بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مردی به نام اُوه | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب مردی به نام اُوه اثر فردریک بکمن

بریده‌هایی از کتاب مردی به نام اُوه

نویسنده:فردریک بکمن
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۵۹ رأی
۴٫۱
(۵۹)
اما اگر کسی از او دربارهٔ زندگی‌اش می‌پرسید، می‌گفت نه قبل از آشنایی با سونجا و نه بعد از مرگ او هرگز زندگی نکرده است.
حسن
شش ماه از زمان فوت همسرش می‌گذشت. اُوِه هنوز روزی دو بار توی خانه‌اش می‌چرخد و رادیاتورها را بازرسی می‌کند تا مبادا زنش مخفیانه درجهٔ آن‌ها را بالا برده باشد.
K HZN 🍃🌸
آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است
seyedeh Hananeh
اُوِه فقط می‌خواست در آرامش بمیرد. آیا واقعاً این خواستهٔ خیلی زیادی بود؟
حسن
سونجا، همسر اُوِه، همیشه می‌گفت: «تمام راه‌ها همیشه به جایی که از قبل مقدر شده است، ختم می‌شوند.» شاید برای او تقدیر چیزی بود. ولی برای اُوِه کسی بود.
Sina GaraFB
«مردم از روی کارهایی که انجام می‌دن شناخته می‌شن، نه از روی حرف‌هایی که می‌زنن.»
mina3062
«چون او رو دوست دارم.»
حسن
اکثر مردم نسبت به زمان بیش‌ازحد خوش‌بین هستند. ما همیشه فکر می‌کنیم وقت کافی برای انجام کارها برای دیگران را داریم. فکر می‌کنیم فرصت داریم فلان چیز را به آن‌ها بگوییم و بعد اتفاقی می‌افتد و به جایی می‌رسیم که می‌گوییم «ای کاش»، «اگر».
حسن
سونجا می‌گفت: «بهترین مردان کسانی هستند که از دل اشتباهات بیرون می‌آیند و بعداً بهتر می‌شوند و اگر اشتباه نمی‌کردند، آب‌دیده نمی‌شدند.»
حسن
«می‌دونی زنم ایرانیه. اونا هر جا می‌رن برای دیگران غذا می‌برن و این رسم ایرانی‌هاست.»
حسن

حجم

۳۴۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۵۱ صفحه

حجم

۳۴۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۵۱ صفحه

قیمت:
۷۹,۹۰۰
تومان