بریدههایی از کتاب همه چیز به فنا رفته
نویسنده:مارک منسون
مترجم:محمد خلعتبری، فاطمه بلدی
ویراستار:سارا بحری
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۳۹ رأی
۳٫۶
(۳۹)
او باور داشت که دموکراسی ناپایدار است و بهطور اجتنابناپذیر، بدترین جنبههای ذات ما را به کار میاندازد و جامعه را بهسوی استبداد سوق میدهد. او نوشت: «نمیتوان توقع داشت که آزادی افراطی، به چیزی جز بردهداری افراطی ختم شود.»
Dexter
ناتوانی در شناخت، تحمل و پیگیری احساسات منفی، در نوع خودش یک زندان است. اگر شما فقط زمانی که زندگی آرام و بیدغدغه است حال خوبی دارید، حدس بزنید چه شده است؟ شما آزاد نیستید و در نقطهٔ مقابل آزادی هستید. شما در بند افراط خودتان هستید؛ ناتوانیتان در تحمل سختی، شما را بردهٔ خود کرده است؛ و ضعف احساسیتان شما را فلج کرده است. شما همواره محتاج یک تسکین یا تأیید از دنیای بیرونی هستید که شاید نصیبتان شود شاید هم نشود.
Dexter
ارزشهای کودکانه شکننده هستند. کودکان، بهمحض اینکه بستنیشان تمام میشود، دچار بحران وجودی میشوند و جیغوداد میکنند. ارزشهای نوجوانان استوارتر هستند، زیرا آنها ضرورت وجود درد را قبول دارند. بااینحال، همچنان نسبت به حوادث مصیبتبار یا غیرمنتظره آسیبپذیر هستند. ارزشهای نوجوانان، در شرایط بحرانی یا با گذشت زمانی طولانی، درهم میشکنند.
ارزشهای بزرگسالانهٔ حقیقی، پادشکننده هستند: آنها از اتفاقات غیرمنتظره سود میبرند. هرچه یک رابطه بیشتر به فنا برود، صداقت در آن کارآمدتر میشود. هرچه دنیا وحشتناکتر باشد، اهمیت داشتن شجاعت برای مقابله با آن بیشتر است. هرچه زندگی گیجکنندهتر شود، ارزش تواضع بالاتر میرود.
Dexter
شما نمیتوانید از شر درد خلاص شوید. درد، ثابت جهانی زندگی بشر است. بر همین اساس، تلاش در راه پرهیز از درد و حفظ خود از گزند تمام آسیبها، فقط نتیجهٔ معکوس خواهد داد. کوشش برای حذف درد از زندگی، رنج شما را کم نمیکند، بلکه باعث افزایش حساسیت و آسیبپذیری شما نسبت به سختی و رنج میشود. باعث میشود در هر گوشهوکنار، شبحی خطرناک ببینید، همهٔ حاکمان را ظالم و سرکوبگر و هر آغوشی را مملو از نفرت و مکر تلقی کنید.
دلیلش این است که درد، تجربهٔ خود زندگی است.
Dexter
رنج در دوران جاهلیت، نهتنها حقیقتی مقبول بود؛ بلکه اغلب ستوده هم میشد. فیلسوفان قدیم، خوشبختی را فضیلت نمیدانستند. برعکس، آنها توانایی انکار نفس را فضیلت برمیشمردند؛ زیرا داشتن احساس خوب، درست به اندازهٔ مطلوب بودنش، خطرناک هم بود. حق هم داشتند - زیرا احمق عیاشی را دیده بودند که کنترل خود را از دست داده و نیمی از روستا را به آتش کشیده بود.
Dexter
اگر هیچکس دروغ نگوید و به دیگری آزار نرساند چه؟ اگر فساد وجود نداشته باشد چه؟ آنوقت چه خواهد شد؟ آیا نزاعی پیش نخواهد آمد؟ آیا تنشها از بین خواهند رفت؟ آیا همه در مزارعْ شادی و سرور به پا خواهند کرد، گل مینا خواهند چید و نغمهٔ هاللویای مسیحای هندل را سر خواهند داد؟
Dexter
فیلسوفان عصر روشنگری، همزمان با پیشرفت دنیا و فرصتهای جدیدی که از این امر حاصل شد، تصمیم گرفتند بعد معنوی را از طریقت حذف کنند و مسالک ایدئولوژیک را بنا نهند. آنها ایدهٔ تقوا را از طریقت بیرون کردند و بهجای آن روی اهداف غیرانتزاعی و قابلسنجش متمرکز شدند: خلق خوشبختی بیشتر و رنج کمتر؛ بخشیدن استقلال و آزادیهای فردی بیشتر به مردم؛ و ترویج همدلی، محبت و برابری.
Dexter
تجارب، مولد احساسات هستند. احساسات، مولد ارزشها. ارزشها، مولد داستانهای معنیدار. و مردمی که داستانهای معنیدار مشترکی دارند، بههم میپیوندند و مسالک را میسازند. هرچه یک طریقت مؤثرتر باشد، پیروان منظمتر و سختکوشتری خواهد داشت. هرچه پیروان یک مسلک، منظمتر و سختکوشتر باشند، با القای حس امید و خویشتنداری، مردم بیشتری را جذب مسلک خود میکنند. این مسالک رشد میکنند، گسترش مییابند و درنهایت به تعاریف گروه ما علیه گروه بیگانه میرسند، تشریفات و تابوها را میسازند و بین گروههایی که ارزشهای مخالف دارند، درگیری ایجاد میکنند. وجود این درگیریها ضرورت دارد؛ زیرا اینها معنا و هدف را برای اعضای گروه حفظ میکنند.
