بریدههایی از کتاب سیری در نهج البلاغه
۴٫۳
(۷۳)
واژه «رعیت» علیرغم مفهوم منفوری که تدریجا در زبان فارسی به خود گرفته است، مفهومی زیبا و انسانی داشته است. استعمال کلمه «راعی» را در مورد «حکمران» و کلمه «رعیت» را در مورد «توده محکوم» اولین مرتبه در کلمات رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله و سپس به وفور در کلمات علی علیهالسلام میبینیم.
این لغت از ماده «رعی» است که به معنی حفظ و نگهبانی است. به مردم از آن جهت کلمه «رعیت» اطلاق شده است که حکمران عهدهدار حفظ و نگهبانی جان و مال و حقوق و آزادیهای آنهاست.
f_altaha
اِنَّ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ لایعْرَفانِ بِاَقْدارَ الرِّجالِ، اِعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ اَهْلَهُ، وَ اعْرِفِ الْباطِلَ تَعْرِفْ اَهْلَهُ.
f_altaha
. علی پس از صرف غذا سخن گفت و در ضمن فرمود: «ملاک کار شما دین است، مایه حفظ و نگهداری شما تقواست. ادب زیور شماست و حلم حصار آبروی شماست» .
کاربر ۴۴۸۳۲۰۴
معاویة بن ابیسفیان که سرسختترین دشمنان وی بود، به زیبایی و فصاحت خارقالعاده سخن او معترف بود.
محقنبنابیمحقن به علی علیهالسلام پشت میکند و به معاویه رو میآورد و برای اینکه دل معاویه را که از کینه علی علیهالسلام میجوشد خرسند سازد گفت: از نزد بیزبانترین مردم به نزد تو آمدم.
آنچنان این چاپلوسی مشمئز کننده بود که خود معاویه او را ادب کرد. گفت: وای برتو! علی بیزبانترین افراد است؟! قریش پیش از علی از فصاحت آگاهی نداشت، علی به قریش درس فصاحت آموخت.
کاربر ۴۴۸۳۲۰۴
است. سخن برای او وسیله بوده نه هدف؛ او نمیخواسته است به اینوسیله یک اثر هنری و یک شاهکار ادبی از خود باقی بگذارد. بالاتر اینکه سخنش کلیت دارد، محدود به زمان و مکان و افراد معینی نیست؛ مخاطب او «انسان» است و به همین جهت نه مرز میشناسد و نه زمان. همه اینها میدان را از نظر شخص سخنور محدود و خود او را مقید میسازد.
fereshteh
همانا زبان پارهای از انسان است و در اختیار ذهن او. اگر ذهن نجوشد و واپس رود از زبان کاری ساخته نیست، اما آنگاه که ذهن باز شود مهلت به زبان نمیدهد.
fereshteh
سخت در اشتباهی، تو کار واژگونه کردهای. تو به جای اینکه حق و باطل را مقیاس عظمت و حقارت شخصیتها قرار دهی، عظمتها و حقارتها را که قبلاً با پندار خود فرض کردهای، مقیاس حق و باطل قراردادهای. تو میخواهی حق را با مقیاس افراد بشناسی! برعکس رفتار کن. اول خود حق را بشناس، آنوقت اهل حق را خواهی شناخت؛ خود باطل را بشناس، آنوقت اهل باطل را خواهی شناخت. آنوقت دیگر اهمیت نمیدهی که چه کسی طرفدار حق است و چه کسی طرفدار باطل، و از خطا بودن آن شخصیتها در شگفت و تردید نخواهی بود.
fereshteh
بهترین سخن آن است که کم آن، تو را از بسیارش بینیاز کند و معنی در لفظ پنهان نشده باشد بلکه ظاهر و نمودار باشد.
fereshteh
«قیمَةُ کلِّ امْرِیٍٔما یحْسِنُهُ»
fereshteh
ما شیعیان باید اعتراف کنیم که بیش از دیگران درباره کسی که افتخار نام پیروی او را داریم ظلم و لااقل کوتاهی کردهایم. اساسا کوتاهیهای ما ظلم است. ما نخواسته و یا نتوانستهایم علی را بشناسیم.
