بریدههایی از کتاب پادشاهان پیاده
۴٫۷
(۴۶)
اصلاً چرا ما تایلند را ول کردیم آمدیم قم پیش حضرت معصومه؟ پیش امام رضا در مشهد؟ وقتی میرویم زیارت چرا دل ما شاد میشود؟ این بستگی به دل خود ما دارد. اعتقاد ما اگر خیلی قوی باشد میگوید کجا میخواهی بمانی که دلت را شاد کند غیر از این جاهایی که کنار پسر و نوهٔ پیامبر باشند؟ شما بهترین جاها را دارید. آب و هوا که چیز مهمی نیست. آب و هوای قم و آب و هوای ایران خیلی از تایلند خشکتر است یا همین آب و هوای عراق، ما که به آب و هوای مرطوب عادت کردهایم بیشتر برایمان سخت است، ولی اینجا شیرینیهای بیشتری هست. ما اینجا خوشحالتریم.
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
ما هر سال که برمیگردیم تایلند یک صندوق کوچولو میدهیم به هر خانهٔ شیعه. آنها هر روز پول میریزند تا یک سال پول جمع میکنند. آن پول را میآوریم برای خدمت به زوار امام حسین علیهالسلام. مردم که میآیند بهخصوص مردم ایران، میپرسند: آقا چه عجیب! تایلند کجاست؟! این موکب کجاست؟!
بعضیها اصلاً نمیدانند تایلند شیعه هم دارد. خیلی سؤال میکنند از ما دربارهٔ چیزی که شما هم خودتان میدانید که خیلی از ایرانیها بهخاطرش میروند تایلند. بعضیهایشان وقتی میروند تایلند، میروند سمت جاهایی که خیلی خوب نیست و خوشنام نیست
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
اینکه ما تأثیر بد چیزهایی مثل دیسکو و شراب را از نزدیکتر میبینیم. میبینیم که اینجور چیزها و اینجور جاها با عقل مردم و خانوادههایشان چهکار میکند. ما فرق میکنیم با آنهایی که همیشه توی فضای دینند و این فضاها را نمیبینند و وقتیکه میروند تایلند این چیزها برایشان جدید است.
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
شهر من آیوتایا است در تایلند. همهشان مسلماناند. هشتاددرصد مسلمانند. آشنایی با کربلا در تایلند پانصد سال پیش شروع شد. کسی که این مسئله را تبلیغ کرد آقای شیخاحمد قمی بود. ایشان به عنوان تاجر رفت آنجا و خیلی مورد پسند و محبت پادشاه بود. پادشاه ایشان را دعوت کرد به کاخ و ایشان به عنوان رابط بینالمللی برای پادشاه کار میکرد. ایشان اولین مفتی مسلمان در تایلند بود.
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
در ایبریای اسپانیا مراسمی هست که به آن مسیر سانتیاگو دِ کامپُستِلّا، یا راه سَنْت جِیْمز میگویند. مسیحیان با پای پیاده و از راههای مختلف بهسوی مزار پسر یکی از حواریون مسیح که زیارتگاه است میآیند. فرقی نمیکند که خودشان اهل چه کشوری باشند؛ آیینشان این است که پیاده از خانههایشان راه بیفتند و به آنجا بیایند. گاهی وقتها چندهزار کیلومتر راه میآیند و ممکن است چند ماه این سفر زیارتیشان طول بکشد. البته با اینکه اغلب اوقات، این راهپیمایی را مسیحیان کاتولیک انجام میدهند ولی این مراسم در میان مردم اروپا حتی آنهایی که بیدین هم هستند، خیلی طرفدار و خواهان دارد. اینکه بخواهی با پیمودن چنین راهی به هدف مشخصی برسی، خودش یکجور امتحان و خودآزمایی است.