بنابراین، درگیری موجب حفظ امید میشود.
پس ما برعکس متوجه شدهایم: اینکه همهچیز به فنا رفته است، نیازمند امید نیست؛ امید نیازمند این است که همهچیز به فنا برود.
Dexter
در واقع، انسان دچار نوعی یین و یانگ ابدی شد: همهچیز همواره به فنا رفته است، اما هرچه این بهفنارفتگی شدیدتر شود، ما باید امید را بیشتر به کار بگیریم تا بر فنا رفتن دنیا غلبه کنیم.
Dexter
انسجام و پایداری مسالک معنوی، به این معناست که همهچیز میتواند به فنا برود، اما ثبات روانی شما پابرجا خواهد ماند. امید حفظ خواهد شد، زیرا خدای سرمنشأ آن همواره محفوظ است.
ایدئولوژیها اینگونه نیستند. اگر شما یک دهه از عمرتان را صرف لابیگری برای اصلاحات خاص حکومتی کنید و آن اصلاحات باعث مرگ دهها هزار نفر بشوند، گناه آن بر گردن شماست. آن ذرهٔ امیدی که سالها شما را سرپا نگه داشته بود، نیست میشود. هویت شما نابود میشود.
Dexter
حالا برویم سراغ رَداها... تابهحال دقت کردهاید که در تمام لحظات مهم زندگی، شخصی رداپوش وجود دارد؟ مراسم ازدواج، جشن فارغالتحصیلی، مراسم خاکسپاری، محاکمهٔ دادگاه، جلسهٔ کمیتهٔ قضایی، عمل قلب باز، غسل تعمید و حتی خطبهخوانی کلیسا.
Dexter
برای بچههایی که در تگزاس بزرگ میشوند، عیسی مسیح (ع) و فوتبال آمریکایی، تنها خدایانی هستند که اهمیت دارند. من هم بااینکه در فوتبال استعدادی نداشتم، یاد گرفتم از آن لذت ببرم. اما اعتقاد به عیسی مسیح، هرگز با سلیقهام جور درنیامد. او زنده بود، سپس فوت کرد، دوباره زنده شد و بازهم فوت کرد. او یک انسان عادی بود ولی بهعنوان خدا شناخته میشد.
Dexter
جاکو ویلینک، مأمور سابق نیروی دریایی آمریکا و نویسندهٔ کنونی، در کتاب نظم، برابر است با آزادی: راهنمای میدان جنگ نوشته است هر روز ساعت چهارونیم صبح از خواب بیدار میشود، زیرا تصور میکند در نقطهای از جهان دشمنی دارد. نمیداند کجاست، اما معتقد است این دشمن میخواهد او را بکشد و باور دارد که اگر صبحها زودتر از دشمنش بیدار شود، نسبت به او در موقعیت بهتری قرار خواهد گرفت. ویلینک این داستان را در دوران خدمتش در جنگ عراق برای خودش ساخت، و آنجا واقعاً دشمنانی وجود داشتند که میخواستند او را بکشند. اما بعد از بازگشت به زندگی عادی، ویلینک همچنان این داستان را برای خود حفظ کرده است.
واقعیت این است داستانی که ویلینک برای خود میسازد، اصلاً منطقی نیست. دشمن؟ دشمن کجا بود؟ اما این داستان ازلحاظ احساسی قدرت بسیار زیادی دارد. مغز احساسی ویلینک، هنوز هم این داستان را باور دارد
Dexter
وقتی دیگر برای یک چیز ارزش قائل نباشیم، آن چیز جاذبهٔ خود را از دست میدهد. برای همین جای خالی آن را احساس نمیکنیم.
Dexter
تصویر ما از دنیای اطرافمان، بهمراتب بدتر و ناخوشایندتر از واقعیت دنیای اطرافمان است.
Dexter
هرچه اوضاع بهتر میشود، بهنظر میرسد که ما مضطربتر و ناامیدتر میشویم.
Dexter
زیرا در قیاس با گسترش بیوقفهٔ فضا/ زمان، برای دنیا اهمیتی ندارد که عمل جراحی تعویض مفصل ران مادر شما موفقیتآمیز باشد، یا فرزندان شما در دانشگاههای مطرح پذیرفته شوند، یا رئیس شما از خلاقیتتان در حسابداری به وجد بیاید. برای دنیا مهم نیست که دمکراتها برندهٔ انتخابات میشوند یا جمهوریخواهان.
Dexter
قهرمانی در توانایی ایجاد امید است، آنهم در شرایطی که هیچ امیدی نمانده است. قهرمانی، روشن کردن چراغی در دل تاریکی است. قهرمانی، احتمال وجود دنیایی بهتر را نوید میدهد، نه دنیای بهتری که ما میخواهیم وجود داشته باشد؛ بلکه دنیای بهتری که ما حتی نمیدانستیم میتواند وجود داشته باشد. قهرمان کسی است که وضعیت را در جایی که همهچیز به فنا رفته است، کنترل کند و آن را هرطورشده بهبود ببخشد.
naomi
چرا ما کارهایی را که میدانیم باید انجام دهیم، انجام نمیدهیم؟
زیرا با رجوع به احساسات خود، میدانیم که واقعاً مایل به انجام آنها نیستیم.
کتاب خوان
حقیقت این است که برای رسیدن به خویشتنداری اراده به تنهایی کافی نیست. مشخص است که احساسات، در تصمیمات و رفتارهای ما تأثیر بسزایی دارند. اما بیشتر وقتها متوجه این موضوع نمیشویم.
کتاب خوان
حجم
۲۹۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۲۹۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۵۲,۰۰۰
۳۶,۴۰۰۳۰%
تومان