![کتاب خواجه تاجدار اثر ژان گور کتاب خواجه تاجدار اثر ژان گور](https://img.taaghche.com/frontCover/87415.jpg?w=200)
بریدههایی از کتاب خواجه تاجدار
۴٫۱
(۹۴)
چهارصد سال قبل از انقلاب فرانسه کارگاههای کشتیسازی فرانسه و اسپانیا و ایتالیا و انگلستان ظرفیت کشتیها را با مقیاس تُن تعیین میکردند ولی آن تُن تصغیر کلمه توتو بود یعنی بشکه. امروز هم که مقیاسهای متری در تمام دنیا رایج گردیده باز ظرفیت کشتیها را از روی تُن به معنای بشکه تعیین میکنند نه از روی تُن که هزار کیلوگرم است و هنگامی که میشنویم که فلان کشتی دارای بیست هزار تُن ظرفیت میباشد باید بدانیم که منظور، تُن به معنای بشکه است و ظرفیت یک تُن به معنای بشکهٔ دو متر و هشتاد و سه سانتی متر مکعب است و لذا دریک کشتی که امروز میگویند بیست هزار تُن ظرفیت دارد، بیست هزار بشکه جا میگیرد که ظرفیت هریک از آنها دو متر و هشتاد و سه سانتی متر مکعب میباشد.
nazanin
نتیجهاش نابودی آنها گردید و این واقعه بار دیگر نشان داد که فقط سلیمالنفس و بیآزار بودن برای مصونیت از گزند حوادث دوران کافی نیست و گاه افراد نیک نفس و بیآزار و بیگناه قربانی حوادث زمان میگردند و از بین میروند.
nazanin
قبل از آقامحمدخان قاجار، در شهر تهران اجازهٔ ساختن کلیسا به مسیحیان داده نمیشد، ولی آقامحمدخان قاجار اجازه داد مسیحیان ساکن تهران که در آن عهد ساکن جنوب پایتخت ایران بودند کلیسا بسازند
امیرماکان جعفری
روایت میکنند که در صدر اسلام هفت قاری قرآن بودند که هریک با دو آهنگ قرآن را میخواندند و طریقههای چهاردهگانه از آنها ماند و بهندرت کسی وجود دارد که هر چهارده طریقه را بداند
امیرماکان جعفری
آبدارخانه عبارت بود از دستگاهی که انواع شربتها و سالادها و مرباها و میوههای تازه را نگاه میداشت تا هنگام صرف صبحانه و ناهار و شام پادشاه به مصرف برسد
امیرماکان جعفری
در داغستان کوههایی وجود دارد که سکنهٔ قرای بالای کوه میتوانستند سالها در قریهٔ خود زندگی کنند، بدون اینکه مجبور شوند از کوه فرود بیایند، چون در دامنههای فوقانی کوه زراعت میکردند و دام خود را در مراتع بالای کوه میچرانیدند و از آب چشمهها که در تمام سال از کوه میجوشید
امیرماکان جعفری
زیرا شخصی که یک بار سکته کرده، استعداد دارد که مرتبهای دیگر سکته نماید و بهترین وسیله برای جلوگیری از سکته پرهیز از اغذیهٔ حیوانی و خوردن اغذیهٔ نباتی است
امیرماکان جعفری
وقتی خیمه را وارد آب رودخانه میکردند تا از گل پاک شود، آنقدر سنگین میگردید که حتی دو نفر نمیتوانستند آن را از آب بیرون بکشند و باید چند سرباز نیروی خود را متحد مینمودند تا خیمه از آب رودخانه بیرون آورده شود
امیرماکان جعفری
آقامحمدخان قاجار دستور داد او را با سرب آبشده داغ کنند. مأمورین خواجهٔ قاجار سرب را آب کردند و بهدفعات قسمتی از سرب مذاب را روی قسمتهایی از بدن شاهرخ ریختند.
پیرمرد فریاد میزد و استرحام میکرد، اما میگفت که جواهر ندارد و از جواهر جدش نادرشاه چیزی به او نرسیده است. آقامحمدخان قاجار وقتی شنید که شاهرخ باز مقاومت میکند، امر کرد که دور سرش را خمیر بگیرند، بهطوریکه بالای سر چیزی چون ظرف به وجود بیاید و در آن سرب آب شده بریزند.
امیرماکان جعفری
دستور داد شاهرخ را مورد آزار قرار بدهند تا جواهر نادری را که در تصرف دارد تحویل بدهد و آزار آن پیرمرد نابینا را از بیخواب کردن آغاز نمودند. همین که شاهرخ میخواست بخوابد، او را از خواب بیدار میکردند و اگر بیدار نمیشد، آب سرد روی صورت و سینهاش میریختند و بعد از اینکه از فرط بیخوابی آب سرد هم نمیتوانست او را بیدار نماید، سوزن در بدنش فرو میکردند و پیرمرد نابینا آن عذاب را تحمل مینمود و نمیگفت که جواهر نادر نزد اوست.
امیرماکان جعفری
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۱۴ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۱۴ صفحه
قیمت:
۱۹۲,۰۰۰
تومان