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
به نظر من زیارت یکی از راههای همین ایجاد محبت است. من فکر میکنم روح رحمت امام آنجا حضور دارد و هست. همانطور که در دنیای مادی اگر با کسی نامهنگاری کنید یا ایمیل بفرستید یا زنگ بزنید بالأخره زمانی اینها منجر به ملاقات حضوری او میشود، زیارت هم رابطهٔ ما را با امام نزدیکتر میکند. یکی از نشانههایش هم این است که حس و حال زیارت هر امام با یک امام دیگر متفاوت است. چون شما در هر زیارت داری با یک فرد دیگری ملاقات میکنی که با بقیهٔ پدرانش تفاوتهایی دارد.
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
فکر کردم دیدم خدایی که برای هزاران سال پیامبران و راهنمایانی را برای بشر فرستاده، نمیشود یکباره همهچیز را تمام کند و بشر را در دورانی پر از آشفتگی رها کند؛ بنابراین در ذهن من بینشی مانند مسئلهٔ امامت خیلی منطقیتر به نظر میآمد و من را بیشتر متقاعد میکرد. بله شاید همین مطلب بود که باعث شروع گرایش من به مذهب شیعه شد. البته آنموقع هنوز رسماً به مذهب شیعهٔ جعفری معتقد نشده بودم. بعدها بود که شیعهٔ اثناعشری شدم.
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
زندگی من خیلی وقت بود که عملاً شبیه زندگی یک مسلمان شده بود و تنها بعضی از شعائر و اعمالی مثل نماز خواندن را کم داشت. بله اینطور بود که ادامهٔ این مسیر برایم آسان بود.
شیعه شدنم هم یک مسئلهای است که از دید من یک دلیل عقلی و منطقی داشت. واقعیت این بود که من نمیتوانستم با روایت رسمی اهل سنت از تاریخ اسلام کنار بیایم. اینها میگویند که خدا پیامبر را فرستاد و او به عنوان آخرین پیامبر الهی آخرین کتاب آسمانی را هم آورد و برای دورهٔ پس از او خدا گفت بسیار خوب؛ دیگر تمام شد و بقیهٔ راه را باید خودتان بروید! کمی سرگردان مانده بودم که بالأخره کدامشان درست میگویند و البته چیزی هم نبود که خودم به تنهایی بتوانم از عهدهاش بربیایم
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
مسجد ایاصوفیه را به عنوان یک گردشگر دیدیم ولی بعدش خودم به مسجد کوچکتری در آن نزدیکیها رفتم به اسم ابراهیم پاشا. اولین باری بود که موقع نماز به مسجدی میرفتم. از خدا خواستم لطف کند و من را هدایت کند، کمکم کند و آن راه درستی را که من به دنبالش هستم، به من نشان بدهد. راهنماییام کند به همان راه معنویت و عرفانی که در جستوجویش بودم.
بعد از نماز یکی از علمای محلی با من به هتل آمد. ما با هم صحبت کردیم. او از من سؤالاتی دربارهٔ اصول دین پرسید و من به همهٔ آنها پاسخ دادم. مثلاً پرسید آیا به خدا اعتقاد دارم؟ به زندگی بعد از مرگ اعتقاد دارم؟ بهروز قیامت و فرشتگان باور دارم؟ و ... بعد که جواب دادم، ایشان به من گفت که تو عملاً یک مسلمان هستی.
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
بین این جمعیت احساس میکنم به آرزویم نزدیکتر میشوم، همیشه دوست دارم این خبر را منتشر کنم: «بینندگان عزیز! هماکنون صدای من را از کنار خانهٔ خدا میشنوید. حضرت حجت تا لحظاتی دیگر بهطور زنده و مستقیم شما را به فیض خواهند رساند.»
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
رسالت ما همین پوشش خبری است. واقعاً بایکوت خبری شدهایم، اما با وجود بایکوت شدید، باز بعضی جاها اخبار درز میکند. امروز صبح خواندم خبرگزاری ایندیپندنت گفته بود: «غربیها به صورت گزینشی با راهپیمایی مسالمتآمیز مسلمانان برخورد میکنند.» هافینگتونپست نوشته بود: «اگر میخواهید اسلام واقعی را بشناسید بروید اربعین را ببینید.»
توی گزارشهایم زیاد به یک نکته اشاره میکنم: درحالیکه استکبار جهانی، به نام اسلام در صفوف مسلمین خلل ایجاد میکند ولی اربعین نماد مجسم یک اتحاد و همبستگی جهانی است.
