مردم همیشه به احساس آزرده بودن اعتیاد پیدا میکنند، چون باعث سرخوشیشان میشود؛ حقبهجانب بودن و برتری اخلاقی، احساس خوبی دارد.
Dexter
یکبار شنیدم که هنرمندی گفت وقتی انسان مشکلی نداشته باشد، ذهن او بهطور خودکار راهی پیدا میکند تا مشکلتراشی کند. من فکر میکنم آنچه بیشتر مردم - بهخصوص مردم سفیدپوست نازپروردهٔ تحصیلکردهٔ طبقهٔ متوسط - «مشکلات زندگی» تلقی میکنند، درحقیقت عوارض جانبی نداشتن دغدغههای مهمتری برای نگرانی است.
Dexter
خواستن تجربهٔ مثبت، تجربهای منفی است؛ پذیرفتن تجربهٔ منفی، تجربهای مثبت است.
آزاده
خوشحالی، از حل کردن مشکلات نشئت میگیرد. کلمهٔ کلیدی اینجا «حل کردن» است. اگر شما از مشکلاتتان اجتناب میکنید یا احساس میکنید که هیچ مشکلی ندارید، پس قصد دارید خودتان را تیرهبخت کنید. همچنین اگر حس میکنید مشکلاتی دارید که نمیتوانید حلشان کنید، خودتان را تیرهبخت خواهید کرد. راز پرهیز از تیرهروزی در حل کردن مشکلات است، نهاینکه اصلاً مشکلی نداشته باشیم.
برای خوشحال بودن ما به حل کردن چیزی نیاز داریم. بنابراین خوشحالی شکلی از عمل است؛ یک فعالیت است، چیزی نیست که بیآنکه تلاش کنید به شما بخشیده شود
ae
بلکه این است که او چه احساسی به تجربیات منفی خود دارد.
Dexter
مهمترین حقایق زندگی معمولاً آنهایی هستند که شنیدنشان ناخوشایندتر است.
Dexter
یک ضربالمثل تگزاسی میگوید: «کوچکترین سگ بلندترین صدا را دارد.»
آزاده
در فرهنگ روسی یکجور بیملاحظگی وجود دارد که با سلیقهٔ غربیها ناسازگار است. از معاشرتها و مکالمات مؤدبانه خبری نیست. شما به غریبهها لبخند نمیزنید یا به دوست داشتن چیزی که دوست ندارید تظاهر نمیکنید. در روسیه، اگر چیزی احمقانه باشد، میگویید احمقانه است. اگر کسی عوضی باشد، میگویید عوضی است. اگر واقعاً از کسی خوشتان میآید و دارید با او اوقات خوشی را میگذرانید، به او میگویید از او خوشتان میآید و دارید اوقات خوشی را با او میگذرانید. مهم نیست که این شخص یک دوست، غریبه یا کسی باشد که پنج دقیقهٔ پیش در خیابان ملاقات کردهاید.
Dexter
اهمیت ندادن یعنی باوجود خیره شدن به ترسناکترین و دشوارترین چالشهای زندگی، دستبهکار شوید.
ysi
فرقی ندارد که چه افرادی دوروبرتان باشند، هرچه بیشتر بخواهید شاد باشید و به شما عشق بورزند، تنهاتر و وحشتزدهتر خواهید بود.
کربلایی