بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پل پوت | صفحه ۵۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پل پوت

بریده‌هایی از کتاب پل پوت

نویسنده:فیلیپ شورت
انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۳.۴از ۲۱ رأی
۳٫۴
(۲۱)
بنیانگذاری چین نو، توسعه جنگ علیه فرانسه در ویتنام، و استعمارستیزی چپ فرانسوی، مجموعآ دانشجویان کامبوجی ساکن پاریس را به این نتیجه رساند که در حال حاضر مهم‌ترین مشغله فکری آن‌ها باید معطوف به آزاد ساختن کشورشان از چنگ استعمار فرانسه باشد.
Z
در هر حال، تا اوایل سال ۱۹۵۱ برای دانشجویان کامبوجی ساکن پاریس روشن شده بود که در کشورشان سه جنبش طرفدار استقلال مشغول فعالیت است: اولی، ایساراک‌های خمری اصیل تحت رهبری جنگ‌سالاران محلی‌ای همچون شاهزاده چانتارینسی، پوت چِی، ساوانگز وونگ و اوچ؛ دومی، «ویت مین خمر»؛ و سومی، که اصلاً هم قدرتش کم‌تر از آن دوتای دیگر نبود، ائتلاف پرفراز و نشیب شاه سیهانوک و پارلمان زیر کنترل حزب دموکراتیک کامبوج.
Z
به این ترتیب، استعمارگرایی ویتنامی داشت جای استعمارگرایی فرانسوی را می‌گرفت. یک مأمور اطلاعاتی فرانسوی نوشت: «این جنگ انقلابی دارای یک وجه به راستی پارادوکسیکال است: این جنگ را ویتنامی‌ها برای مستقل کردن مردم کامبوج علیه فرانسوی‌ها به راه انداخته‌اند. در این‌جا دو تا ارتش خارجی به جان هم افتاده‌اند تا سعادت و بهروزی طرف ثالث( مردم کامبوج) تحقق یابد.» ویتنامی‌ها هرگز از خودشان نپرسیدند ــ همان‌گونه که فرانسوی‌ها هم از خودشان نپرسیده بودند ــ که آیا اصلاً کامبوجی‌ها خواهان این نظام جدیدی که دارد به آن‌ها ارائه می‌شود هستند یا نیستند؟
Z
ویتنامی‌ها حتا یک «کمیته مقررات جاده‌ای» ایجاد کرده بودند که باعث حیرت و تعجب کامبوجی‌ها شده بود، زیرا در آن زمان چنین موضوعی( مقررات ترافیکی ) برای کامبوجی‌ها کاملاً ناشناخته بود.
Z
در جلسات سیاسی، پرچم قرمز رنگی با علامت داس و چکش به همراه پرتره‌ای از استالین به چشم می‌خورد.» مدرسه در اوایل سال ۱۹۵۱ توسط بمب‌افکن‌های فرانسوی بمباران شد اما دوباره آن را ساختند و چند روز بعد درس‌ها از سر گرفته شد.
Z
بهترین کارآموزان به «مؤسسه ترونگ چینا» می‌رفتند که بالاترین سطح مدرسه حزبی در ویتنام جنوبی بود. کارآموزان در این مدرسه شش ماه را صرف فراگیری تئوری مارکسیست ـ لنینیستی، اندیشه‌های مائوتسه تونگ، ماتریالیسم دیالکتیک، استراتژی جنگ چریکی، و تئوری جنگ توده‌ای می‌کردند. مدرسان آدم‌های معروفی مثل له دوانو دیگر رهبران ارشد کامبوجی هم در کلاس‌ها به عنوان کارآموز حضور می‌یافتند. این در حالی بود که کادرهای کامبوجی سطح پایین‌تر به مدرسه ویتنامی دیگری در هون چونگ، در نزدیکی ساحل در چند کیلومتری جنوب هاتین، می‌رفتند.
Z
تأخیر در راه‌اندازی «حزب انقلابی خمرستان» تا حدی به خاطر فقدان کادرهای کامبوجی واجد صلاحیت بود.
Z
مقامات ویتنامی توضیح دادند که: گرچه ویتنام، لائوس و کامبوج دشمن مشترکی ــ استعمار فرانسوی ــ دارند اما درجه تکامل آن‌ها با یکدیگر فرق دارد... رسالت انقلاب ویتنام آزاد کردن ملت، تحقق دموکراسی توده‌ای و پایه‌ریزی سوسیالیسم است... رسالت انقلاب‌های لائوسی و کامبوجی آزاد کردن ملت و پایه‌ریزی یک حکومت ضدامپریالیستی است.
Z
آن‌ها در این دیدار سرود ملی و پرچم تازه کامبوج ــ طرحی از معبد آنگکور به رنگ زرد بر زمینه‌ای قرمز رنگ ــ را تصویب و سون نگوک مین را به سِمَت رئیس دولت انقلابی موقت کامبوج منصوب کردند.
Z
سخنرانی اصلی توسط نگوین تان سون، که جیاپ او را مسئول امور کامبوج کرده بود، ایراد شد. او روی چهار نکته اصلی انگشتِ تأکید گذاشت: اولاً، انقلاب کامبوج در غیاب پرولتاریای کامبوجی باید مبتنی بر دهقانان باشد؛ ثانیآ، اولویت اصلی عبارت است از آموزش کادرهای کامبوجی برای اجرای کار سیاسی در بین توده‌های کامبوجی و کسب حمایت مردمی برای اقدام نظامی ــ در این مورد ویتنامی‌ها می‌توانند کمک کنند اما کامبوجی‌ها باید رهبری را بر عهده داشته باشند؛ ثالثآ، بهترین شیوه برای کسب حمایت معنوی کامبوجی‌ها از طریق راهبان بودایی است، زیرا رهبان بودایی بیش‌ترین تأثیر را در روستاها دارند؛ و نهایتآ، اندیشه‌های کمونیستی ویتنامی باید حک و اصلاح شود تا در تناسب با واقعیت‌های امروز جامعه کامبوج قرار بگیرد
Z
رهبران حزب کمونیست هندوچین در ویتنام جنوبی، از جمله له دوان و له دوک تو، به دیدار رؤسای آتی انقلاب کامبوجی در هاتین، در مرزهای جنوبی ویتنام و کامبوج، رفتند.
Z
دبیر کل حزب کمونیست هندوچین اصرار داشت که: «مادامی که کامبوج و لائوس از شر استعمارگران رها نشده باشند استقلال ویتنام محقق نخواهد شد.» بعدها این عبارت به حد انزجارآوری از سوی رهبران ویتنام شمالی، از صدر (هوشی مین) تا ذیل، تکرار شد. هدف نهایی ویتنام شمالی‌ها ایجاد «جمهوری دموکراتیک هندوچین» بود؛ جمهوری‌ای مشتمل بر سه کشور ویتنام متحد، لائوس و کامبوج.
Z
آمریکایی‌ها به اطلاع تایلند رساندند که مابین کمونیسم‌ستیزی و استعمارستیزی باید یکی را انتخاب کند و تایلندی‌ها متعاقبآ تصمیم گرفتند که «اتحادیه فرانسوی» را به رسمیت بشناسند. آمریکایی‌ها با ارائه کمک‌های تسلیحاتی پاداش تایلندی‌ها را دادند.
Z
چین در هیجده ژانویه ۱۹۵۰ اولین قدرت خارجی‌ای بود که رژیم هوشی مین در ویتنام شمالی را به رسمیت شناخت. مسکو و متحدانش بلافاصله عین همین کار را کردند.
Z
می‌مان کامبوج آینده را همچون یک سوئیسِ شرقی کوچولو تصور می‌کرد و آرزویش این بود که در آینده پُلی بر رود تونل ساپ بسازد. سور ( پل پوت) بعدها گفت: «ما میهن‌پرست و علیه استعمارطلبی فرانسوی بودیم.» از نظر آن‌ها جنگ در ویتنام چیزی جز یک نبرد ضد استعماری نبود. کمونیسم جای چندانی در افق فکری آن‌ها نداشت. حتا کنگ واننساک، که در قیاس با بقیه دانشجویان کامبوجی آشنایی بیش‌تری با واقعیت‌های سیاسی داشت، سال گذشته نادانسته باعث جریحه‌دار شدن احساسات یک دختر بورژوای فرانسوی شده بود.
Z
در سراسر دهه ۱۹۴۰، هوشی مین زحمات زیادی کشید تا این واقعیت را پنهان کند که ویت مین ( جبهه استقلال ویتنام) توسط حزب کمونیست هندوچین کنترل می‌شود. او حتا به دروغ مدعی شد که این حزب خود را منحل کرده است. هوشی مین خودش را همچون رهبر ملی‌گرایی وانمود می‌کرد که درگیر یک جنگ ضداستعماری در گوشه‌ای از دنیا شده که در آن استعمارزُدایی با جدیت هرچه تمام در جریان است. برمه، هندوستان، اندونزی، مالزی و فیلیپین جملگی مشغول نبرد برای آزاد ساختن خودشان از چنگ اربابان استعماریشان بودند.
Z
در نگاهی به گذشته، روز اول اکتبر ۱۹۴۹، که مائو تسه تونگ بر بلندای دروازه صلح آسمانی در میدان تیانانمن پکن ایستاد و بنیانگذاری جمهوری خلق چین را اعلام کرد، و از قضای روزگار همان روزی که سور ( پل پوت) و همراهانش به پاریس رسیدند، آغاز پایان حضور فرانسه در منطقه هندوچین بود.
Z
جلسات حلقه واننساک آغاز کارآموزی سیاسی پل پوت را رقم زد.
Z
در همان ماهی که اینگ ساری وارد پاریس شد، انجمن دانشجویان خمری یک کمیته اجرایی شش نفره تازه را انتخاب کرد. کنگ واننساک و تیونن موام از جمله انتخاب‌شدگان بودند. یکی از اولین اقدامات کمیته اجرایی جدید برپا کردن گروه‌های بحث دانشجویی، یا اصطلاحآ «حلقه‌های مطالعاتی» بود.
Z
پل پوت بعدها در باره این مرحله از زندگی‌اش گفت: «من که مشکل مسکن داشتم با دانشجویان مترقی( چپ‌گرا ) تماس گرفتم... غالبآ پیش آن‌ها می‌ماندم و آن‌ها کم‌کم روی من تأثیر گذاشتند.» یکی از این به اصطلاح «دانشجویان مترقی» اینگ ساری بود که در اوایل نوامبر ۱۹۵۰ به پاریس آمده بود.
Z

حجم

۴٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۹۱ صفحه

حجم

۴٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۹۱ صفحه

قیمت:
۳۴۵,۵۰۰
تومان