بریدههایی از کتاب دلسوزی
۳٫۳
(۱۵)
عمیقترین هراس ما این نیست که ناتوان و بیکفایت هستیم. هراس شدید ما از این است که به طرزی باورنکردنی قدرتمند میباشیم.
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
شکوه و عظمت از آن انسان و متعلق به همه انسانهاست.
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
در لحظه حضور داشته باشید. به اندیشههای خوشایند، به حسهای خوب و احساسات و عواطف خوشایند خود توجه کنید. با سپاسگزاری کردن از مواهب زندگی، از زندگیتان بیشتر لذت میبرید.
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
بررسیهای انجام شده نشان میدهند که اشخاص با نوع رابطهای که با زندگی برقرار میکنند، میتوانند روی خوشبختی خود تأثیر بگذارند.
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
من میتوانم بطور همزمان موفقیتهای خودم و موفقیتهای دیگران را ببینم و به آنها اشاره کنم. میتوانم هم استعداد شما را ببینم و هم استعداد خودم را.
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
وقتی از خود قدردانی میکنیم، نیازی به تحقیر کردن دیگران نداریم تا نسبت به خود احساسی خوب پیدا کنیم
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
عزتنفس با تعریف کردن از خود رابطه دارد. من خوب هستم، من لاغر هستم، من ثروتمند هستم، من موفق هستم. عزتنفس از اندیشه درباره خود که کی هستید نشأت میگیرد.
همیشه کیفیات خوبی در ما وجود دارند که میتوانیم به خاطر آنها به خود ببالیم. هر چند اینها ما را منحصر به فرد نمیکنند. این حقیقت که میتوانم نفس بکشم، راه بروم، غذا بخورم، عشق بورزم، دوستی را در آغوش بکشم ــ اینها ویژگیهای مهمی هستند که دیگران هم در آن سهیمند.
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
عزتنفس پای مقایسه و رقابت و من بهتر هستم را به میان میکشد و حال آنکه قدرشناسی از خود کیفیات مثبت خود را در کنار نقاط مثبت دیگران میبیند.
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
در ظاهر امر قدرشناسی از خود و عزتنفس به نظر میرسند که با هم شباهت فراوان دارند. به هر صورت هر دو آنها روی کیفیات خوب ما متمرکز هستند
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
همه ما توانایی رشد و خوشبختی را داریم. هر لحظه جدید فرصتی مناسب است تا به موجودی جدید تبدیل شویم.
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
برای رسیدن به حال خوب، نیازی به کامل بودن نیست.
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
قدرشناسی از خود و دلسوزی به حال خود دو روی یک سکهاند. یکی از آنها به این توجه دارد که چه عواملی برای ما شادی و خوشبختی به ارمغان میآورند و دیگری به آنچه به ما رنج میرساند توجه میکند
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
نوجوانها میپرسند: «دیگران درباره من چه فکر میکنند؟» یا «آیا به اندازه دیگران خوب هستم؟» این فرایند در حالی اتفاق میافتد که نوجوانها میخواهند از موقعیت و از مکان خود در این جهان آگاه شوند.
بسیاری از نوجوانها تصور میکنند که تجربه منحصربه فرد دارند و کسی جز خود آنها نمیداند که در چه موقعیتی قرار دارند. آیا هرگز عاشق شدهاید؟ من مطمئن هستم که بسیاری از شما نمیدانند که پدر و مادرشان هم این عاشق شدن را تجربه کردهاند.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
وقتی فرزندانتان مطابق انتظار شما ظاهر نمیشوند، نباید به شدت از آنها انتقاد کنید. بررسیهای مانشان میدهد که انتقاد پیوسته و ادامهدار پدر و مادر از فرزندان میتواند مسایل جدی تولید کند. کودکانی که با انتقاد شدید و مستمر پدر و مادر خود روبهرو میشوند، دلسوز خود نمیشوند. اغلب با افسردگی و اضطراب روبهرو میگردند
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
وقتی مقدار زیادی از انرژی خود را صرف کمک به دیگران میکنیم، به شرایط «خستگی دلسوزی» میرسیم و این سندرمی است که اغلب در درمانگرها، پرستارها و سایر کسانی دیده میشود که کارهای مراقبتی میکنند. خستگی دلسوزی نوعی خستگی است که در نتیجه رسیدگی دایم به بیماران و نیازمندان شکل میگیرد. وقتی به حکایت بدرفتاری گوش میدهیم و یا به کسانی برمیخوریم که با خشونت و بیماری روبهرو بودهاند، ناراحتی آنها به ما منتقل میشود. به همین دلیل، خستگی دلسوزی به نام «استرس دردناک ثانویه» هم شهرت دارد. نشانههای استرس دردناک ثانویه با اختلال استرس پسضربهای قابل قیاس است که از جمله آنها میتوانیم به کابوس و کرخت شدن احساسی اشاره کنیم. استرس ثانویه میتواند در ضمن منجر به کاهش احساس ایمنی، افزایش بدبینی و فاصله گرفتن از عزیزان شود.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
زنها بگونهای اجتماعی شدهاند که بیشتر به دیگران توجه کنند. آنها به شوهران، فرزندان، دوستان، پدر و مادر سالمند خود، بیش از مردان توجه دارند. اما به آنها گفته نشده است که باید به خودشان هم توجه داشته باشند.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
اشخاص دلسوز به حال خود بیش از کسانی که از دلسوزی به حال خود بهره ندارند در زمینههای انساندوستی، همدلی یا عشق که جملگی دیگران را هدف قرار میدهند امتیاز بالاتری بدست نمیآورند. علتش این است که کسانی که فاقد دلسوزی به حال خود هستند و پیوسته از خود انتقاد میکنند هنوز به دیگران توجه دارند.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
ما اغلب با انتقاد از خود، وقتی آنطور که میخواهیم به نظر نمیرسیم، به خودمان آسیب میزنیم. به مدلهای روی جلد مجلات نگاه میکنیم و بعد میبینیم که نمیتوانیم در حد آنها ظاهر شویم.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
ما اغلب از فکر کردن به کارهایی که مورد علاقه ما نیستند طفره میرویم زیرا ما را ناراحت میکند. کار دیگری که میتوانید بکنید این است که در رابطه با کارهایی که شما را آزرده میسازند و یا مورد علاقهتان نیستند، برای خود دلسوزی کنید. بدانید که با احساس رنج و تألم روبهرو هستید. همه احساسات ما شایسته توجهاند. وقتی با احساس بیحالی و بیحوصلگی خود دلسوزی میکنید، از شدت مقاومت شما کاسته میشود.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
بسیاری از مردم میترسند که اگر دلسوز خود باشند، نمیتوانند به اندازه کافی بلندپرواز باشند. اما بررسیهای انجام شده نظری متفاوت ارائه میدهند. برای مثال، در یک بررسی که در این زمینه انجام دادیم، تحقیق کردیم که وقتی اشخاص نمیتوانند در حد استانداردهای خود ظاهر شوند چگونه واکنش نشان میدهند. ما به این نتیجه رسیدیم که اشخاصی که نسبت به خود دلسوز هستند، به اندازه کسانی که دلسوز خود نیستند از معیارهای سطح بالا استفاده میکنند. اما وقتی نمیتوانند در حد این استانداردها ظاهر شوند، به خودشان سخت نمیگیرند. ما در ضمن به این نتیجه رسیدیم که کسانی که دلسوز خود هستند بیش از کسانی که پیوسته از خود انتقاد میکنند به رشد و بالندگی بها میدهند.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
حجم
۱۸۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۱۸۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۲۰%
تومان