بریدههایی از کتاب فراسوی نیک و بد
۳٫۰
(۲۳)
احساسهای عاطفی بین زن و مرد از نظر سرعت متفاوت است و به همین دلیل سوءظن بین زن و مرد هرگز پایان نخواهد پذیرفت.
پویا پانا
انسان با اصول خویش میخواهد بر عادتهایش ارادهٔ خود را تحمیل کند یا آنها را توجیه کند یا گرامی بدارد، یا ناسزا به آنها بگوید و آنها را پنهان دارد. از این رو شاید دو انسان با اصولی یکسان به دنبال اموری کاملا متفاوت باشند.
پویا پانا
شاید روزگاری شورانگیزترین مفاهیم که برای آن بیشترین نبردها را کردهایم و رنجها بردهایم، مفاهیم «خدا» و «گناه»، جز همان بازیچهای برای مردی کهنسال و درد کودکانه نباشد و شاید آن «انسان کهن» بار دیگر به بازیچه و رنجی دیگر نیاز دارد، درست به سان کودک و کودکی جاودانه!
پویا پانا
و زن باور میکند که عشق قادر به انجام هر کاری است و این باور خاص اوست. آه، آن آگاهِ از اسرارِ دل کشف میکند که حتی بهترین و ژرفترین عشق تا چه پایه ابلهانه، درمانده، مغرورانه، خطا و ویرانگر است تا نجاتبخش!
میلاد پرنیانی
انسانهایی که دم را غنیمت میشمارند، شادمان، شهوانی، کودکاندیش، سادهانگار در اعتماد و بیاعتمادی و ناگهانیاند
میلاد پرنیانی
از روح انسان نمیتوان آنچه را که نیاکانش با بیشترین علاقه و پیوسته انجام دادهاند، پاک کرد.
میلاد پرنیانی
زندگی همان خواست قدرت است.
میلاد پرنیانی
برتری و اصالت اروپایی ـ در احساس، ذوق، آداب و رسوم و خلاصه، به والاترین مفهوم این واژه، حاصل کار و اختراع فرانسه است و رذالت اروپایی، پابرهنگی ایدههای مدرن حاصل کار و اختراع انگلیس...
میلاد پرنیانی
هر قومی دورویی خاص خود را دارد و آن را فضیلت مینامد.
میلاد پرنیانی
شاید تمام امور بزرگ در ابتدا بس دیوانگی به نظر آید!
میلاد پرنیانی
آن «حیوان وحشی» هنوز کشته نشده است، زندگی میکند، میبالد و تنها به قالب الهی درآمده است.
میلاد پرنیانی
پدر و مادر ناخواسته فرزند خویش را شبیه خود میکنند و نام «تربیت» را بر آن میگذارند.
میلاد پرنیانی
چه سختیها که شاعران و سخنوران بر ملتها تحمیل نکردهاند!
میلاد پرنیانی
خواست چیرگی بر حسی عاطفی، در نهایت خود خواستهٔ یک یا چند حس عاطفی دیگر است.
میلاد پرنیانی
تحمل انسان صاحب نبوغ ناممکن است، مگر آنکه در وجودش دست کم دو ویژگی وجود داشته باشد: سپاسگزاری و پاکی.
میلاد پرنیانی
عشق به یک نفر وحشیگری است، زیرا بهای این عشق زیان دیگران است، حتی عشق به خدا.
میلاد پرنیانی
زمانی برای خدا انسان را قربانی میکردند، شاید هم عزیزترین کسان خویش را. قربانی نخستین فرزند در ادیان پیش از تاریخ و از آن جمله قربانی کردن امپراتور تیبریوس در غار میترا و در جزیرهٔ کاپری از آن جمله و از هراسانگیزترین کارهای ناشایست رومیان است. بعد در عصر اخلاق بشریت، فرد قدرتمندترین غرایز خود، یعنی «سرشتش» را برای خدا قربانی میکرد. همین شادی فراوان را در چشمان خشن زاهدان و آن «مخالفان شادمان طبیعت» میتوان دید. سرانجام دیگر چه مانده بود که قربانیاش کنند؟ نباید تمام امور تسلیبخش، مقدس، شفابخش، تمام امیدها، باور به نظمِ پنهان جهان، نیکبختی و عدالت در آینده را قربانی میکردند؟ نباید خود خدا را قربانی میکردند
میلاد پرنیانی
اگر میخواهید هوای پاک تنفس کنید، به کلیسا نروید
میلاد پرنیانی
ای غمبارترین شهسواران، ای آقایان زاویهنشین و تارتنندهٔ روح! در نهایت خود نیز نیک میدانید که حقیقت هیچ بنیادی ندارد و تفاوتی نمیکند که شما بر حق باشید یا خیر و نیز تاکنون هیچ فیلسوفی بر حق نبوده است و در برابر هر حقیقتوارگی مهم میتوان نشانهٔ پرسشی نهاد که در پس هر سخن جانانه و آموزهٔ مورد علاقه شما (و گاهی حتی در پس خود شما) قرار دارد
میلاد پرنیانی
نباید «علت» و «معلول» را نادرست شیئیت بخشید، یعنی درست همان کاری را کرد که پژوهشگران علوم طبیعی میکنند (و هر کس که به سان آنان در اندیشهاش تمام امور را طبیعی میداند) درست به سان آن بلاهت مکانیکی حاکم که علّت را سرکوب میکند و بر آن ضربه میزند تا «معلول» پدید آید.
میلاد پرنیانی
حجم
۲۲۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۲۵ صفحه
حجم
۲۲۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۲۵ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۳۴,۳۰۰۳۰%
تومان