بریدههایی از کتاب کوهنوردی با نیچه؛ خود شدن
۳٫۹
(۱۲)
شاید نیچه میخواهد به ما بگوید فرایند کشف خود، نیازمند رها کردنِ آن خودآگاهی فرضی است که نسبت به خود داریم. شدن فرایند پیشروندهٔ گم کردن و یافتن خود است.
عرفان
نیچه و امرسون باور دارند که مدرنیسم با ریتم زندگی و با امیالی که زمانی به هستی انسان جان میبخشید، هماهنگی ندارد.
عرفان
«بگذاریم که روح جوان با این پرسش به گذشته بنگرد: حقیقتاً تاکنون چه چیز را دوست داشتهای؟ چه چیز روح تو را پیش آورده است؟»
تام ریدل
این تاول روی پایم، این درد غلبه بر خود برای چیست؟
تام ریدل
کوهنوردی، بر خلاف بیشتر کارها، پاداش آنی خودش را دارد و بدترین وجوه آن نیز سودمند است. آن درد مبهم ناشی از ازدیاد اسید لاکتیک در ماهیچههای چهار سر ران و ساق پا کمکم به یادت میآورد که تن- تن تو- هنوز زنده است. این درد توسط فرد کنترل میشود و خود پیامی دارد؛ میتوانی تا قلهٔ بعدی دوام بیاوری؟ تا ستیغ صخرهٔ بعدی؟ زندگی اغلب رنجآور است، اما کوهنوردی به ما این امکان را میدهد که بر رنج خود کنترل داشته باشیم.
کتابخوار اعظم
«کلید زندگی در این است که هرگز متولد نشوی و اگر شدی به سرعت بمیری به سرعت زندگی کن و زود بمیر.»
پروا
«من رنجهای زندگی را جمع خواهم کرد و از بیمعنایی آن دوباره به لرزه خواهم افتاد. بارها و بارها بر جهنم درونم گام خواهم گذاشت. و روزی در این بازی بهتر میشوم. روزی یاد خواهم گرفت که چگونه بخندم.»
پروا
«امروزه خودآگاهی چیزی جز بازتابی از ضمیر شرمگین نیست: درک ناتوانی خود: اینکه هیچیم.»
پروا
برای آنان که در پی منند رنج میطلبم، و پریشانی، بیماری و حقارت. آرزو میکنم که با تحقیر نفس خود آشنا شوند، و با عذاب بیاعتمادی به خود و بیچارگی مغلوب شدن: به آنان رحمی نمیکنم و برای آنان تنها چیزی که ارزش آدمی را نمایان میکند طلب میکنم: آنچه فرد بر دوش دارد.
فریدریش نیچه، ارادهٔ قدرت، ۱۸۸۸
پروا
«هیچ چیز به اندازهٔ صاحب خود بودن ارزش ندارد.»
پروا
انتخاب غریزیِ آنچه برای فرد مضر است... دستورالعمل انحطاط است
پروا
نیچه ایدهٔ رجعت ابدی را در کنار صخرهٔ هرمیشکل نپرورانده بود، اما میتوانست محل وقوع آن باشد. ایده ترسناک و عجیب است: «چه میکنی اگر روز یا شبی، اهریمنی قدم به تنهاترین تنهاییات بگذارد و بگوید: باید این زندگی حالا و بر تو گذشته را هزاران بار دیگر دوباره و دوباره، به دفعات، از سر بگذرانی؛ و هیچ چیز تازهای در آن نخواهد بود، اما هر رنج و شادمانی، هر فکر و حسرتی، هر چیز کوچک و بزرگی که در زندگیات بوده، به سویت باز میگردد با همان شکل و توالی زمانی -حتی همین عنکبوت و نور مهتاب میان درختان و حتی این لحظه و خود من...»
پروا
برای خود اهدافی تعیین کن؛ اهدافی والا و باشکوه، و در راه رسیدن به آنها رنج ببر! برای زندگی هیچ هدفی جز دنبال کردن اهداف والا و ناممکن نمیشناسم.
mohamad.f
«علاقهام را به همه چیز از دست دادهام... بیاندازه احساس ناتمامی میکنم و آنقدر از هدر دادن و ضایع کردن کل زندگی خلاقهام آگاهم که قابل بیان نیست.»
پروا
شوپنهاور باور داشت که «ازدواج کردن یعنی چشمبسته دست را در کیسهٔ پر از مار فرو بردن به امید یافتن مارماهی.»
پروا
بلوغ انسان زمانی محقق میشود که جدیت کودکی هنگام بازی را دوباره به دست آورد.
فریدریش نیچه، فراسوی نیک و بد، ۱۸۸۶
پروا
وقتی تمام زندگی فرد تحت کنترل اربابان است، تأدیب خود در حقیقت اعمال قدرت توسط بردگان است؛ کاری که برده به میل خود انجام میدهد. برده انتخابهای اندکی دارد: پذیرفتن قدرت تام ارباب یا اعمال قدرت با تأدیب خود. برده باید بین هیچ کاری نکردن که به مرگ او منتهی میشود و کاری کردن، یعنی انکار آگاهانهٔ خود که سرانجامِ او را سرعت میبخشد، یکی را انتخاب کند. نیچه باور دارد این تصمیمگیری بسیار روشن است: انسانها ترجیح میدهند خود را نابود کنند تا اینکه نمایانگر انفعال محض باشند.
Mohammad Hosein
سقراط در جمهور ادعا میکند که حاکم بیمیل باید رهبری را در دست بگیرد. حکومت خوب غیرممکن است و آنها که گمان میکنند حاکم بودن خوشایند یا ساده است شکست خواهند خورد. کسانی که در پی قدرتند اغلب به دلایل اشتباهی به دنبال آنند.
Mohammad Hosein
تنهایی او ابداً ناشی از نقص همدمان نیست، بلکه از پیام او نشأت میگیرد. خدا مرده است. این کشف غمانگیزی است اما به گفتهٔ زرتشت نباید از آن شگفتزده شویم.
خداوند برای مدتی طولانی در بستر مرگ بوده است. ایمان ما به خداوند با یورشهای مداوم به لرزه درآمده است: پیشرفت علم، عصر خرد، آغاز سرمایهداری مدرن، افزایش مصرفگرایی. خداوند شانسی نداشت. مرگ او مایهٔ شادی نیست؛ خلئی را ایجاد کرده که باید پر شود. همانطور که داستایفسکی گفته است در غیاب او همه چیز مشروع است؛ چیزی نو باید رخ دهد.
Mohammad Hosein
اما به قول نیچه امروزه «جهان کوچک شده است و آخرین انسان بر آن جستوخیز میکند.» همانطور که زرتشت گفته است آخرین انسان، آسایش و امنیت را سرچشمهٔ تمام شادیها میداند. زندگی، مثل یک پرواز شبانه، باید حتی الامکان آرام و بی دردسر از سر بگذرد. «آخرین انسان فریادزنان میگوید "من لذت را اختراع کردم!" و با شگفتی مینگرد.»
Mohammad Hosein
حجم
۱۹۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱۹۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۴۶,۰۰۰
تومان