بریدههایی از کتاب همه چیز به فنا رفته
نویسنده:مارک منسون
مترجم:محمد خلعتبری، فاطمه بلدی
ویراستار:سارا بحری
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۳۹ رأی
۳٫۶
(۳۹)
«به مغز متفکر خود یاد بده مغز احساسی را بشناسد و با او همکاری کند، نه اینکه او را قضاوت و نهی کند»،
Amir Mahdi
وقتی مغز متفکر با مغز احساسی همراستا نباشد، انسان احساس ناتوانی میکند و امید از جهان اطراف او دور میشود. تنها راه زنده نگه داشتن توهم خویشتنداری این است که دو مغز دائماً باهم در ارتباط باشند و اتحاد خود را حفظ کنند.
Amir Mahdi
فرمول انسانیت میگوید: «چنان عمل کن که با انسانیت، چه در وجود خودت چه در وجود دیگران، همواره به منزلهٔ یک هدف رفتار کنی، نه صرفاً یک وسیله.»
Hooman.kia
اگر در استارباکس کار میکردم، بهجای نوشتن نام مشتریها روی لیوانهای قهوه، متن زیر را مینوشتم:
«شما و همهٔ آدمهایی که دوستشان دارید، روزی خواهید مرد. پس از مرگ شما، فقط گروه کوچکی از افراد، مدتی بسیار کوتاه، از شما و کارها و حرفهایتان یاد میکنند. این حقیقت تلخ زندگی است. افکار و کارهای شما، چیزی بهجز فراری ماهرانه از این حقیقت نیست. ما مثل ذرات گردوخاکی هستیم که روی توپ آبیرنگ وسط کهکشانی بینهایت، پرسه میزنیم. تصور میکنیم مهم هستیم. برای خودمان هدف اختراع میکنیم، ولی هیچی نیستیم. از قهوهٔ لعنتیتان لذت ببرید.»
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
قهرمانی در توانایی ایجاد امید است، آنهم در شرایطی که هیچ امیدی نمانده است.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
داستانهایی مثل داستان پیلتسکی برای ما الهامبخش هستند. به ما امید میدهند. باعث میشوند بگوییم، «خب، لعنت، آن زمان اوضاع خیلی بدتر بوده، و او از پس همهچیز برآمده، من اخیراً چه کار فوقالعادهای انجام دادهام؟» در این دوران که همه به کارشناسانی تنبل تبدیل شدهاند، فقط روی مبل لَم میدهند و طوفان توییتری راه میاندازند، این سؤالی است که باید از خودمان بپرسیم.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
امروزه بیشتر چیزهایی که در دنیای ما وجود دارند، به فنا رفتهاند. نه در حد هولوکاست و نازیها (نه حتی نزدیک به آن)، اما بههرحال بازهم به فنا رفتهاند.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
قهرمانی در توانایی ایجاد امید است، آنهم در شرایطی که هیچ امیدی نمانده است. قهرمانی، روشن کردن چراغی در دل تاریکی است. قهرمانی، احتمال وجود دنیایی بهتر را نوید میدهد، نه دنیای بهتری که ما میخواهیم وجود داشته باشد؛ بلکه دنیای بهتری که ما حتی نمیدانستیم میتواند وجود داشته باشد. قهرمان کسی است که وضعیت را در جایی که همهچیز به فنا رفته است، کنترل کند و آن را هرطورشده بهبود ببخشد.
Naderazizii
. دموکراسی تنها زمانی میتواند برقرار باشد که شما حاضر شوید نظری مخالف نظر خودتان را تحمل کنید، وقتی که حاضر باشید از برخی از مطالبات خود بگذرید تا جامعه در امنیت و سلامتی باشد، وقتی حاضر باشید سازش کنید و بپذیرید که گاهی اوضاع بر وفق مراد شما نمیشود.
baran
تجارب، مولد احساسات هستند. احساسات، مولد ارزشها. ارزشها، مولد داستانهای معنیدار. و مردمی که داستانهای معنیدار مشترکی دارند، بههم میپیوندند و مسالک را میسازند.
baran
امید میتواند یک جان را نجات دهد یا از بین ببرد. میتواند به ما روحیه بدهد یا زمینگیرمان کند. امید هم مثل عشق و اعتماد، میتواند در اشکال سالم یا مخرب ظاهر شود.
baran
شما نمیتوانید با فکر کردن به ارزش برسید. باید ارزشها را زندگی کنید. باید آنها را تجربه کنید
baran
هر خانواده، در نوع خودش کلیسایی کوچک است که اعضای آن، باتکیه بر ایمانشان، باور دارند که عضویت در این گروه به زندگیشان معنا، امید و سعادت میبخشد.
baran
شما بهراحتی میتوانید به مغز متفکرتان اجازه دهید، در دام مغز احساسی گرفتار شود و فقط نقشهٔ مسیرهایی را ترسیم کند که مغز احساسی مایل است در آنها تردد کند. نام این پدیده، «تعصب خودخدمتی» است و تقریباً میتوان آن را ریشهٔ تمام پلیدیهای بشر دانست.
جانا
اما مغز احساسی بسیار لجباز است و اگر بخواهد از یک مسیر برود، هرقدر که مغز متفکر با دلیل و منطق تلاش کند نظر او را تغییر دهد، بازهم در همان مسیر به راه خود ادامه خواهد داد.
جانا
مغز احساسی، رانندهٔ ماشین آگاهی ماست؛ زیرا درنهایت ریشهٔ تمام تصمیمات ما در احساساتمان نهفته است. هر حرکتی از یک حس منشأ میگیرد. احساسات ما، سیستم هیدرولیک بدنمان هستند.
جانا
امید به مشکلاتی که حل شدهاند اهمیت نمیدهد. امید تنها به مشکلاتی اهمیت میدهد که لازم است حل شوند؛ زیرا هرچه دنیا بهتر شود، ما هم چیزهای بیشتری برای از دست دادن خواهیم داشت. و هرچه چیزهای بیشتری برای از دست دادن داشته باشیم، کمتر احساس میکنیم دلیلی برای امیدوار بودن داریم.
جانا
بدون امید، ذهن شما از کار میافتد و تحلیل میرود. اگر به آیندهای روشنتر و به پیشرفت در زندگی خود هیچ امیدی نداشته باشیم، روحیهمان از بین میرود.
جانا
واقعاً نمیدانم، چطور میتوانید به یک نفر صادقانه بگویید، «روز خوبی داشته باشید»، درحالیکه میدانید منشأ تمام افکار و انگیزههای او، نیاز بیپایان به فرار از این موضوع است که وجود انسان اساساً بیمعنی و بیهوده است؟
جانا
ارزشهای ما، صرفاً مجموعهای از احساسات نیستند. ارزشهای ما داستانهای ما هستند.
baran
حجم
۲۹۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۲۹۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۵۲,۰۰۰
۳۶,۴۰۰۳۰%
تومان