بریدههایی از کتاب درمان شوپنهاور
۴٫۱
(۳۱۵)
در دوران کودکی، اغلب غذاهای پخته شده توسط مادرم را نمیخوردم و میگفتم دوست ندارم. او میپرسید هنوز نخوردهای، پس چگونه دوست نداری؟
دانور🌱
خوشبختی نسبی از سه منبع منشعب میشود: آنچه هستی، آنچه داری، و آنچه به نظر دیگران میآیی.
دانور🌱
بامداد روزی، فرزندی به مادر گفت:
ــ امروز به مدرسه نمیروم.
مادر پرسید:
ــ چرا؟
ــ به دو دلیل. نخست اینکه همشاگردیها را دوست ندارم. دوم اینکه همشاگردیها مرا دوست ندارند.
مادر گفت:
ــ به دو دلیل باید به مدرسه بروی. نخست اینکه چهل و پنج سال داری. دوم اینکه مقام مدیریت مدرسه به تو واگذار شده!
دانور🌱
گاهی نگاهی تازه، میتواند بهترین گزینه باشد.
دانور🌱
درک این موضوع که افراد دیگر، بیشتر از ما رنج میبرند، همیشه میتواند لذتبخش باشد.
دانور🌱
«در مقابل همه بیخردیها، کاستیها و پلیدیهای انسانی، باید گذشت نشان دهیم و به یاد داشته باشیم که آنچه میبینیم، در واقع همان بیخردیها، کاستیها و پلیدیهای خود ما محسوب میشود، زیرا این کاستیها در ذات انسان وجود دارد و ما نیز به آن تعلق، و آن را در درون خویش، نهفته داریم. نباید از سایر افراد، تنها به دلیل دارا بودن چنین پلیدیهایی، به این بهانه آزرده شویم که هنوز در ما پدیدار نشدهاند. »
کاربر مهدی اسماعیلی
دارایی درونی انسان، هرچه بیشتر باشد، از سایر افراد، کمتر میخواهد.
🍃نــہـــالــــے🍃
ــ یعنی مسؤولیت کار خودت را نپذیری و فرد دیگری را سرزنش کنی.
فیلیپ گفت:
ــ دقیقا! از جولیوس چنین شنیدم درمان زمانی آغاز میشود که سرزنش به پایان برسد و احساس مسؤولیت، جای آن را بگیرد.
شکوه
همه ما محکوم به چرخیدن ابدی با چرخ امیال خود شدهایم. آرزویی میکنیم، به دست میآوریم، از لحظه گذرای موفقیت لذت میبریم، خیلی زود دلزده میشویم، و سپس «خواسته» و آرزوی دیگری از راه میرسد. راه جلوگیری از این چرخش، تحقق یافتن آرزوها نیست. باید از روی چرخ، پایین پرید.
itshirin
بزرگترین سعادت انسان، این نیست که نسلهای آینده، راجع به او چه میدانند، بلکه آن است که اندیشههایی شایسته را بیافریند که برای سدههای متوالی حفظ شود. »
کاربر ۲۱۱۷۷۷۲
«همه مدت عمر به شدت احساس تنهایی کردهام و همواره از ژرفای وجود، آه برکشیدهام و فریاد برآوردهام که انسانهایی به من هدیه شود، ولی دریغ از یک انسان. هرچند در انزوا ماندهام، ولی با صداقت و شرافت، اعلام میدارم که تقصیر از من نبوده، زیرا از هیچ انسانی که واقعی باشد، نه دوری گزیدهام و نه روی گرداندهام. »
saeid
اسپینوزا علاقه زیادی به استفاده از عبارتی لاتینی به مفهوم «از منظر ابدیت» داشت و میگفت اگر از منظر ابدیت به رویدادهای عذابآور روزانه بنگریم، آن را کمتر مختلکننده خواهیم یافت.
hadi_mn97
اگر رازی را نهفته نگهدارم، زندانی من میشود؛ اگر افشا کنم، من زندانی آن میشوم. آرامش، میوه درخت سکوت است.
FMG
اگر به سرنوشت نهایی رویدادها بنگریم، هیچ فایدهای در این درگیریها نمیبینیم.
azar
هرچه میزان هوش بالاتر باشد، شدت بیشتری از رنج را باید تحمل کرد.
AS4438
انسانهای شاد، هرگز جز به دنبال تنهایی نمیروند. از شوپنهاور عزیز، نیچه و کانت، شاهد میآورم. نظر آنها و من این است: مردی که از ثروت درونی برخوردار باشد، توقعی جز این از دنیای بیرون ندارد که مزاحم اوقات فراغت او نشود و اجازه بدهد از ثروت درونی، یا همان نیروی زیاد تفکر خود لذت ببر
مریم صادقی
کامو، سارتر، و نیچه برخلاف شوپنهاور، به جای بدبین شدن و عقبنشینی کردن، با زندگی درگیر شدند.
mahshid T
شوپنهاور میگوید پس از مرگ، همان میشویم که پیش از تولد بودهایم.
"هلاله"
در صورتی که انسان لباس از تن بیرون نیاورد و وارد صحنه بازی نشود، بخش زیادی از نمایش زندگی را از دست خواهد داد، چه رسد به اینکه پیش از پایان نمایش، از صحنه خارج شود.
Fahime Bdgh
معادلهای درست و از پیش آزمایششده، نشان میدهد که هرچه کمتر با مردم ایجاد ارتباط کنم، بیشتر خوشحال خواهم بود.
دانور🌱
حجم
۳۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
حجم
۳۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰۳۰%
تومان