بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب درمان شوپنهاور | صفحه ۶۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب درمان شوپنهاور

بریده‌هایی از کتاب درمان شوپنهاور

۴٫۱
(۳۱۵)
«انسانها همچون گوسفندانی محسوب می‌شوند که در کشتزار، زیر نگاه قصابی که آنها را به نوبت برمی‌گزیند، جست و خیز می‌کنند. ما به عنوان کودکانی مشتاق در انتظار آغاز نمایش، در تماشاخانه نشسته‌ایم و خوشبختانه نمی‌دانیم چه مصیبتی قرار است بر ما نازل شود. ما دریانوردانی محسوب می‌شویم که کشتیهای خود را با شور و شوق به گونه‌ای هدایت می‌کنیم که از برخورد با صخره و گرداب، اجتناب کنیم، ولی مستقیم و بدون اشتباه، به سوی کشتی‌شکستگی و غرق مصیبت‌بار نهایی، پیش می‌رویم. »
faezehswifti
«دو راه برای مواجهه با مرگ وجود دارد. راه خرد، و راه اوهام یا مذهب با امید به تداوم آگاهی و زندگی راحت پس از مرگ. حقیقت مرگ و هراس از آن، منشاء اندیشه‌های ژرف، و مادر فلسفه و مذهب است. »
faezehswifti
افراد را می‌توان بخشید، ولی اعمال را نمی‌توان
faezehswifti
هرگاه از منظر جوانی به زندگی نگریسته شود، آینده‌ای طولانی و پایان‌ناپذیر است؛ ولی اگر از منظر سالخوردگی نگریسته شود، گذشته‌ای بسیار کوتاه می‌شود. هرگاه با کشتی از ساحل دور می‌شویم، اجزای ساحل به تدریج کوچک و کوچکتر می‌شوند، به گونه‌ای که امکان شناسایی و تمایز آنها بسیار کمتر است، درست همچون سالهایی که با همه رویدادها و ویژگیهای گوناگون، پشت سر نهاده‌ایم.
faezehswifti
سنه‌کا هم چنین نقل می‌شود: «هیچ انسانی، طعم واقعی زندگی را احساس نخواهد کرد، مگر زمانی که برای ترک کردن آن، آمادگی داشته باشد»
Taraneh Mehregan
شوپنهاور باور دارد که نشان دادن اندکی صمیمیت و رفتار دوستانه، می‌تواند سایر افراد را به بازی بگیرد. اگر کسی بخواهد موم را به کار ببرد، باید آن را گرم کند.
Taraneh Mehregan
دانش محدود است، ولی حماقت، هیچ حد و مرزی ندارد!
faezehswifti
حتی زمانی که انگیزه‌ای وجود ندارد، نگرانی و اضطراب درونی، موجب می‌شود مخاطراتی را ملاحظه یا جستجو کنم که وجود خارجی ندارند. این امر، کوچکترین ناراحتی را برای من، تبدیل به بزرگترین می‌کند و ایجاد ارتباط با مردم را بسیار دشوار می‌سازد.
faezehswifti
اگر زندگی به تکه پارچه‌ای گلدوزی‌شده تشبیه شود، در نیمه نخست، رویه پارچه، و در نیمه دوم، پشت آن مورد توجه قرار می‌گیرد. پشت پارچه، شاید زیباتر نباشد، ولی آموزندگی بیشتری دارد، زیرا به هم پیوستگی رشته‌های نخ به خوبی ملاحظه می‌شود.
faezehswifti
«... انسان در اصل، هرگز خوشبخت نمی‌شود، در عوض همه مدت عمر، سرگرم تلاش و مبارزه برای دستیابی به پدیده‌ای است که تصور می‌کند برایش خوشبختی به ارمغان می‌آورد. به ندرت به هدف دست می‌یابد و پیآمد دستیابی نیز جز ناامیدی بیشتر، ناکامی، شکستگی کشتی زندگی، و رسیدن به بندر، بدون دکل و بادبان نیست. در این صورت، تفاوتی ندارد که انسان، خوشبخت باشد یا بدبخت، زیرا زندگی او، تنها همین زمان حال است که همواره از دست می‌رود و به پایان می‌رسد. »
faezehswifti
