بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بارون درخت‌نشین | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب بارون درخت‌نشین اثر ایتالو کالوینو

بریده‌هایی از کتاب بارون درخت‌نشین

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۰از ۲۸ رأی
۴٫۰
(۲۸)
خلاصه، عشق‌وعلاقهٔ فراوانش به درخت‌ها، مانند همهٔ عشق‌های واقعی دیگر، او را بیشترِ وقت‌ها خشن و حتا بی‌رحم می‌کرد.
هما
(موقعی که آدم فقط برای خودش زندگی و فعالیت می‌کند، بیشتر وقت‌ها، افراد را از دیدگاه خاص خودش می‌بیند و درباره‌شان قضاوت می‌کند، موضوعی که باعث می‌شود همیشه در برابرشان جبهه بگیرد و آمادهٔ دفاع از خود باشد
niloofar
علت کارهای سماجت‌آمیزی که از روحیات هر کس سرچشمه می‌گیرد باید در دل خودش پنهان بماند، اگر برای مباهات کردن یا فخر فروختن اشارهٔ کوچکی به آن‌ها بشود، به‌نظر بیهوده و بی‌معنا می‌آید و حالت تحقیرآمیزی پیدا می‌کند.
کاربر ۷۷۸۳۷۶۸
پدرمان از پنجره به بیرون خم شد و فریاد زد «وقتی خسته شدی، عقیده‌ات عوض می‌شود و خودت می‌آیی پایین.» برادرم از آن بالا جواب داد «هیچ‌وقت عقیده‌ام عوض نخواهد شد.»
کاربر ۷۷۸۳۷۶۸
در واقع، پیش از آن، سُر خوردن از نردهٔ پله‌ها را برای ما قدغن کرده بودند، اما نه به علت ترس از این‌که دست یا پامان بشکند ــ پدر و مادرمان هرگز دغدغهٔ این چیزها را به خود راه نمی‌دادند و ما هم در واقع هیچ‌وقت هیچ جای‌مان نشکست ــ بلکه به این خاطر که مبادا حالا که بزرگ و سنگین‌وزن شده‌ایم، مجسمه‌هایی را که پدرم داده بود از اجدادش بتراشند و در هر پاگردی روی نرده نصب کرده بود، بیندازیم و بشکنیم.
کاربر ۷۷۸۳۷۶۸
چیزی که نمی‌خواست بپذیرد در او وجود دارد،
lunika

حجم

۲۵۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۲۶ صفحه

حجم

۲۵۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۲۶ صفحه

قیمت:
۷۳,۰۰۰
۳۶,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد