بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پرنده به پرنده | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پرنده به پرنده

بریده‌هایی از کتاب پرنده به پرنده

نویسنده:آن لاموت
انتشارات:نشر بیدگل
امتیاز:
۳.۸از ۳۷ رأی
۳٫۸
(۳۷)
شما همیشه مجبور نیستید با تیغِ حقیقت بدرّید و ریزریز کنید. با نوک آن اشاره هم می‌توانید بکنید.
shadab
«نوشتن یک رمان شبیه راندن یک ماشین در شب است. شما فقط آن مقدار را می‌توانید ببینید که چراغ‌های جلو ماشینتان روشن می‌کند، بااین‌حال می‌توانید کل سفر را به همین طریق انجام دهید.»
کاربرm-jamali
عمل نوشتن برای گرفتن پاداشی نیست؛ نوشتنْ خود پاداش خویش است.
گیله مرد
فلانری اُکانر گفته است، هرکس دوران کودکی را سپری کرده باشد مواد و مصالح کافی برای آنکه باقی عمرش را بنویسد دارد.
فائزه قائمی
یک بلنی‌ماهیِ خاردارسرت را از درون غار کوچکت بیرون بیاوری و با چشمان باز بنگری.
فائزه قائمی
من بی‌درنگ هیجانِ اینکه آدم اثری از خودش را به شکل چاپ‌شده ببیند درک کردم. مثل یک‌جور تأیید و تصدیقِ آغازین است: «اثری از تو چاپ شده است؛ پس هستی»
فائزه قائمی
شاید در خاطر داشتن این جملهٔ عالیِ جینین راث کمکتان کند: آگاهی چیزی نیست الّا یادگیریِ همراهی کردن دائم با خودتان.
Morteza.Mkh
یک خط دیالوگ که حقیقی به نظر برسد شخصیت را به شیوه‌ای آشکار می‌کند که چندین صفحه توصیف نمی‌تواند.
leila
اکنون، شما باید این را نیز از خودتان بپرسید که آنها چگونه می‌ایستند، چه چیزهایی در جیب‌ها یا کیف‌های دستی‌شان حمل می‌کنند، در صورت‌هایشان و نیز در طرز ایستادنشان وقتی فکر می‌کنند، یا وقتی ملول و بی‌حوصله‌اند یا وقتی ترسیده‌اند چه روی می‌دهد؟ آخرین‌باری که رأی داده‌اند به چه کس یا کسانی رأی داده‌اند؟ اصلاً چرا ما باید به آنها اهمیت بدهیم؟ وقتی بفهمند که تنها شش ماه به پایان زندگی‌شان مانده اولین کاری که دیگر انجامش نخواهند داد چه خواهد بود؟ آیا سیگار کشیدن را از سر خواهند گرفت؟ آیا همچنان از نخ دندان استفاده خواهند کرد؟
leila
به همین سیاق، هریک از شخصیت‌های داستانی شما قطعه‌زمین عاطفی خودش را دارد که به این یا آن شیوهٔ به‌خصوص از آن مراقبت می‌کند یا نمی‌کند. یکی از چیزهایی که هم‌زمان با دست‌به‌کار شدن باید آن را بفهمید آن است که قطعه‌زمین هر شخص شبیه چیست. آنچه که شخص در زمینش پرورش می‌دهد چیست، و شکل و شمایل زمینی که در آن پرورش صورت می‌گیرد چگونه است؟ این شناخت ممکن است به‌خودی‌خود در آنچه شما می‌نویسید خودش را نشان ندهد، اما نکته آن است که شما باید تاآنجاکه ممکن است دربارهٔ زندگی درونی آدم‌هایی که با آنها کار می‌کنید بفهمید و اطلاع داشته باشید.
leila
فقط می‌دانستید که چیزی در ارتباط با این آدم‌ها هست که خودش را به شما تحمیل کرده، و شما آن‌قدری با آن چیز ماندید تا سرانجام آن بتواند چیز ماهیت خودش را به شما نشان بدهد.
leila
