بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب باران خوبی ها | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب باران خوبی ها

بریده‌هایی از کتاب باران خوبی ها

انتشارات:بیان معنوی
امتیاز:
۴.۷از ۱۶۲ رأی
۴٫۷
(۱۶۲)
تقوا یعنی اینکه عملی را که برایت سخت است به خاطر خدا ترک کنی و آن عملی را که انجامش برایت سخت است به خاطر خدا انجام دهی. البته برای هرکسی یک چیزی سخت و یک چیزی آسان است. انسان‌ها با هم متفاوت‌اند ولی با همهٔ این تفاوت‌ها یک فضیلت کلیدی برای همه مؤمنین قابل تصور است و آن تقوا است.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
کنترل زبان، کنترل یک شاهراه است. کنترل زبان، کنترل هر بدی‌ای است که در انسان وجود دارد. زبان را برای حسادت کنترل می‌کنی، حب مقام از طرف دیگر از زبان خارج می‌شود. زبان را برای تکبر کنترل می‌کنی، حب دنیا از شاخهٔ دیگری از زبان خارج می‌شود. خلاصه همهٔ بدی‌ها روی زبان اثر می‌گذارند و نوع سخن گفتن انسان را شکل می‌دهند.
شیوا
رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: «هر کسی به من تضمین بدهد که شهوت و زبانش را کنترل کند، من بهشت را برایش ضمانت می‌کنم.
سپهر
امیرالمؤمنین (ع) هم می‌فرماید: «شما به عمل به چیزهایی که می‌دانید محتاج‌تر هستید از دانستن چیزهایی که نمی‌دانید.»
سپهر
در این دنیا، رسیدن به خیلی چیزها از راه ضد آن ممکن است.
محمدرضا میرباقری
امیرالمؤمنین (ع) هم می‌فرماید: «شما به عمل به چیزهایی که می‌دانید محتاج‌تر هستید از دانستن چیزهایی که نمی‌دانید.»
حسین(ع) همه جا با ماست
راه درست این است که انسان برای روح خودش فراغت ایجاد کند تا کم‌کم بتواند این لحظات را درک کند.
محمدرضا میرباقری
کنترل زبان، تنها به معنی پرهیز از بدزبانی، غیبت، تهمت، دروغ و... نیست. حتی صحبت مهربانانه هم چارچوب و قواعدی دارد که باید رعایت شود. یکی از ریزه‌کاری‌هایی که برای کنترل زبان باید رعایت کنیم، نیّات پشت حرف‌هاست. مثلاً یکی از خصوصیات زبان، آهنگ زبان است. خدا روز قیامت از ما می‌پرسد چرا به فلانی که سلام کردی، کمی صدایت نازک شد؟ آیا چون او پولدار بود، آهنگ صدایت تغییر کرد؟ خانم‌ها در خانه می‌توانند تشخیص دهند که همسرشان الان دارد با مسئول مافوقش صحبت می‌کند یا با یکی از کارمندان جزء! کنترل این ریزه‌کاری‌ها سخت است.
☆Mitra☆
تقوا یعنی حرکت بر خلاف مسیر آب. کسی که پدر و مادرش طوری او را بار آورده‌اند که اصلاً بلد نیست فحش بدهد، اگر به کسی ناسزا نمی‌گوید و فحش نمی‌دهد، هنر نمی‌کند. این مقدمه است، به او کمک می‌کند که خوبی‌ها را به دست بیاورد، ولی خودش به تنهایی ملاک خوبی او نیست. بعضی از خوبی‌ها هم نقش بازی کردن است. مثلاً طلبه‌ای که به همه لبخند مهربانانه می‌زند. اگر لبخند نزند، مردم می‌گویند: «چه روحانی بد اخلاقی!» یعنی هویت و اخلاق صنفی او اقتضا می‌کند که همیشه لبخند بر لب داشته باشد، اما معلوم نیست چقدر حاضر باشد به خاطر خدا لبخند بزند. بنابراین بخشی از خوبی‌های ما غیر اکتسابی و ارثی است، بخشی از خوبی‌های ما هم مکارانه است، ولی تقوا چیزی ورای اینهاست.
Mim.
امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «فَالْمُتَّقُونَ فِیهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِل». این جمله یعنی تفاوت خودت با بغل دستی‌ات را در نظر بگیر، ولی بدان که در «باتقوا شدن» هیچ تأثیری ندارد. یعنی با همهٔ این تفاوت‌ها، متقین کسانی هستند که اهل فضائل‌اند؛ نه اینکه ویژگی‌های خاص و ظاهری دیگری داشته باشند. ممکن است شما آدم عصبی‌مزاجی باشی ولی بغل‌دستی‌ات اصلاً این‌گونه نباشد، شما اجتماعی هستی ولی بغل‌دستی‌ات منزوی و گوشه‌گیر است. آدم‌ها با هم تفاوت دارند، خصلت‌های درونی، خصوصیات روحی، شرایط اجتماعی و ویژگی‌های ظاهری انسان‌ها با هم متفاوت است، اما با همهٔ این تفاسیر در این تردیدی نیست که همه باید باتقوا باشند.
Mim.
خدا انسان را دقیق می‌شناسد، می‌داند که چگونه می‌تواند عزیز دل بندگانش شود. می‌گوید تو بیا در مقابل من سر به سجده بگذار -آن هم از روی ادب، نه از روی عشق- تا من عزیز تو شوم.
Mim.