شنیده بودم در هندوستان هر دهسال یا دوازدهسال یکبار، دَهمیلیون نفری دور هم جمع میشوند؛ اما اینجا هر سال جمعیت بیستوپنج میلیونی میبینیم.
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
من هنوز بچهدار نشدهام؛ ولی اگر بچهدار شوم اسم امامها را میگذارم روی بچههایم. الآن اسم خودم را هم عوض کردهام و گذاشتهام: محمدعبدالرحمان...
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
دو سال است که در ایران ازدواج هم کردهام. زندگی خوبی دارم. فقط تعجبم از مدل زندگی برخی از مردم ایران است که شیفتهٔ مدل زندگی غربیها هستند. روزبهروز هم انگار این تقلید بیشتر میشود. تأثیر تلویزیون است و اینترنت، ولی هرچه که هست تقلید خوبی نیست. چرا مسلمانها به همین شیوهای که اینروزها داریم در زیارت اربعین میبینیم زندگی نمیکنند؟ من چند باری آمدهام زیارت کربلا. اربعین هم آمدهام. شیوهٔ زندگی و ارتباطشان در غیر از این ایام با ایام اربعین خیلی فرق میکند. این محبت و همدلی که الآن در مسلمانها دیده میشود در بقیهٔ این ایام دیده نمیشود. به نظر من، حفظ این همدلی مهمتر است از تقلید زندگی غربیها.
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
آدمهایی که اینجا آمدهاند همه که مستقیم از وسط نماز جماعت و حوزهٔ علمیه نیامدهاند. همهشان علیهالسلام نیستند. لاتها و گردنکلفتهای محلات هم آمدهاند. آدمهایی که توی هیئت محلهٔ خودشان برای هیکلی بستن و زیر عَلَم رفتن ممکن است چاقو هم بکشند. ولی من ندیدم اینجا کسی به آنیکی، تو بگوید. خُب مگر این همان صلحی نیست که بشر دنبالش است و بابت رسیدن بهش همهٔ آرامش خودش را خرج کرده تا به این آرامش برسد؟ خُب آن، الآن اینجا هست.
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
جالبش این است که همهٔ این تصاویر و فضایل اینجا وجود دارد. کسی هم برایش برنامهریزی نکرده. کسی هم برایش بیانیه نداده. شاید اگر برنامهریزی میکردیم و بیانیه میدادیم اینقدر تمیز نمیشد. اینجا یکی از جاهایی است که دولتها تویش هیچکارهاند. سیاست تویش نیست. اینجا زخمهای مشترک آدمهاست که آنها را به هم نزدیک میکند. درد مشترک همه اینجا داغی است که از سال ۶۱ هجری به دل بشر مانده و به دل عالم مانده.
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
آقای آقاتهرانی که گفته بود: هر کسی اربعین را درک کند شیرینیاش را خود امام حسین علیهالسلام به کامش میگذارد. شیرینیاش ماندگار است و اگر کسی درک نکند از آن شیرینی بیبهره است.
محب الشهدا
که از اتفاق هیچ صندوق قرضالحسنهای در ایران وجود ندارد که ریشهاش توی هیئت نباشد.
کاربر ۸۴۶۵۴۱
که از اتفاق هیچ صندوق قرضالحسنهای در ایران وجود ندارد
کاربر ۸۴۶۵۴۱
بعضیها میپرسند توی زندگیات از امام معجزه و کرامتی هم دیدهای؟ میگویم معجزه از این بزرگتر که ما را از بین محلهها و اطرافیانی که اصلاً اهل این حرفها نبودند، دستمان را گرفت و آورد توی خیمهٔ خودش! باید محلههای ما را ببینید تا بفهمید دارم دربارهٔ چه حرف میزنم. جاهایی که خلافکار شدن خیلی راحتتر است تا آدم شدن.
f.r
کربلا نه همت است نه قسمت، بلکه دعوت است.
f.r
حجم
۲۲۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۲۲۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
قیمت:
۵۷,۶۰۰
تومان