شاید نیچه میخواهد به ما بگوید فرایند کشف خود، نیازمند رها کردنِ آن خودآگاهی فرضی است که نسبت به خود داریم. شدن فرایند پیشروندهٔ گم کردن و یافتن خود است.
ERF7AN
نیچه و امرسون باور دارند که مدرنیسم با ریتم زندگی و با امیالی که زمانی به هستی انسان جان میبخشید، هماهنگی ندارد.
ERF7AN
«بگذاریم که روح جوان با این پرسش به گذشته بنگرد: حقیقتاً تاکنون چه چیز را دوست داشتهای؟ چه چیز روح تو را پیش آورده است؟»
تام ریدل
این تاول روی پایم، این درد غلبه بر خود برای چیست؟
تام ریدل
کوهنوردی، بر خلاف بیشتر کارها، پاداش آنی خودش را دارد و بدترین وجوه آن نیز سودمند است. آن درد مبهم ناشی از ازدیاد اسید لاکتیک در ماهیچههای چهار سر ران و ساق پا کمکم به یادت میآورد که تن- تن تو- هنوز زنده است. این درد توسط فرد کنترل میشود و خود پیامی دارد؛ میتوانی تا قلهٔ بعدی دوام بیاوری؟ تا ستیغ صخرهٔ بعدی؟ زندگی اغلب رنجآور است، اما کوهنوردی به ما این امکان را میدهد که بر رنج خود کنترل داشته باشیم.
کتابخوار اعظم
«کلید زندگی در این است که هرگز متولد نشوی و اگر شدی به سرعت بمیری به سرعت زندگی کن و زود بمیر.»
پروا
«من رنجهای زندگی را جمع خواهم کرد و از بیمعنایی آن دوباره به لرزه خواهم افتاد. بارها و بارها بر جهنم درونم گام خواهم گذاشت. و روزی در این بازی بهتر میشوم. روزی یاد خواهم گرفت که چگونه بخندم.»
پروا
«امروزه خودآگاهی چیزی جز بازتابی از ضمیر شرمگین نیست: درک ناتوانی خود: اینکه هیچیم.»
پروا
برای آنان که در پی منند رنج میطلبم، و پریشانی، بیماری و حقارت. آرزو میکنم که با تحقیر نفس خود آشنا شوند، و با عذاب بیاعتمادی به خود و بیچارگی مغلوب شدن: به آنان رحمی نمیکنم و برای آنان تنها چیزی که ارزش آدمی را نمایان میکند طلب میکنم: آنچه فرد بر دوش دارد.
فریدریش نیچه، ارادهٔ قدرت، ۱۸۸۸
پروا
«هیچ چیز به اندازهٔ صاحب خود بودن ارزش ندارد.»
پروا