بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یک عاشقانه آرام | صفحه ۷۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب یک عاشقانه آرام

بریده‌هایی از کتاب یک عاشقانه آرام

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۳۱۴ رأی
۴٫۰
(۳۱۴)
عاشق، جّدی‌ست امّا عبوس نیست.
Saeed
این اَشکدان‌ها را نگاه‌کُن! می‌گویند، آن‌وقت‌ها، اگر عاشقی به سفر می‌رفت، محبوبِ او، گریه‌های فراق را چکّه‌چکّه در این اشکدان‌ها می‌ریخت تا به هنگامِ بازآمدنِ دوست، به او بنُماید که تا چه حد از دوری‌اش در عذاب بوده‌است. مادربزرگم می‌گفت: خیلی‌ها آب‌نمک را به‌جای اشک در این بلورهای خلوص می‌ریختند و پیشِ رویِ مردِ خستهٔ از سفرْ بازگشته می‌گذاشتند. __ مهم نیست. همیشه شِبه‌عشق در کنارِ عشق بوده‌است شِبه‌صداقت در کنار صداقت؛ امّا هرگز از رونقِ بازارِ عشق و صداقت چیزی کاسته نشده‌است. تو عاشقِ صادق باش و بمان، دنیا را به حالِ خود بگذار!
سلمی
عیب ندارد. حوصله داشته‌باش! قیمتِ عشق همیشه بیش از تحمّلِ آدمیزاد بوده‌است.
Saeed
عاشق، تکدّی نمی‌کند. عاشق، حقارتِ روح را تَقَبّل نمی‌کند. عاشق، تَن به اعتیاد نمی‌دهد. عاشق، سرشار است از سلامتِ روح، و ایمان. عاشق، زمزمه می‌کند، فریاد نمی‌کشد.
Saeed
من هرگز نمی‌گویم در هیچ لحظه‌یی از این سفرِ دشوار، گرفتار ناامیدی نباید شد. من می‌گویم: به امیدْ بازگردیم __ قبل از آنکه ناامیدی، نابودمان کند.
Saeed
__ عشق، دلِ مضطرب نمی‌خواهد. قرار و آرام بگیر، محبوبِ خوبِ آذری من! آرام بگیر!
neginyp
انسان، اینقدر خشن، اینقدر لطیف؟ اینقدر رحیم، اینقدر بی‌ترحّم؟ این چیست که ساخته‌یی و پرداخته‌یی خدای من؟ آیا آن پیر قبادیان راست نگفت که: «همهٔ فتنه‌ها از توست، امّا جرئت سرزنش‌کردنت در من نیست»؟
Hamidreza Rajabi
مصرف‌کردنِ ذرّه‌ذرّهٔ زندگی، امّا نه مصرفی‌کردنِ زندگی. مصرف‌کردنِ عشق، مهر، ایمان، شور، نیرو، امّا نه دستمالی‌کردنِ این‌ها، بی‌ریخت‌کردن و ازشکل‌انداختن‌شان. __ شاید یکی از کوتاه‌ترین راه‌های شناختنِ شبه‌روشنفکران، همین باشد. آنها واژه‌ها، اندیشه‌ها و مفاهیم را مصرف نمی‌کنند، مصرفی می‌کنند: دستمالی، چرک، بَدشکل، مُندرس، بی‌آبرو، غیرقابلِ‌کاربُردِ به هنگامِ ضرورت.
کاربر ۳۶۹۱۸۱۱
اگر می‌خواهی عاشق خوبی باشی یا خوب عاشقت باشند، حتّی در نوجوانی __ سِنّی که عشق، چیزی جُز برق نگاه، لمسِ دست، و تشنگی لب‌ها نیست __ به خویشتن بیاموز که علی‌رغم همهٔ دل‌مشغولی‌ها، بچّه‌ها را با تمامیِ پهناوری بی‌کرانهٔ قلبت عزیز بداری. این کار، به‌آسانی، شدنی‌ست __ مثلِ ازبَرکردنِ یک غزلِ نابِ مولوی.
sadra shamaii
ما، روزی، این طبِّ بدکارِ ابلیسی را به گورستان خواهیم‌فرستاد __ همراه با سنگی بر آن، که «اینجا، بزرگ‌ترین انسانْ کُشِ هرزهٔ تمامی تاریخ را به‌خاکْ‌سپرده‌ییم. باشد که زمین، خاکسترش را نیز هرگز به ما بازپس‌ندهد».
sadra shamaii
هیچ‌چیز همچون اراده به پرواز، پریدن را آسان نمی‌کند. نه کیمیاگری وجوددارد، نه پَریِ قصّه‌هایی، نه ساحرِ پیری، و نه درویشی که راهِ رسیدن به سرزمینِ خوشبختی و قصر بلورین رؤیاها را به تو نشان بدهد. همین‌قدر که عطرِ نعنا، مهربانیِ چند شاخه گُل، کمی ایمان، کمی روی خوش، «دستمال‌های زبرِ سفید» و چند دانه تخم‌مرغ محلّی وجود داشته‌باشد، کافی‌ست.
کاربر ۳۶۹۱۸۱۱
عشق، حرکت دو نفر، مشتاقانه، به‌سوی هم نیست، بلکه حرکتِ دو نفر در کنارِ هم است؛
افسانه
استعداد، بزرگ‌ترین دروغی‌ست که انسان، به خویش گفته‌است.
افسانه
پیری در روح است نه در سال.
افسانه
ما دیگران را دیر می‌شناسیم، خودمان را دیرتر.
افسانه
«مرگ، مسأله‌یی نیست اگر به‌درستی زندگی کرده‌باشی.»
افسانه
هیچ‌چیز همچون صدایی که به خانهٔ همسایه می‌رود، همسایه را از سُستی بِنای خانهٔ ما، و از واماندگی‌های طاقتْ‌سوزِ ما آگاه نمی‌کند. فریاد، مثلِ گَردِ زُغال، روی اشیای خانه می‌نشیند و زندگی را کِدِر و بَدرنگ می‌کند.
افسانه
عشقِ به دیگری، ابزاری‌ست برای زیبا و زیباتر ساختنِ زندگی.
افسانه
عشق، یک چتر بارانی‌ست برای دو نفر زمانی که حتّی یک قطره باران هم نمی‌بارد.
افسانه
طبیعت، یک عاشقِ کاملِ واقعی‌ست؛ چراکه هرگز خود را تکرار نمی‌کند. دو پاییزِ همرنگ، دو بهارِ همسان، دو تابستانِ همگون، دو زمستانِ مثلِ هم، هرگز، در تمامِ طولِ حیاتِ انسان پیش‌نیامده‌است.
افسانه

حجم

۲۰۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۲۰۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان