بریدههایی از کتاب باران خوبی ها
۴٫۷
(۱۶۲)
داشتن قدرت تمرکز یکی از مهارتهای لازم هر دیندار برای رشد و تعالی روح اوست.
Mim.
انسان عاقل خیال خودش را از چیزهایی که از آنها محروم است، راحت میکند. به خودش رُک و راست میگوید: «من این را ندارم و نمیخواهم هم داشته باشم.» این انسان عاقل است. چون وقتی از چیزی محروم است، چه آن را بخواهد و چه نخواهد، محروم است، وقتی بیهوده به دنبال رسیدن به آن باشد، فقط خودش را خراب میکند. چقدر خوب است که به جای اینکه خودمان را با آنچه حرام است درگیر کنیم، خود را با این واقعیت طبیعی که «ما از خیلی از چیزها محروم هستیم» درگیر کنیم؛ از چیزهایی که از آنها محروم هستیم چشم بپوشیم و بگوییم: «حالا که نداریم، دیگر هم نمیخواهیم داشته باشیم.»
Mim.
واژههایی نظیر «دلم میخواهد» و «دوست دارم» هم با نگاهی دقیق، مخصوص کسانی است که نمیخواهند زندگی کنند! این کلمات یعنی من نمیخواهم برای خودم حد و مرزی قائل باشم. کسی هم که در زندگی خود حد و مرزی قائل نیست، یعنی نمیخواهد زندگی کند و از زندگی خود لذت ببرد.
Mim.
اساساً دنیا اینگونه است که گاهی دقیقاً باید برعکس رفتار کنیم. کسی که میخواهد از نشستن لذت بیشتری ببرد، باید قبل از نشستن نیم ساعت بدود. کسی که میخواهد از نگاه کردن لذت ببرد، باید به هر چیزی نگاه نکند. کسی که میخواهد از غذا خوردن لذت ببرد، باید هر غذایی را نخورد و... در همهٔ ابعاد زندگی انسان این قاعده جریان دارد.
Mim.
امام صادق (ع) میفرماید: «اگر انسان مؤمن میدانست که در تحمل مصائب چه اجری برای او وجود دارد، آرزو میکرد که بدنش با قیچی تکه تکه شود.»
Mim.
امیرالمؤمنین (ع) در کلامی نورانی میفرماید: «لَیسَ فِی الْبَدَنِ أَقَلُّ شُکراً مِنَ الْعَینِ، فَلَا تُعْطُوهَا سُؤْلَهَا فَتَشْغَلَکمْ عَنْ ذِکرِ اللَّهِ؛ در میان اعضای بدن ناسپاستر از چشم نیست. پس خواستههایش را به او ندهید که شما را از یاد خدای متعال باز خواهد داشت.»
Mim.
کارکرد اولیهٔ چشم این است که بین ما و خدا و بین ما و حقیقت فاصله میاندازد. چشم تنها ظاهر دنیا را میبیند و دیدن ظاهر دنیا ما را از باطن دنیا غافل میکند.
Mim.
علامت واقعی متواضع بودن نسبت به خدای متعال این است که انسان نسبت به خلق خدا تواضع کند.
Mim.
یک قاعدهٔ طبیعی در دنیا وجود دارد که توجه به آن تواضع را در نظر انسان معقول جلوه میدهد. آن قاعده این است که در این دنیا، رسیدن به خیلی چیزها از راه ضد آن ممکن است. مثلاً یکی از راههای پولدار شدن، قرض دادن به دیگران است. یا مثلاً اگر غذای زیادی بخوری، ضعیف و مریض میشوی. غذا کم بخور تا قوی و سالم شوی. خیلی چیزها در این دنیا برعکس است. مثلاً باید محبت کنی ولی چشمداشت نداشته باشی تا بیشتر محبوب شوی.
Mim.
انسان باید لباس میانه، یعنی لباس معمولی و متداول زمان خود را بپوشد. نباید تفاوت خود با دیگران را در لباس قرار دهد.
