌دهند: نیازِ بیش‌از حد به تصدیق‌شدن/دریافت توجه ازجانب دیگران، اعتقاد به این‌که آن‌ها مقصر نیستند و نداشتنِ خودآگاهی برای شناخت الگوهای خودتخریبیِ خودشان.
f.r
حل مشکلات اساساً به‌معنای یافتنِ راهی است که جهان را کمی بهتر کنید. این راه می‌تواند به‌سادگیِ تعمیرِ خانهٔ ویران‌شدهٔ مادرِ سال‌خورده‌تان باشد یا می‌تواند به‌پیچیدگیِ تحولی جدید درزمینهٔ فیزیک باشد.
f.r
دشمن اصلی بسیاری از ما احساسِ کلیشه‌ایِ ازخودراضی‌بودن است. به عادت‌های روزمره‌مان می‌پردازیم. حواس خودمان را پرت می‌کنیم، عجب کاناپهٔ راحتی، عجب چیپس خوش‌مزه‌ای. و هیچ اتفاق جدیدی نمی‌افتد. این یک مشکل است.
f.r
احساس حماقت کردن بخشی از مسیرِ رسیدن به چیزهای مهم و معنادار است. هرچه تصمیم مهمی در زندگی بیش‌تر شما را بترساند، به‌احتمال زیاد شما بیش‌تر نیاز دارید آن‌را انجام بدهید.
f.r
خوانندگان متعددی به این موضوع اشاره کرده بودند که تغییراتِ شغلیِ بزرگی در دههٔ چهارم زندگی‌شان انجام داده بودند و این کار به‌نفع آن‌ها بوده است. یکی از آن‌ها کارِ پرمنفعتِ مهندسیِ نظامی را رها کرده بود تا معلم شود. بیست سال بعد آن‌را بهترین تصمیم زندگی‌اش خواند. وقتی این سؤال را از مادرم پرسیدم، جوابش این بود: «کاش خارج از چهارچوب‌ها فکر می‌کردم. من و پدرت فکر می‌کردیم باید این کار، اون کار و اون‌یکی کار رو انجام بدیم. اما وقتی الان بهش فکر می‌کنم، اصلاً لازم نبود؛ در مورد طرز فکر و سبک زندگی‌مون خیلی کوته‌فکر بودیم و یه‌جورهایی از این موضوع احساس پشیمونی می‌کنم.»
Ali.eb_yqi
اعمالی که از اصول اخلاقی عمیق‌تری نشئت می‌گیرند و شما حاضرید به‌خاطر آن‌ها متحمل رنج شوید، چون معتقدید در هر زمینه‌ای صحیح‌اند، بدون درنظرگرفتن این‌که حاصلی برای‌تان دارند یا نه، معرف سطح بالاتری از ارزش‌های بزرگ‌سالی‌اند.
Ahmad
افکار می‌توانند دروغین باشند. تفاسیر می‌توانند تغییر کنند و فراموش شوند. اما اعمال ثابت‌اند. بنابراین، تنها راه رسیدن به ارزش‌های‌تان ـ برای این‌که به‌درستی بفهمید چه‌چیزی برایتان ارزش محسوب می‌شود و چه‌چیزی ارزش نیست ـ مشاهدهٔ اعمالتان است.
Ahmad

حجم

۳۰۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

حجم

۳۰۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان