- طاقچه
- تاریخ
- تاریخ جهان
- کتاب پل پوت
- بریدهها
بریدههایی از کتاب پل پوت
۳٫۴
(۲۱)
سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) از وجود سولوت سور اطلاع داشت اما نفهمیده بود که چه ارتباطی میان او و آن «پُلِ» مرموز وجود دارد؛ پُلی که گفته میشد رئیس جنبش کمونیستی خمر است. و شاید باور کردنش مشکل باشد اما برخی از کادرها و مقامات میانی در خود حزب کمونیست کامبوج هم تا دو سال بعد از پیروزی کمونیستها در کامبوج هنوز از هویت واقعی رهبرشان بیاطلاع بودند.
Z
سولوت سور ( پل پوت) ، معلم سابق مدرسه، مثل یک کارگردان هالیوودی که گهگاه هوس میکند نقش بسیار کوتاهی را در فیلم خودش بازی کند، از این غلطاندازی خودش لذت بسیار میبرد. او دوست داشت همچون چهره گمنامی در میان جمع به نظر برسد؛ چهرهای که نگاه گذرای آدمها را به خود جلب میکند اما به سرعت از ذهنشان پاک میشود. او ده سال پیش از پیروزی خمرهای سرخ به یکی از پیروانش گفته بود:
دشمن در هر کجایی که فکرش را بکنی دنبال ماست. آنها مثل قصابهای ساطور به دست هستند که خوک را قیمه قیمه میکنند.
Z
سولوت سور ( پل پوت)
Z
هیچکس، حتا در سالهای بعد، چه در دوره حکومت سیهانوک چه در دوره حکومت مارشال لون نول پی نبرد که این فرد نایب رئیس خمرهای سرخ است.
Z
نونچی در آن روزها با نام مستعار لانگ ریت فعالیت میکرد. او برای اینکه شناخته نشود در پوشش بدلی یک تاجر خمری مبارزه میکرد. لانگ ریت
Z
نونچی در دهه پنجاه توجه حکومت مستعمره کامبوج را به خود جلب کرده بود. مأموران حکومتی پی برده بودند که او یکی از اعضای جنبش استقلالطلبانه «ایساراک» است؛ جنبشی که هدفش براندازی حکومتی بود که تقریبآ یک قرن پیش از سوی فرانسویها در کامبوج بنا گذاشته شده بود.
Z
سیهانوک پس از اینکه سرنگون شد با کمونیستها که از زمره مخالفین سابقش بودند، همپیمانی عجیب و نامعمولی را تشکیل داد. سیهانوک سال ۱۹۷۳ به دیدن مناطق آزاد شده کامبوج رفت. خیو سامفون در این دیدار نقش میزبان سیهانوک را بازی کرد.
Z
اغلب کامبوجیها و غیر کامبوجیها طی پنج سال جنگ داخلی کمونیستها علیه حکومت راستگرای مارشال لون نول به این باور رسیده بودند که رهبری کمونیستهای کامبوجی را خیو سامفون بر عهده دارد.
Z
مارشال در سال ۱۹۷۰ شاهزاده سیهانوک، حاکم موروثی کامبوج را برکنار و قدرت را از او گرفته بود.
Z
آمریکایی ادعا میکردند که واحدهای نظامی ویتنامی با حمایت آتش توپخانه ارتش ویتنام، طلیعهدار حمله نهایی به پایتخت کامبوج بودهاند. اما این ادعا، مثل بسیاری دیگر از ادعاهای آمریکاییها در آن زمان، نادرست بود. از سال ۱۹۷۳ به بعد هیچکدام از واحدهای ارتش ویتنام در کامبوج نجنگیده بودند. آمریکا بیش از پانصدهزار تُن بمب روی پایگاههای مقاومت کامبوج ریخته و صدها میلیون دلار برای سرپا نگه داشتن رژیم فاسد مارشال لون نول صرف کرده بود.
Z
فیلیپ شورت، نویسنده کتاب پل پوت، کابوس سرخ سالیان متمادی برای تایمز، اکونومیست و بیبیسی خبرنگاری کرده است. شورت نویسنده کتاب بسیار موفقی در باره زندگی مائو رهبر سابق چین است. شورت در دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ در چین و کامبوج زندگی کرده و به همین دلیل شخصآ در بطن بسیاری از رویدادهای تاریخی کامبوج قرار داشته است. روایت او از کامبوج، خمرهای سرخ و پل پوت روایتی دقیق و متکی به انبوهی از اسناد و نیز هزاران ساعت مصاحبههایی است که وی با رهبران خمر سرخ و دیگر شخصیتهای سیاسی این کشور طی سالهای متمادی انجام داده است. این یک روایت دست اول و نادر از یکی از خونریزترین دیکتاتورهایی است که تاریخ جهان تاکنون به خود دیده است.
Z
خمرهای سرخ در این دوره تازه تلاش کردند تا نقشی در حکومت جدید کامبوج داشته باشند اما خاطره جنایتها و خشونتهای خمرهای سرخ هنوز در اذهان مردم کامبوج زنده بود. خمرهای سرخ از این پس راه زوال و نابودی تدریجی را طی کردند. با مرگ پل پوت در ۱۹۹۷، خمرهای سرخ آخرین نفسهایش را کشید؛ به طوری که دو سال بعد هیچ اثری از آثار این نیروی جهنمی باقی نماند.
Z
ویتنام، همسایه قدرتمند کامبوج، در سال ۱۹۷۹ کامبوج را به تسخیر خود درآورد. برای مردم کامبوج، این اشغال حداقل در روزهای آغازینش در حکم آزاد شدن از شر ستمکاریهای حکومت خمر سرخ بود. اما اشغال کشور موضوعی نبود که مردم کامبوج بتوانند مدتی طولانی آن را تحمل کنند. خمرهای سرخ در کنار نیروهای ملی و غیر کمونیست به جنگ اشغالگران ویتنامی رفتند. در این زمان، چینیها و آمریکاییها از خمرهای سرخ و ائتلاف ضد ویتنامی، و شورویها از ویتنامیهای اشغالگر حمایت مالی و تسلیحاتی میکردند. سرانجام، ده سال پس از اشغال کامبوج، در پی امضای قرارداد صلح پاریس، ویتنامیها نیروهایشان را از خاک کامبوج بیرون کشیدند.
Z
سیامیها بوداییاند و در آیین آنها کشتن حیوانات حرام است اما به راحتی آب خوردن آدم میکشند، بدون اینکه کوچکترین عذاب وجدانی داشته باشند. آنها ظاهرآ از کشتن یک پشه عذاب وجدان بیشتری را متحمل میشوند تا از کشتن یک انسان...
احسان رضاپور
کامبوجیها، یا مثلاً روانداییها، از نظر زیستشناختی برای انجام رفتارهای خشن و بیرحمانه مستعدتر از آمریکاییها یا اروپاییها نیستند. دلایل ریشه در تاریخ، جغرافی، فرهنگ و نظامهای سیاسی و اجتماعی این کشورها دارد. این تاریخ است که شرایطی را برای ملتها فراهم میکند تا برای مداوای دردهایشان مرتکب اقدامات حاد و افراطی شوند. این جغرافی است که فشارهای به ظاهر موجهی را وارد میکند تا بهانه خشونتورزی به دست رهبران بیفتد (هیتلر از «فضای حیاتی» دم میزد و پل پوت از «بقای ملی.») این فرهنگ است که در ارائه ممنوعیتهای اخلاقی و فکری علیه خشونت و خشونتورزان شکست میخورد. و این نظام سیاسی ـ اجتماعی است که فرد را از حق عمل کردن براساس منافع و حقوق فردیاش محروم میکند.
احسان رضاپور
در هر بلوا و آشوب خشنی، خواه جنگ باشد خواه انقلاب، مردم بیگناه رنج میبرند.
احسان رضاپور
رژیمهای کمونیستی در هر کجای جهان که بودهاند در صدد برآمدهاند که درآمدهای شهروندان را یکسان کنند، قانون را به ابزار سیاسی بدل کنند، مطبوعات و رسانهها را زیر نظارت خود بگیرند، جنبش را از روستاها به شهرها محدود کنند، و تبادلات پستی و مکالمات تلفنی با جهان خارج را کاملاً کنترل کنند.
احسان رضاپور
در شهر باتامبانگ، سپاهیان کمونیست دو بمبافکن «تی ـ ۲۸» را با دست خالی تکهتکه کردند. یکی از ساکنان شهر بعدها نوشت: «اگر میتوانستند» تکههای آن دو هواپیما را میخوردند.» در فرودگاه پوچنتونگ، که پایگاه نیروهای می ماک بود، سپاهیان کمونیست به صورت نظاممندی همه چراغهای باند فرودگاه را شکستند، هرچند که فرودگاه کاملاً در اختیار خودشان بود.
Black Sky
«آنها( خمرهای سرخ) از هر چیزی که داخل قوطی کنسرو بود میترسیدند. یکی از آنها محتویات یک قوطی کنسرو ساردین را خورده و مریض شده بود و همین قضیه باعث شده بود که بقیهشان گمان کنند که این قوطیها سمِ ماهی دارد.» بعضی از آنها سعی کردند که محتویات یک قوطی روغن موتور را بنوشند؛ بعضی دیگر به سراغ خوردن خمیر دندان رفتند. فرانسوا بیزو، باستانشناس فرانسوی، پس از بازگشت به خانهاش در پنومپن مشاهده کرد که همه صندلیها و شیشههای پنجره شکسته شده و کاسه توالت فرنگی پرِ مدفوع است. چندین دهه بعد، تیونن موام، که در رژیم خمرهای سرخ به مقام وزارت رسیده بود، هنوز از بابت مشاهده نحوه نظافت فرزندان کادرهای دهاتی اما بلندمرتبه خمرهای سرخ بُهتزده بود. او تلاش فراوان اما بیثمری کرده بود تا به این بچهها یاد بدهد که پس از قضای حاجتْ خود را با شاخ و برگ درختان تمیز نکنند و این شاخ و برگهای کثیف را در محیط اطرافشان نریزند.
Black Sky
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۹۱ صفحه
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۹۱ صفحه
قیمت:
۳۴۵,۵۰۰
تومان