بریدههایی از کتاب دلسوزی
۳٫۳
(۱۵)
من با سرزنش کردن خود تبدیل به یک آدم بهتر نمیشدم. به جای آن سبب میشدم که به احساس بیکفایتی و نابسنده بودن برسم و بعد ناراحتیام را روی دیگران پیاده کنم.
حسین....
اگر پیوسته در مقام داوری و انتقاد از خود باشید و درعینحال سعی کنید با دیگران مهربان باشید، مرزهای مصنوعی ایجاد میکنید که منجر به احساس جدایی میشود.
حسین....
اینکه خودمان را بد یا خوب ارزیابی نکنیم و به جای آن خودمان را به شکلی که هستیم بپذیریم.
حسین....
ما خودمان را تحقیر و سرزنش میکنیم زیرا احساس میکنیم در بازی زندگی برنده نمیشویم.
حسین....
اضطراب و افسردگی، در جامعه ما به وفور دیده میشود. بخش اعظم آن به دلیل داوری کردن درباره خویشتن است
حسین....
نمیتوانیم همیشه خود را تافته جدابافته و بالاتر از متوسط مردم به حساب آوریم. نتیجهاش اغلب مخرب است
حسین....
چگونه میتوانیم بدون تصدیق کردن نقاط ضعف خود رشد کنیم؟ ممکن است اگر به عیوب و تقصیرات خود فکر نکنیم، موقتآ حال بهتری پیدا کنیم، ممکن است اگر عیوب و ایرادات خود را به پای دیگران بنویسیم موقتآ احساس بهتری پیدا کنیم. اما در بلندمدت، تنها به خودمان لطمه میزنیم.
حسین....
تنها با شکست خوردن است که میتوانیم به رؤیاهای خود تحقق ببخشیم. البته شکست خوردن ناراحتکننده است، اما این شکست خوردن موقتی است و سرانجام خرد و درایت از راه میرسد. شکست خوردن بخشی از کارورزی در زندگی است. اگر کامل بودیم و همه جوابها را میدانستیم، هرگز سؤال نمیکردیم و نمیتوانستیم مطلبی جدید کشف کنی
M.s Gholizade
احساس داشتن پیوند و ارتباط مانند احساس مهربانی، سیستم وابستگی مغزی را فعال میکند. انسان به حکم طبیعت خود میخواهد بطور گروهی زندگی کند و به احساس امنیت برسد. به همین دلیل اشخاصی که خود را با دیگران در پیوند و ارتباط میبینند از شرایط سخت زندگی نمیهراسند و با آمادگی بیشتری با مشکلات روبهرو
M.s Gholizade
در بسیاری از مواقع، کیفیات خوب دیگران سبب میشود که احساس نابسندگی و بیکفایتی بکنیم. آن زن زیباست، بنابراین من باید زشت باشم. او باهوش است، پس من باید خنگ باشم. بسیاری از مردم از شاد بودن دیگران مکدر میشوند. اما چه میشود اگر استنباطهای خود را تغییر دهیم؟ چه میشود از موفقیت دیگران شاد شویم؟
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
«انسان به حکم طبیعت خود میخواهد مورد تعریف و تحسین قرار گیرد.» خوشبختانه بدون اینکه نیازی به دیگران داشته باشیم میتوانیم در مقام تحسین جنبههای مثبت خود حرف بزنیم.
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
وقتی بتوانیم از جنبههای مثبت خود لذت ببریم، با تصدیق کردن اینکه همه مردم دارای جنبههای مثبت و منفی هستند، میتوانیم بدون اینکه گرفتار تکبر و نخوت شویم از جنبههای مثبت خود دلشاد شویم.
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
اگر ویژگیهای مثبت خود را تصدیق کنیم و به خاطر آنها به وجد بیاییم، آیا این بدان معنا نیست که ما خودخواه و نفسپرست هستیم؟ افراد خودخواه کسی را دوست ندارند. غیر از این است؟ با این ذهنیت اگر کارهایمان را خوب و عالی ارزیابی کنیم، معنایش باید این باشد که ما بد هستیم. بنابراین، برای اینکه احساسی خوب پیدا کنیم، به جنبههای منفی خود بها میدهیم. مسخره است. اینطور نیست؟
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
کسی، به جز خودشیفته، از خودشیفته خوشش نمیآید
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
بدون تردید ما در فرهنگ رقابتآمیزی زندگی میکنیم. اگر بخواهیم نسبت به خود احساسی خوب داشته باشیم، باید بالاتر از حد متوسط دیگران قرار بگیریم. اما اگر به تنهایی در اوج قرار بگیریم، احساس تنهایی میکنیم. بخشی از روان ما به این مهم توجه دارد که صعود به سمت برتری، فرو افتادن در انزوا و تنهایی است.
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
اگر از روی عادت خودمان را دستکم بگیریم، توجه به جنبههای مثبتی که داریم برایمان دشوار میشود.
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
وقتی میگذاریم که نور درونمان بدرخشد، به دیگران هم امکان درخشش میدهیم.
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
ما خلق شدهایم تا مظهر شکوفایی خداوند در وجودمان باشیم. این شکوه چیزی نیست که در برخی از ما وجود داشته باشد، بلکه در همه وجود دارد.
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
با دستکم گرفتن خود به جهان خدمت نمیکنید. ما برای درخشیدن خلق شدهایم.
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
این نور و روشنایی ماست و نه تاریکی که ما را به هراس میاندازد. از خود میپرسیم من کیستم که عالی، زیبا و بااستعداد باشم؟ درواقع باید بپرسید شما کیستیدکه صاحب این صفات نباشید؟ شما مخلوق خداوند هستید.
کاربر ۵۶۶۶۱۰۷
حجم
۱۸۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۱۸۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۲۰%
تومان