بریدههایی از کتاب حرف بزن
۴٫۰
(۱۶۳)
«من دختری را میبینم که بین بقایای تعطیلاتی که بد گذشته، گرفتار شده. گوشت بدنش روز به روز آب میرود و لاشهاش خشک میشود. کارد و چنگال به وضوح حساسیت طبقهٔ متوسط را نشان میدهد. درخت نخل انتخاب خوبی برای این کار بوده. شاید نماد یک رویای به باد رفته باشد، نه؟ مثلاً یک ماه عسل مصنوعی یا جزیرهای متروک؟ آهان، اگر آن را توی یک تکه کیک کدوتنبل بگذاری، میتواند شبیه یک جزیرهٔ متروک باشد!»
maryam342
درگیر معانی شدهای؛ درگیر ذهنیتی که پشت تجاری شدن این تعطیلی وجود دارد. این شگفتانگیز است، شگفتانگیز! پرنده باش. تو پرنده هستی. خودت را فدای ارزشهای فراموششدهٔ خانوادگی و غذاهای کنسروی کن.»
حالا هرچی.
maryam342
اندی ایوانز در ماه آگوست به من تعرض کرد؛ وقتی گیج و کمسن و سال بودم و نفهمیدم چه اتفاقی دارد میافتد. تقصیر من نبود. او به من آسیب رساند. تقصیر من نبود. نمیخواهم اجازه بدهم که این ماجرا من را از پا در بیاورد. من میتوانم رشد کنم.
Sayna sedigh
یک مشت موجود کوچک در پیادهرو راه میروند. یک دزد دریایی، یک دایناسور، دو تا پری و یک عروس. چرا هیچوقت کسی در هالووین لباس داماد تنش نمیکند؟
ناهید
طوری دوچرخهسواری میکنم که انگار بال دارم. خسته نیستم. فکر نمیکنم دیگر هیچوقت لازم باشد بخوابم.
hedgehog
آن شاخهها مدتها بود که در اثر بیماری مرده بودند. همهٔ گیاهان اینطوری هستند. با بریدن جاهای آسیبدیده، به درخت این امکان را میدهید که دوباره رشد کند. حالا میبینید؛ تا آخر تابستان این درخت قویترین درخت این منطقه میشود
hedgehog
آنقدر سرسخت هستم که بازی کنم و آنقدر قوی هستم که برنده شوم.
hedgehog
اصلاً نباید با شنکش چیزی را جمع میکردم. ببین چه داستانی را شروع کردم. نباید یک چیز جدید را امتحان میکردم. باید در خانه میماندم و با یک کاسهٔ بزرگ برشتوک، کارتون تماشا میکردم. باید در اتاقم میماندم. باید توی خودم میماندم.
hedgehog
جوانههای سبز کمرنگی متعلق به یکجور گیاه زنده، چند وقتی زیر برگها تقلا میکرده. همین که به آنها نگاه میکنم، جوانهها راست میشوند تا آفتاب بگیرند. قسم میخورم که میتوانم رشدشان را ببینم.
hedgehog
خورشید با رنگ زرد کَرهای ظاهر شده و آنقدر گرم است که لالهها را ترغیب کرده از دل گل و لای خشکشده هم بیرون بیایند. معجزه است.
hedgehog
بالاخره ماه می رسید و باران قطع شد. اتفاق خوبی است؛ چون اینقدر باران آمده بود که شهردار سیراکیوس به فکر افتاده بود رسماً از حضرت نوح درخواست کمک کند.
hedgehog
اشکها آخرین قطعه یخ توی گلویم را آب میکند. حس میکنم که سکوت یخزدهٔ توی بدنم آب شده؛ مثل تکههای یخی که در گودالی گلآلود زیر نور خورشید ناپدید میشود. کلمهها روی سطح آب شناور میشوند.
من: «بگذارید دربارهاش با شما حرف بزنم.»
Agust G
وقتش رسیده که یک روزِ سلامت روانی داشته باشم. نیاز دارم که یک روز تمام لباس راحتی بپوشم، بستنی را از توی ظرف بزرگ خودش بخورم، به ناخنهای پاهایم لاک بزنم و برنامههای تلویزیونی مزخرف ببینم. برای یک روزِ سلامت روانی باید از قبل برنامهریزی کرد. من این را از صحبتهای مامانم با دوستش کیم یاد گرفتم. مامان همیشه از چهل و هشت ساعت قبل، خودش را به مریضی میزند. او و کیم روزهای سلامت روانیشان را با هم میگذرانند. کفش میخرند و به سینما میروند. تخلف آدمبزرگهای مدرن این است. دنیا دارد به کدام سمت میرود؟
hedgehog
دیوید برای حقوق خواندن آفریده شده؛ وحشتناک آرام و خونسرد است، مغزش مثل توربین سریع کار میکند و نقاط ضعف آدمها را خوب تشخیص میدهد.
hedgehog
آنها دربارهٔ من چه میدانند؟ چه میدانند در سرم چه میگذرد؟ درخشش صاعقه و صدای گریهٔ بچهها. گرفتار شدن در بهمن، گیر افتادن در دام نگرانی، دست و پا زدن زیر سنگینی شک، گناه و ترس.
hedgehog
شک دارم کسی تا حالا به درختی گفته باشد: «یک کلاس نهمی درب و داغان باش.»
hedgehog
«کارت بهتر شده، اما هنوز به قدر کافی خوب نشده. این شبیه یک درخت است، اما یک درخت متوسط، معمولی و خستهکننده است که هر روز شبیهش را میبینیم. باید توی آن زندگی بدمی. کاری کن که خم شود؛ درختها انعطافپذیر هستند تا نشکنند. زخمیاش کن. یک شاخهٔ کج و کوله به آن بده. درخت بینقص وجود ندارد. اصلاً هیچچیز بینقص نیست. عیب و نقصها جذاب هستند. درخت باش.»
hedgehog
هوای سرد مثل جیوهٔ نقرهای میرود توی ریههایم و دوباره برمیگردد بیرون.
hedgehog
«تو از آن چیزی که خودت تصور میکنی، بهتری.»
hedgehog
مثل این بود که ستارهها را آویزان کرده باشند روی درختهای کاج.
hedgehog
حجم
۲۴۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۲۴۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
قیمت:
۱۰۸,۰۰۰
تومان