علم و دانش به یادگیری نیست. بلکه نوری است که خدا در دل کسی که می‌خواهد او را هدایت کند، قرار می‌دهد. اگر طالب علم هستی ابتدا بندگی حقیقی را در جان خود جستجو کن. و علم را به وسیلهٔ عمل‌کردن بیاموز و از خدا طلب فهم کن تا خدا همه چیز را به تو بفهماند
Mim.
خدا که با انسان تعارف ندارد تا بگوید: «عزیز دلم! فدایت شوم! بندهٔ خوب من! کوچولوی من!...» تا عزیز دل بندگانش شود. خدا انسان را دقیق می‌شناسد، می‌داند که چگونه می‌تواند عزیز دل بندگانش شود. می‌گوید تو بیا در مقابل من سر به سجده بگذار -آن هم از روی ادب، نه از روی عشق- تا من عزیز تو شوم.
حنانه بانو
بنابراین وقتی انسان یک بدی (مثل حسادت) را از درون خودش درآورد و بر زبان جاری کرد و تجلی داد (مثلاً کسی را مسخره کرد)، این گناه (مسخره کردن دیگران) را با گناه دیگری که همان «توجیه» گناه است، تقویت می‌کند. فعلاً به توجیه این رفتار غلط کاری نداریم. مهم‌تر از توجیه رفتار غلط، این است که انسان دیگر «زشتی» آن رفتار غلط و «زیبایی» رفتار صحیح را نمی‌بیند و نسبت به قبح آن رفتار غلط و حُسن آن رفتار درست نابینا می‌شود. از این پس نه فقط در خصوص آن رفتار، بلکه در مورد هر عمل دیگری که آن زشتی را داشته باشد، زشتی آن را نمی‌بیند و در نتیجه یک رفتار بدِ «زبانی»، منجر به صدها رفتار بد دیگر می‌شود. به همین دلیل است که زبان عامل اصلی بدبختی انسان و خراب شدن اوست. یکی از توصیه‌های رسول اکرم (ص) این بود که هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد یا سخن نیکو بگوید یا سکوت کند!
کاربر ۱۱۷۰۸۷۰
امیرالمؤمنین (ع) در مقام بیان دومین ویژگی اهل تقوا، به لباس متقین اشاره می‌کند: «مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ؛ لباسشان میانه است.»
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
سومین فضیلتی را که امیرالمؤمنین (ع) برای متقین بیان فرموده است، مشی متواضعانهٔ اهل تقواست: «مَشْیهُمُ التَّوَاضُعُ». مراد از مشی، طریقهٔ راه رفتن است. البته مراد امیرالمؤمنین (ع) تنها راه رفتن متواضعانه نیست، بلکه مراد این است که راه رفتن، نشستن، شیوهٔ برخورد و سلوک متقین با مردم، متواضعانه است. مشی در اینجا حتی شامل طرز نگاه کردن و حرف زدن انسان هم می‌شود. بنابراین تواضع را می‌توان به همهٔ شئون زندگی یک انسان تسرّی داد.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
ویژگی دیگری که امیرالمؤمنین (ع) برای متقین برمی‌شمارد، چشم‌پوشی آنها از محرمات است: «غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیهِمْ؛ چشمشان را از آنچه خدا بر آنها حرام کرده است، فرو می‌بندند.»
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
سختی بحث لباس در این است که انسان معمولاً لباس را برای دیدن دیگران انتخاب می‌کند. اساساً انسان در تنهایی خیلی تقیدی به پوشیدن لباس زیبا ندارد. یعنی لباس یک رفتار متظاهرانه است و خیلی سخت است که انسان یک رفتار متظاهرانه را مخلصانه انجام دهد. اوج زیبایی کار مخلصانه اینجاست، اوج زیبایی کار مخلصانه در نماز شب خواندن و صدقهٔ پنهانی نیست. اوج کار مخلصانه این است که انسان یک عمل متظاهرانه را مخلصانه انجام دهد.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
چرا توبه و انابه این‌قدر در میان معارف دینی اهمیت دارد؟ چون توبه اولاً جلوی چرخهٔ توجیه را می‌گیرد، و مهم‌تر اینکه موتور توجیه که همان تکبر و خودپسندی است را هدف می‌گیرد و تضعیف می‌کند. توبه عملیات خودشکنی و پرورش استعداد نقدِ خود و رهایی نفس از اسارت طبیعی خود است
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
آیا تا به حال اهل پروا (تقوا) شده‌ای، به گونه‌ای که خودت را برای چیزی نگهداری که نه آن را دیده‌ای و نه چشیده‌ای و تنها چیزهایی در مورد او شنیده‌ای؟ تقوا کلمهٔ زیبایی است، باید این زیبایی را درک کرد. اگر این زیبایی را درک نکنیم، نمی‌توانیم با آن کنار بیاییم.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴

حجم

۱۷۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱۷۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰
۵۰%
تومان