بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب باران خوبی ها | صفحه ۱۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب باران خوبی ها

بریده‌هایی از کتاب باران خوبی ها

انتشارات:بیان معنوی
امتیاز:
۴.۷از ۱۶۲ رأی
۴٫۷
(۱۶۲)
درک زیبایی دو مرحله دارد، دانستن زیبایی و حس کردن زیبایی. ما معمولاً برای رؤیت زیبایی، دانایی کم نداریم، چیزی که کم داریم، حس است. باید لحظاتی برای ما پدید بیاید که زیبایی آنچه را که می‌دانیم، حس کنیم. بعضی وقت‌ها شنیدن سخنان تازه می‌تواند حجاب‌های نازک را پاره کند و ناگهان قلب انسان را به چشیدن زیبایی‌ها نائل گرداند و این لحظات را برای ما پدید بیاورد. ولی این راهِ نهایی و درستی نیست، راه درست این است که انسان برای روح خودش فراغت ایجاد کند تا کم‌کم بتواند این لحظات را درک کند.
Tara
ورودیهٔ دل، چشم و گوش است. در ظاهر برای مواظبت از دل، باید چشم و گوش را بست. ولی واقعیت این است که خروجی‌های دل بسیار مهم‌تر از ورودی‌ها هستند! تفاوت قلب جسم با قلب روح این است که در قلب جسم، باید خون از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج شود، ولی در قلب روح انسان -که قلب حقیقی انسان است- این‌گونه نیست. قلب روح انسان، گنجینهٔ ذخایر همهٔ هستی است و نیاز به ورودی ندارد. معدنی است که باید در آن به اکتشاف پرداخت. انسان باید ببیند که با روحش چه کرده که چنین ورودی‌هایی را به درون خودش راه می‌دهد یا از چنین ورودی‌هایی تأثیر می‌پذیرد. دل خراب است که چشم شیفتهٔ دنیا می‌شود، دل خراب است که گوش، هوش از سر انسان می‌برد.
mh
امام سجاد (ع) می‌فرماید: «وَ أَمَّا حَقُّ السَّمْعِ فَتَنْزِیهُهُ عَنْ أَنْ تَجْعَلَهُ طَرِیقاً إِلَی قَلْبِک إِلَّا لِفُوَّهَةٍ کرِیمَةٍ تُحْدِثُ فِی قَلْبِک خَیراً أَوْ تَکسِبُ خُلُقاً کرِیماً، فَإِنَّهُ بَابُ الْکلَامِ إِلَی الْقَلْبِ، یؤَدِّی إِلَیهِ ضُرُوبُ الْمَعَانِی عَلَی مَا فِیهَا مِنْ خَیرٍ أَوْ شَرٍّ؛ اما حق گوش این است که آن را پاک نگهداری از اینکه هر چیزی را به قلبت وارد کنی و این مجرای قلب را جز برای دهانی که خیری به آن افزاید یا اخلاق ارزشمندی به آن بخشد، نگشایی. گوش دریچهٔ ورود سخن به قلب است و مفاهیم خوب و بد را به آن می‌رساند.»
erfan erfan
یکی از راه‌ها برای تمرین چشم‌پوشی از محرمات این است که ما از چیزهایی که به صورت طبیعی در زندگی از آنها محروم هستیم چشم‌پوشی کنیم، بعد از آن از چیزهایی که حرام است با سهولت بیشتری چشم‌پوشی خواهیم کرد. همهٔ انسان‌ها در زندگی خود از چیزهایی محروم هستند. ما وقتی به زندگی خود نگاه می‌کنیم و مقایسه‌ای کوچک بین آنچه ما داریم و دیگران دارند، انجام می‌دهیم، به سادگی متوجه می‌شویم که برخی از نعمات را دیگران دارند، ولی ما از آنها محرومیم. البته این نقصان و عدم دارایی کاملاً دو طرفه است؛ دیگران نیز از بعضی از دارایی‌های ما محرومند. این محرومیت‌ها هرچند به ظاهر نامساوی هستند، ولی با خیلی از دارایی‌ها و توانایی‌های ما کاملاً متناسب‌اند.