شکوفه ▪︎
آیا در مخلوق کوچک او دقت نمیکنند؟ چگونه به خلقتش استحکام بخشیده و ترکیبش را استوار ساخته، به او دستگاه شنوایی و بینایی عنایت کرده و استخوان و پوست کامل داده است؟
در مورچه با این جثه کوچک و اندام لطیف بیندیشید. آنچنان کوچک است که نزدیک است با چشم دیده نشود و از اندیشه غایب گردد. چگونه با این جثه کوچک روی زمین میجنبد و برجمع روزی عشق میورزد و دانه را به لانه خود حمل میکند و در انبار نگهداری مینماید، در تابستانش برای زمستانش گرد میآورد و هنگام ورود اقامت زمستانی، زمان بیرون آمدن را پیشبینی میکند. اینچنین موجود اینچنین روزیاش تضمین شده و تطبیق داده شده است. خداوند منّان هرگز او را از یاد نمیبرد، ولو در زیر سنگ سخت باشد
شکوفه ▪︎
سخن نماینده روح است؛ سخن هرکس به همان دنیایی تعلق دارد که روح گویندهاش به آنجا تعلق دارد. طبعا سخنی که به چندین دنیا تعلق دارد نشانه روحیهای است که در انحصار یک دنیای بخصوص نیست. و چون روح علی محدود به دنیای خاصی نیست (در همه دنیاها و جهانها حضور دارد و به اصطلاح عرفا «انسان کامل» و «کون جامع» و «جامع همه حضرات» و دارنده همه مراتب است) سخنش نیز به دنیای خاص محدود نیست. از امتیازات سخن علی این است که به اصطلاح شایع عصر ما چند بعدی است نه یک بعدی.
شکوفه ▪︎
نهجالبلاغه شاهکار است اما نه تنها دریک زمینه مثلاً موعظه یا حماسه یا فرضا عشق و غزل یا مدح و هجا و غیره، بلکه در زمینههای گوناگون که شرح خواهیم داد.
اینکه سخن شاهکار باشد ولی در یک زمینه، البته زیاد نیست و انگشت شمار است ولی به هر حال هست. اینکه در زمینههای گوناگون باشد ولی در حد معمولی نه شاهکار، فراوان است، ولی اینکه سخنی شاهکار باشد و در عین حال محدود به زمینه خاصی نباشد از مختصات نهجالبلاغه است
شکوفه ▪︎
نهجالبلاغه شاهکار است اما نه تنها دریک زمینه مثلاً موعظه یا حماسه یا فرضا عشق و غزل یا مدح و هجا و غیره، بلکه در زمینههای گوناگون
شکوفه ▪︎
فرمود: «ملاک کار شما دین است، مایه حفظ و نگهداری شما تقواست. ادب زیور شماست و حلم حصار آبروی شماست» .
شکوفه ▪︎
روزی یکی از اصحاب علی علیهالسلام خواست خطابهای ایراد کند، نتوانست و زبانش به اصطلاح بند آمد. علی فرمود:
همانا زبان پارهای از انسان است و در اختیار ذهن او. اگر ذهن نجوشد و واپس رود از زبان کاری ساخته نیست، اما آنگاه که ذهن باز شود مهلت به زبان نمیدهد.
شکوفه ▪︎
علی تنها در میدان جنگ قهرمان نبود، در همهجا قهرمان بود: درصفای دل، پاکی وجدان، جذابیت سحرآمیز بیان، انسانیت واقعی، حرارت ایمان، آرامش شکوهمند، یاری مظلومان، تسلیم حقیقت بودن در هر نقطه و هرجاکه رخ بنماید. او در همه این میدانها قهرمان بود.
شکوفه ▪︎
تو سخت در اشتباهی، تو کار واژگونه کردهای. تو به جای اینکه حق و باطل را مقیاس عظمت و حقارت شخصیتها قرار دهی، عظمتها و حقارتها را که قبلاً با پندار خود فرض کردهای، مقیاس حق و باطل قراردادهای. تو میخواهی حق را با مقیاس افراد بشناسی! برعکس رفتار کن. اول خود حق را بشناس، آنوقت اهل حق را خواهی شناخت؛ خود باطل را بشناس، آنوقت اهل باطل را خواهی شناخت. آنوقت دیگر اهمیت نمیدهی که چه کسی طرفدار حق است و چه کسی طرفدار باطل، و از خطا بودن آن شخصیتها در شگفت و تردید نخواهی بود.
شکوفه ▪︎
وی از قدامهبنجعفر نقل میکند که گفته است:
برخی در سخنان کوتاه توانایند و برخی در خطبههای طولانی، و علی در هر دو قسمت برهمه پیشی گرفته است، همچنان که در سایر فضیلتها.
شکوفه ▪︎
علیالجندی، رئیس دانشکده علوم در دانشگاه قاهره، در مقدمه کتاب علیبن ابیطالب، شعره و حکمه درباره نثر علی علیهالسلام میگوید:
نوعی خاص از آهنگ موسیقی که بر اعماق احساسات پنجه میافکند در این سخنان هست. از نظر سجع چنان منظوم است که میتوان آنرا «شعر منثور» نامید.
شکوفه ▪︎
حجم
۲۰۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۶
تعداد صفحهها
۳۰۱ صفحه
حجم
۲۰۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۶
تعداد صفحهها
۳۰۱ صفحه
قیمت:
۴۲,۰۰۰
تومان