بریدههایی از کتاب پرنده به پرنده
۳٫۹
(۳۶)
به پاهایتان نگاه نکنید؛ لازم نیست ببینید که آیا کار را درست انجام میدهید یا خیر. فقط برقصید.
SaNaZ
همانگونه که مالی آیوینس گفته، جنگاوران آزادی همیشه نمیبَرند، اما همیشه برحقاند.
SaNaZ
حقیقت چیزی نیست که بشود آن را روی استیکرها نوشت و پشت ماشینها زد.
SaNaZ
کمالگرایی شکل صُلب و کِنِسی از آرمانگرایی است، درحالیکه خرابکاریها دوست حقیقی هنرمند هستند.
SaNaZ
ABDCE، که بهترتیب از حروف اول این کلمات ساخته شده است: Action (رخداد/ کنش)، Background (پسزمینه)، Development (بسط)، Climax (نقطهٔ اوج) و Ending (پایان).
fatema ahmad
نوشتن شما را برمیانگیزد تا به زندگی، آنطور که نرم و آهسته، یا سراسیمه و پرشتاب، در اطرافتان میگذرد دقیقتر نگاه کنید.
:)
وشتن آدم یاد میگیرد که توجه نشان دهد و یاد میگیرد که حرف دلش را بزند. حالا اگر از من بپرسید که این «حرف دل» چیست میگویم حرف دل یعنی آنکه چیزهایی صبر و قرار را از ما گرفته باشد، بااینحال، و احتمالاً بهعنوان مهمترین نکته، سر یکدیگر فریاد نمیکشیم. در غیر این صورت، همهمان مثل سگهای پیکینیز برای هم پارس میکردیم: «اَه! ببین چطور در کثافت گیر کردم! و همهاش هم تقصیر توست، تو بودی که این کار را کردی...»
niloufar.dh
پدرم دائماً میگفت، «نوشتن را هر روز ساعات و دقایقی انجام بده. آن را طوری انجام بده انگار بخواهی گامهای موسیقی را روی پیانو تمرین کنی. آن را مثل کاری که قبلاً آن را با خودت هماهنگ کردهای و برنامهاش را ریختهای انجام بده. آن را مثل قول شرفی که دادهای و حال باید به آن وفا کنی انجام بده. و با خودت عهد کن که کارهایی را به انجام برسانی و تمامشان کنی.»
niloufar.dh
داشتن یک بچه، یک نوزاد، مثل آن است که بهیکباره بدترین هماتاقی عالم نصیبتان شود
imalializade
آن روز حال پَمی خیلی خوب بود و هیچ مشکلی وجود نداشت غیر از آنکه داشت میمرد.
imalializade
اگر میخواهی بدانی که خداوند چه احساسی نسبت به پول دارد، نگاه کن که آن را به چه کسانی میدهد.
imalializade
خواندن دیالوگی که با لهجه نوشته شده باشد کار بسیار خستهکنندهای است.
imalializade
اگر، برای مثال، دست روی شخصیتی گذاشته باشید که خودتان او را نمیفهمید و به او احساساتی بدهید که خودتان بهحقیقت آن را حس نمیکنید و این کارها را فقط برای آن انجام دادهاید که میخواهید طرحتان کار کنداحتمالاً از آن قِسر درنخواهید رفت. خواننده دیگر به شما اعتماد نخواهد کرد و شاید حتی ناراحت و آزرده شود. اینها بدترین چیزهای ممکنی است که میتواند برای یک خواننده اتفاق بیفتد.
imalializade
درام باید رو به جلو و رو به بالا حرکت کند، وگرنه صندلیهایی که مخاطب روی آنها نشسته بسیار سفت و ناراحت از کار درخواهد آمد!
imalializade
شخصیتها نباید همچون سربازهای پیادهای برای فلان طرح که خیالش را در سر میپرورید عمل کنند.
imalializade
هر کاری میکنید، فقط تظاهر نکنید که بیشتر از خود شخصیتهایتان دربارهٔ آنها میدانید، چون نمیدانید. در برابر آنها گشوده باشید. داریم خالهبازی میکنیم، وقت وقتِ چای است و همهٔ عروسکها هم پشت میز نشستهاند. حالا گوش بسپارید. قضیه به همین سادگی است.
imalializade
شما احتمالاً شخصیتهای داستانیتان را نخواهید شناخت، مگر هفتهها یا ماهها پس از آنکه برای اولینبار شروع به کار کردن با آنها کردهاید.
imalializade
نوشتن رمانهای یأسزده و ناامید هیچ معنایی ندارد.
imalializade
اگر راوی شما کسی باشد که درک و برداشت ویژهاش از اشیا و امور شما را مجذوب میکند، دیگر مهم نخواهد بود که برای مدتی طولانی چیز زیادی در روایت اتفاق نیفتد.
imalializade
سی سال پیش برادر بزرگترم، که آنوقتها ده سالش بود، در تلاش بود که مطلبی دربارهٔ پرندهها بنویسد و برای این کار سه ماه هم وقت داشت. سه ماه گذشته بود و حالا دیگر موعد تحویل کار، که فردای آن روز بود، فرارسیده بود. ما برای گذراندن تعطیلات در کلبهٔ خانوادگیمان در بولیناس بودیم، و برادرم پشت میز آشپزخانه نشسته بود. دورتادورش پُر بود از کاغذ کلاسور، مدادها و کتابهایی دربارهٔ پرندگان که لایشان هم باز نشده بود. در چنین وضعی، درحالیکه بزرگیِ وظیفهٔ پیش رو باعث شده بود خشکش بزند، میدیدی که هر لحظه ممکن است اشکش سرازیر شود. بعد پدرم آمد و کنارش نشست، دستش را دور شانهٔ برادرم انداخت و گفت، «رفیق، پرنده به پرندهـــ دانه به دانه، یک به یک. هر بار فقط دربارهٔ یک پرنده بنویس و تمام.»
imalializade
حجم
۳۴۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۰۸ صفحه
حجم
۳۴۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۰۸ صفحه
قیمت:
۱۴۸,۰۰۰
تومان