مصاحبه‌گران از نویسندگان معروف می‌پرسند که آنها چرا می‌نویسند و، اگر درست یادم مانده باشد، این شاعر امریکایی، جان اَشبری، بود که جواب داد، «چون دلم می‌خواهد.»
leila
موهبت دیگرِ  نویسنده بودن آن است که نوشتن شما را برمی‌انگیزد تا به زندگی، آن‌طور که نرم و آهسته، یا سراسیمه و پرشتاب، در اطرافتان می‌گذرد دقیق‌تر نگاه کنید.
leila
و امید، همان‌طور که چسترتون گفته، قدرت بشّاش بودن و شادمانی است در شرایطی که می‌دانیم باید عاجز و مستأصل باشیم.
مهدی بنیادی
پدرم دائماً می‌گفت، «نوشتن را هر روز ساعات و دقایقی انجام بده. آن را طوری انجام بده انگار بخواهی گام‌های موسیقی را روی پیانو تمرین کنی. آن را مثل کاری که قبلاً آن را با خودت هماهنگ کرده‌ای و برنامه‌اش را ریخته‌ای انجام بده. آن را مثل قول شرفی که داده‌ای و حال باید به آن وفا کنی انجام بده. و با خودت عهد کن که کارهایی را به انجام برسانی و تمامشان کنی.»
مهدی بنیادی
همهٔ کاری که باید می‌کردم آن بود که یک پیش‌نویس واقعاً افتضاح ابتدایی از، مثلاً، پاراگراف افتتاحی، بنویسم. و هیچ‌کس هم قرار نبود آن را ببیند.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
کسانی مانند موزیسین‌ها یا بازیکنان بیسبال یا سیاستمداران، مجبورند بیرون بروند و جلوی مردم ظاهر شوند؛ اما نویسندگان، که عموماً خجالتی هستند، می‌توانند در خانه بمانند و همچنان معاشرتی باشند. این امر مزایای واضح بسیاری دارد. برای مثال، مجبور نیستی لباس رسمی بپوشی، و نمی‌شنوی که همان اول کار هواَت کنند.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
من بی‌درنگ هیجانِ اینکه آدم اثری از خودش را به شکل چاپ‌شده ببیند درک کردم. مثل یک‌جور تأیید و تصدیقِ آغازین است: «اثری از تو چاپ شده است؛ پس هستی» (چاپ شده‌ام؛ پس هستم). چه کسی می‌داند که این میل و اشتیاق اصلاً چیست؟ اینکه جایی خارج از خودت ظاهر شوی، به‌جای آنکه احساس کنی درون ذهن مغشوشت گیر کرده‌ای‌
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
کمال‌گرایی شکل صُلب و کِنِسی از آرمان‌گرایی است، درحالی‌که خراب‌کاری‌ها دوست حقیقی هنرمند هستند. چیزی که آدم‌بزرگ‌ها وقتی کودک بودیم فراموش می‌کردند به ما بگویند (دلیلش را نمی‌دانم، اما مطمئنم که عمدی در کارشان نبود) آن است که ما برای آنکه بفهمیم که هستیم و چرا اینجاییم‌و، متوسعاً، برای آنکه بفهمیم قرار است چه بنویسیم‌اول لازم است که انواع‌واقسام خراب‌کاری‌ها را بکنیم.
نسترن
اگر هم به خدا باور ندارید، شاید در خاطر داشتن این جملهٔ عالیِ جینین راث کمکتان کند: آگاهی چیزی نیست الّا یادگیریِ همراهی کردن دائم با خودتان. و بعد، یادگیری این مطلب که همراهِ همدل‌تری باشید، انگار کسی باشید که علاقه‌مند و دوستدار خودتان هستید و آرزو دارید تشویقش کنید.
نسترن

حجم

۳۴۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۰۸ صفحه

حجم

۳۴۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۰۸ صفحه

قیمت:
۱۴۸,۰۰۰
۱۰۳,۶۰۰
۳۰%
تومان