Mim.
رسول گرامی اسلام (ص) میفرماید: «مَن لَبِسَ ثَوبا یباهی بهِ لِیراهُ النّاسُ لَم ینظُرِ اللّهُ إلَیهِ حتّی ینزَعَه؛ اگر کسی لباسی بپوشد تا به وسیلهٔ آن به مردم مباهات کند تا مردم به او نگاه کنند، خدا به او نگاه نمیکند تا زمانی که آن لباس را از تنش خارج کند.»
Mim.
در اخلاق و خودسازی یک قاعدهٔ طلایی وجود دارد: «برای انجام دادن کارهایی که نمیتوانیم انجام دهیم، باید کارهایی را که به سهولت میتوانیم انجام دهیم، بیشتر انجام دهیم.»
Mim.
وقتی که انسان دوستداشتنیهای خود را بدون تأمل بر زبان بیاورد، تسلط و خودآگاهیاش نسبت به دوستداشتنیها و دوست نداشتنیهایش کمتر خواهد شد. به عبارت دیگر، هرچه کلام دیرتر به زبان بیاید، اندیشه و احساس آدمی پرورش بیشتری پیدا میکند.
Mim.
هرچند گناهان زبان، گناهان بسیار سنگینی هستند، ولی این مهم نیست که ما چند گناه را به صورت مستقیم با زبان انجام میدهیم. مهم این است که زبان، بدیها را به سهولت تثبیت میکند؛ چون به سهولت «تجلی» میدهد. انسان هم هیچگاه متوجه نمیشود که با حرفهایش، چه چیزهایی را در وجودش تثبیت کرده است. همچنین زبان، بعضی از زشتیها را زیبا جلوه میدهد و انسان دیگر زشتیاش را درک نمیکند. به همین دلیل است که زبان، انسان را بیشتر بیچاره میکند.
Mim.
یکی از توصیههای رسول اکرم (ص) این بود که هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد یا سخن نیکو بگوید یا سکوت کند!
Mim.
انسان اگر بیتقوا باشد، میمیرد. وقتی انسان خودش را برای چیزی نگه نداشته باشد، به قول حافظ: «بر او نمرده به فتوای من نماز کنید.» باید بر او نماز میت خواند، او مردهای متحرک است. انسان خودش هم متوجه میشود. میگوید من خودم را برای چیزی نگه نداشتم، من مثل یک برّه به هر سبزهای رسیدم، دیدم خوردنی است، گاز زدم!
Mim.
تقوا یعنی اینکه عملی را که برایت سخت است به خاطر خدا ترک کنی و آن عملی را که انجامش برایت سخت است به خاطر خدا انجام دهی. البته برای هرکسی یک چیزی سخت و یک چیزی آسان است. انسانها با هم متفاوتاند ولی با همهٔ این تفاوتها یک فضیلت کلیدی برای همه مؤمنین قابل تصور است و آن تقوا است.
Mim.
امام سجاد (ع) دائماً به فرزندانش سفارش میفرمود که با اهل دین و معرفت همنشینی و مجالست کنید و اگر چنین افرادی نیافتید تنها بودن بهتر و سالمتر است
Mim.
عطار هر رایحهای را نمیبوید، چون باید شامهٔ خود را تیز نگاه دارد
Mim.
ما در مسیر معنوی، «به خدا رسیدن» که نداریم، به «سمت خدا رفتن» داریم. در مورد خدا، رسیدن به مقصد و توقف نداریم، حرکت داریم. بعضیها راه «رسیدن» به خدا را میپرسند تا خیالشان از «رفتن و حرکت» به سوی خدا راحت شود. کسانی که تحمل خوف و شوق را ندارند، تحمل سختیهای رفتن به سوی خدا را هم نخواهند داشت. نغمههای عارفانه و عاشقانه حافظ را ببینید، از اول تا آخر معطل است. هیچ گرهی هم برایش باز نمیشود.
Mim.
حجم
۱۷۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۱۷۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰۵۰%
تومان