بریدههایی از کتاب آرزوهای بزرگ
۴٫۱
(۶۵)
اگه نتونی خودتو از راه درست از جماعت مردم عامی بيرون بياری، مطمئن باش كه از راه كج هم نمیتونی
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
از آن موقع به بعد، كه خيلی هم گذشته، بيشتر وقتها، خودم انديشدهام كه آدمهای كمی هستند كه میدانند بچهها در اثر ترس و وحشت بسيار رازدار میشوند. اينكه اين ترس چهقدر واهی است اهميت ندارد، خود اين ترس است كه مهم است. من از مرد جوانی كه میخواست دل و جگرم را بيرون بكشد در هراس بودم؛ از مردی كه زنجيرآهنی بهپا داشت و من با او حرف زده بودم میترسيدم و از خودم؛ يعنی كسی كه وعده داده بود خوراك و سوهان برای آن مرد ببرد، وحشت كرده بودم. هرگز هم اميدی نداشتم كه بتوانم با كمك خواهر مقتدرم كه در هرلحظه مرا نسبت به خودش بيزارتر میكرد، از دست اين ترسها نجات پيدا كنم. هنوز هم از فكركردن به زمانی كه امكان داشت بهخاطر ترسهای اسرارآميزی كه در وجودم بود، هركاری انجام دهم، میترسم.
مرسده مستقل
«همهی عمر از راه راست منحرف نشو!»
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
مثل نابغهی سركشی بودم كه بهتنهايی روش خودم را برای زندگی پيدا میكردم.
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
وقتی وجدان، به آدم ــ چه بچه، چه بزرگسال ــ اتهام میزند، چيز بسيار عذابدهندهای میشود
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
به كودك ممكن است ظلم كوچكی روا داشته شود؛ ولی دنيای كودك هم مثل خود او كوچك است و اسب چوبی كوچكی كه بر آن سوار میشود، بهنظرش مثل اسب درشتهيكل ايرلندی در محيط بزرگسالان میآيد.
محسن م.تراکمه
«آه، ای مرغ، زمانی كه جوجهی تازه پَردرآوردهای بودی، شايد هرگز به اينكه در آينده چه چيزی در انتظارته، فكر نمیكردی؛ هيچگاه گمان نمیبردی كه تقدير چنين برات رقم زده كه در زير اين سقف فقيرانه، برای تغيير ذائقهی كسی... آقا اين تمثيل را بر من ببخشيد.» اين را گفت و دوباره از جا بلند شد و گفت: «اجازه میفرماييد، آقا...؟»
مرتضی بهرامیان
آقای جگرز گفت: «اگه به من دستور داده باشند كه برای سپاسگزاری از شما هديهای به شما بدم، چی؟»
«جو» پرسيد: «سپاسگزاری برای چی؟»
ــ برای اينكه كارآموزتون رو از دست میديد.
«جو» با مهربانی مادرانهای دست روی شانهام نهاد و من از همان موقع «جو» را همچون پهلوان مهربانی يافتم كه در وجودش قدرت و مهربانی را باهم دارد؛ همچنين در عينحال كه میتواند صورت مردی را با قدرتش در هم بشكند، قادر است با مهربانی صورت كودكی را نوازش كند.
مرتضی بهرامیان
اگه كسی اين چيزهايی رو كه بهظاهر سبكوزن هستند؛ ولی گرانقيمتاند رو به دوستش ببخشه، بهدرستی كه نبايد چنين كنه، مگه اينكه بخواد از شرّ دوستش خلاص بشه. اونوقت اين موضوع مطرح میشه كه به چه قيمتی میخوايد از شرّ يه دوست خلاص بشيد.
Anonymous
اندوختن سرمايه برای زندگی رؤيايی است كه نمیتواند بهراحتی تحقق يابد.
Anonymous
معروف است كه عاشق كور است و نمیتواند درست ببيند
Anonymous
روغن جلا، رگههای چوب رو مخفی نمیكنه؛ بلكه برعكس، اونارو بهتر نشون میده.
Anonymous
از ابتدای خلقت چنين بوده كه تاكسی اصل و نژادی جنتلمن نداشته باشه، قادر نيست كه رفتاری جنتلمنانه از خودش نشون بده.
Anonymous
در محيط كوچك خانواده، هيچچيز بهاندازهی بیعدالتی والدين، كودكان را تحتتأثير قرار نمیدهد و احساساتشان را جريحهدار نمیسازد.
Anonymous
آدمهای كمی هستند كه میدانند بچهها در اثر ترس و وحشت بسيار رازدار میشوند.
Anonymous
بايد يه آدم با سواد معمولی باشی تا بعدش بتونی به يه آدم غيرمعمولی باسواد تبديل بشی. شاهی كه با تاج پادشاهی برتخت پادشاهی نشسته، اگه موقعی كه يه شاهزاده بود، الفبا را ياد نمیگرفت، حالا نمیتونست بشينه و قانون وضع كنه!
fatima
طمع را نبايد چندانی كنی كه صاحب كَرم را نادم و پشيمان كنی
reyhan
شيّادها و شارلاتانهای عالم، با كسانی كه خودشان را گول میزنند، قابل مقايسه نيستند و من هم يكی از آدمهايی بودم كه داشتم با اين عذرها و دليلها خودم را گول میزدم؛ بهراستی كه عجيب است. اينكه آدم بر اثر سادگی سكهی تقلبی كسی ديگر را بردارد تا اندازهای معقول است؛ ولی اينكه دانسته و فهميده سكهی تقلبیای را كه خودش ساخته بهعنوان سكهای تمامعيار بهحساب آورد، خيلی شگفتانگيز است!
reyhan
برای انسان تشخيص اين امر بهشدت سخت است كه بفهمد گسترهی تأثير آدمی خوشذات و شريف و مسؤول تا چه حد است؛ اما بهراحتی میتوان دريافت كه اين امر تا چه اندازه خود آن آدم را تحت تأثير قرار داده است
reyhan
فكر نمیكنم كسی فقط برای اينكه به ديگری فكر كرده نسبت به اون حقی داشته باشه.
reyhan
حجم
۵۷۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۶۶۴ صفحه
حجم
۵۷۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۶۶۴ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
۳۹,۵۰۰۵۰%
تومان