erfan erfan
رسول گرامی اسلام (ص) می‌فرماید: «إِیاکمْ وَ فُضُولَ النَّظَرِ فَإِنَّهُ یبْذُرُ الْهَوَی وَ یوَلِّدُ الْغَفْلَة؛ از نگاه زیادی بپرهیزید! چرا که بذر هوا و هوس را در دل می‌کارد و موجب غفلت می‌شود.»
erfan erfan
چندی پیش دانشجویی از من در مورد انجام کار فرهنگی در خوابگاه کمک خواست. گفتم: «حاضری لباس هم‌اتاقی و هم خوابگاهی‌ات را بشویی؟» با تعجب گفت: «من می‌خواهم برای خوابگاه کار فرهنگی کنم نه کار خدماتی!» گفتم: «وقتی این‌قدر رفیقت را دوست نداری که لباسش را بشویی، به شما چه ربطی دارد که نماز می‌خواند یا نمی‌خواند؟! کار فرهنگی متکبرانه ثمره‌ای ندارد. اگر واقعاً دوست داری رفیقت سعادتمند شود، باید نسبت به او تواضع کنی.»
erfan erfan
یک قاعدهٔ طبیعی در دنیا وجود دارد که توجه به آن تواضع را در نظر انسان معقول جلوه می‌دهد. آن قاعده این است که در این دنیا، رسیدن به خیلی چیزها از راه ضد آن ممکن است. مثلاً یکی از راه‌های پولدار شدن، قرض دادن به دیگران است. یا مثلاً اگر غذای زیادی بخوری، ضعیف و مریض می‌شوی. غذا کم بخور تا قوی و سالم شوی. خیلی چیزها در این دنیا برعکس است. مثلاً باید محبت کنی ولی چشم‌داشت نداشته باشی تا بیشتر محبوب شوی.
erfan erfan
تظاهر بعضی‌ها نیز به دلیل مبارزه با نفس است. یعنی لباس خوب می‌پوشد تا با این لباس خود را مقید کند. مرحوم پدر ما می‌گفت: «لباس طلبگی بپوش، تا دیگر نتوانی هر کاری را که دوست داشتی انجام دهی! شاید این لباس در ابتدا برایت زجرآور باشد، ولی با پذیرش تقیدات این لباس، خدا به تو اجر و پاداش خواهد داد.» اگر شما تظاهرات زیبای معنوی در لباستان داشته باشید و یک رفتار غلط انجام دهید، مردم می‌گویند: «آقا شما چرا؟!» اگر انسان با چند همسفر خوب مسافرت کند، آنها نمی‌گذارند که انسان گناه کند. وقتی انسان خودش را در بین آنها قرار دهد، در واقع خودش را در مسیر خوبی‌ها انداخته است.
erfan erfan
اوج زیبایی کار مخلصانه اینجاست، اوج زیبایی کار مخلصانه در نماز شب خواندن و صدقهٔ پنهانی نیست. اوج کار مخلصانه این است که انسان یک عمل متظاهرانه را مخلصانه انجام دهد.
erfan erfan
یک وقت ما برای چشم مردم ارزش قائل هستیم، می‌گوییم: «اینها انسان هستند و نباید یک صحنهٔ نامرتب ببینند» و به همین دلیل لباس خوب می‌پوشیم تا مردم یک ظاهر آراسته ببینند؛ این خوب است. یک وقت ما برای شخصیت ایمانی یا انسانی خودمان احترام قائل هستیم، مثلاً می‌گوییم: «من مذهبی هستم و مذهبی‌ها باید آراسته باشند» و به این دلیل لباس خوب می‌پوشیم؛ این هم خوب است. ولی بعضی اوقات به این دلیل که مردم ما را ببینند و به دلیل لباسمان در میان مردم جایگاه و موقعیتی پیدا کنیم، لباس آراسته می‌پوشیم؛ این خطرناک است.
erfan erfan
یکی دیگر از همین راه‌های مؤثر در کنترل زبان این است که شیرین‌زبانی‌های‌مان را ببریم درِ خانهٔ خدا خرج کنیم. در این صورت دیگر آن زبان، آن حنجره و آن صوت خجالت می‌کشد بدون اجازهٔ ما جای دیگر برود. جای دیگری باید روی زبان را کم کرد. جای دیگری باید بارش را بست.
erfan erfan
از نگاه دین هر علمی که نفعی برای انسان‌ها داشته باشد، ارزشمند است و اگر کسی خود را وقف فراگیری این علم کند، برایش اثر تهذیبی خواهد داشت. علمی که نافع باشد به انسان سعهٔ صدر و وسعت نظر می‌دهد و روح انسان را فراخی خواهد بخشید.
مجنون
کلام نورانی ما را دعوت می‌کند که خود را وقف علم نافع کنیم. وقف علم نافع شدن یعنی چه؟ وقتی چیزی وقف کاری می‌شود، یعنی دیگر استفاده از آن در غیر از آن چیزی که برایش وقف شده، حرام است. کسی هم که خود را وقف علم نافع می‌کند، یعنی دیگر وقتش را صرف هر چیزی غیر از آن کند، گویا عمل حرامی را مرتکب شده است.
مجنون
اگر می‌خواهیم خدا این احساس محرومیت را به واسطهٔ فراوانی نعمت و به واسطهٔ استغنای ما، از دل ما بزداید باید تکلیف خودمان را با آن چیزهایی که از آنها محروم هستیم روشن کنیم. باید با خودمان روراست باشیم و بگوییم: «من آنها را نمی‌خواهم، چون نمی‌توانم آنها را داشته باشم.» باید با این موضوع به صورت واقعی کنار بیاییم. هر چیزی که ما را به یاد این محرومیت‌ها می‌اندازد، باید از زندگی ما حذف شود
مجنون
انسان عاقل خیال خودش را از چیزهایی که از آنها محروم است، راحت می‌کند. به خودش رُک و راست می‌گوید: «من این را ندارم و نمی‌خواهم هم داشته باشم.» این انسان عاقل است. چون وقتی از چیزی محروم است، چه آن را بخواهد و چه نخواهد، محروم است، وقتی بیهوده به دنبال رسیدن به آن باشد، فقط خودش را خراب می‌کند. چقدر خوب است که به جای اینکه خودمان را با آنچه حرام است درگیر کنیم، خود را با این واقعیت طبیعی که «ما از خیلی از چیزها محروم هستیم» درگیر کنیم؛ از چیزهایی که از آنها محروم هستیم چشم بپوشیم و بگوییم: «حالا که نداریم، دیگر هم نمی‌خواهیم داشته باشیم.»
مجنون
لباس میانه، روح انسان را آزاد و او را برای فعالیت‌هایی بسیار بالاتر از آن چیزی که انسان‌های سطحی درگیر آن هستند، آماده می‌کند.
فصل فیروزه...
اگر زیاد به یک نفر بگویند: «نکن، نخور، نرو، مواظب باش و...» روح او خسته می‌شود. این یک احساس عامیانه نیست، بلکه یک احساس عمیق انسانی است که باید به آن بها داد. لذا امیرالمؤمنین (ع) در ابتدای خطبهٔ همّام نمی‌فرماید که مؤمن سکوت می‌کند و سخن نمی‌گوید، بلکه می‌فرماید: «مَنْطِقُهُمُ الصَّوَاب» یعنی مؤمن سخن می‌گوید ولی درست سخن می‌گوید. با اینکه سکوت خیلی خوب است، ولی آن چیزی که از سکوت قشنگ‌تر است، «درست سخن گفتن» است.
erfan erfan
اگر زیاد به یک نفر بگویند: «نکن، نخور، نرو، مواظب باش و...» روح او خسته می‌شود. این یک احساس عامیانه نیست، بلکه یک احساس عمیق انسانی است که باید به آن بها داد. لذا امیرالمؤمنین (ع) در ابتدای خطبهٔ همّام نمی‌فرماید که مؤمن سکوت می‌کند و سخن نمی‌گوید
erfan erfan
توبه عملیات خودشکنی و پرورش استعداد نقدِ خود و رهایی نفس از اسارت طبیعی خود است. به همین دلیل است که اولیای خدا هرچند گناهی هم مرتکب نمی‌شدند ولی همیشه اهل توبه، انابه و استغفار بودند.
erfan erfan
ما باید در میان مردم با لباسی آراسته ظاهر شویم، ولی نباید به خاطر تحسین مردم و یا فخرفروشی و قرار گرفتن در مرکز نگاه‌ها خودمان را آراسته کنیم یا لباس زیبا بپوشیم
فصل فیروزه...

حجم

۱۷۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱۷۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰
۵۰%
تومان