اسپینوزا علاقه زیادی به استفاده از عبارتی لاتینی به مفهوم «از منظر ابدیت» داشت و می‌گفت اگر از منظر ابدیت به رویدادهای عذاب‌آور روزانه بنگریم، آن را کمتر مختل‌کننده خواهیم یافت. باور دارم که این مفهوم، می‌تواند ابرازی ارزشمند در فرآیند روان‌درمانی، باشد
@shaparak
اسپینوزا علاقه زیادی به استفاده از عبارتی لاتینی به مفهوم «از منظر ابدیت» داشت و می‌گفت اگر از منظر ابدیت به رویدادهای عذاب‌آور روزانه بنگریم، آن را کمتر مختل‌کننده خواهیم یافت. باور دارم که این مفهوم، می‌تواند ابرازی ارزشمند در فرآیند روان‌درمانی، باشد
@shaparak
چگونه، همه مدت عمر، به باوری غلط متوسل شده و گمان کرده همه آنچه به جولیوس هرتسفلد مربوط است، مثل کامروایی، مقام، و افتخار، حرکت رو به بالا دارند و زندگی، پیوسته بهتر و بهتر می‌شود. البته در آن لحظات، می‌دانست که عکس این موضوع، صحت دارد و عصر طلایی، تنها در همان دوران کودکی سرشار از معصومیت، بازیگوشی، ساختن دژ با قوطیهای خالی نوشابه‌های مغازه پدر، و نیز دوران فقدان احساس گناه، تزویر، دانش، و مسؤولیت بوده و هر روز یا سالی که از آن گذشته، شعله آتش لذت، کمتر و بیرحمی و خشونت هستی، بیشتر شده است
@shaparak
هرچند همگان می‌دانند زندگی مفهومی جز فقدان پیاپی ندارد، ولی کمترکسی اطلاع دارد که یکی از فقدانهای بد دهه‌های پایان عمر، فرو نرفتن به خواب خوش شبانگاهی است.
@shaparak
مستعد را همچون تیراندازی می‌دانست که هدفی را می‌زند که سایر افراد نمی‌توانند آن را بزنند، ولی نابغه را تیراندازی می‌دانست که هدفی را می‌زند که سایر افراد نمی‌توانند آن را ببینند، می‌گفت افراد مستعد، نیازهای زمان خود را می‌شناسند و برآورده می‌سازند، ولی کار آنها خیلی زود محو می‌شود، زیرا نسل بعدی، آن را نمی‌بیند، ولی نابغه همچون ستاره‌ای دنباله‌دار، مسیر زمانه را روشن نگه‌می‌دارد و چون نمی‌تواند همراه روند منظم و فرهنگ و آداب و رسوم جامعه پیش برود، آثار خود را بسیار جلوتر پرتاب می‌کند.
faezehswifti
اگر نخواهیم آلت دست هر فرد پست؛ و مورد استهزای هر فرد تهی‌مغزی باشیم، نخستین اصل، رعایت احتیاط و غیرقابل دسترس بودن است.
faezehswifti
«... آنچه ما را هدایت می‌کند، نه نیاز، که نیازگونه انسان است. پایان واقعی هر ماجرای عاشقانه، هرچند دو طرف از آن غافل شده‌اند، جز به دنیا آوردن طفل نیست. بنابراین بشر در اینجا، تنها توسط غریزه هدایت می‌شود، در حالی که تصور می‌کند در پی دستیابی به اوج لذت است... »
faezehswifti
غیرانسانی این است که اجازه بدهم ارزشهای من با نظرات افراد بی‌اهمیت و کم‌عقل، همچون چوب‌پنبه‌ای سبک در آب، بالا و پایین برود.
faezehswifti
مردی که از ثروت درونی برخوردار باشد، توقعی جز این از دنیای بیرون ندارد که مزاحم اوقات فراغت او نشود و اجازه بدهد از ثروت درونی، یا همان نیروی زیاد تفکر خود لذت ببرد.
faezehswifti
دارایی درونی انسان، هرچه بیشتر باشد، از سایر افراد، کمتر می‌خواهد.
faezehswifti

حجم

۳۵۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

حجم

۳۵۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰
۳۰%
تومان