بریدههایی از کتاب هنر در لحظه زندگی کردن
۳٫۱
(۶۸)
بخش بزرگی از بزرگسالی برداشتن لایههای توقع و فشار و محفوظکردن وجود حقیقیمان است که در زیر آنها قرار گرفته است. ما در فرهنگی زندگی میکنیم که بهطور دقیق به ما دیکته میکند و برایمان توصیف میکند که زنبودن به چه معناست، موفقبودن به چه معناست، زندگیِ ارزشمند داشتن به چه معناست.
¥عاشق مطالعه¥
متوجه شدهام قلبم بازیکردن را خیلی دوست دارد. قلبم رنگآمیزی و نقاشیکردن را دوست دارد. دوست دارد در آشپزخانه برقصد، دوست دارد سبد را پرت کند و دوست دارد با خواهرزادهام در حیاط جلویی کلهمعلق بازی کند.
اگر در بحبوحهٔ زندگیِ روزمرهمان وقفههای کوچک، بدون کارکرد، احمقانه، بدون برنامهریزی، سرکش و زیبای پنجدقیقهای ایجاد میکردیم، زندگیمان چگونه میشد؟ در اینجا باید این نکته را یادآور شد که زندگی ما برای عشقورزیدن، یادگرفتن و خندیدن ساخته شده نه برای عجله و برنامهریزی و همهچیز به قلب مرتبط است نه اجبار.
¥عاشق مطالعه¥
تو آرامش را نه ازطریق بازآراییِ دنیای اطرافت، بلکه بهوسیلهٔ فهمیدن اینکه در اعماق وجودت چهکسی هستی خواهی یافت.
ARF.8
روشهایی را در زندگی رها کردهام که زمانی معتقد بودم ضروری و درستاند، اما حالا میفهمم چقدر مضر و آسیبرسان بودهاند. ازجمله عجلهکردن در انجام کارها، تلاش برای ثابتکردن خودم، کار زیاد، بیتوجهی به جسم و روحم، تکیه و اعتماد بر تواناییِ خودم در پیشبردن کارها بهجای توکل و اعتماد بر تواناییِ خدا در حل مشکلات.
sahel
نویسندهها به اینترنت و کامنتگذاشتن در وبلاگها معتاد شدهاند؛ درحالیکه اعضای خانوادهشان مدتها کنارشان مینشینند تا آنها لپتاپشان را ببندند و بهشان نگاه کنند.
احسان
کارکردن خیلی آسانتر از بحثکردن با کسی است که عاشقش هستی.
habibi
از میان تمام چیزهایی که دارم یاد میگیرم پشتسرم رها کنم، سنگینترینش نظرات دیگران است.
یکی از مشخصههای نویسندهبودن این است که عموم مردم همیشه کارتان را قضاوت و بررسی میکنند. اینهمه ستارهٔ مشهور، اینهمه کتاب فروختهشده، بازبینیها و انتقادات، ارزیابیهای مفصل، هیچ کمبودی درزمینهٔ ایدهها و نظرات وجود ندارد.
اگر اجازه دهید، باید بگویم نویسندهبودن تمرین مناسبی تا آخر عمر است؛ زیرا شما را وادار میکند با شکست، با طیف وسیع انتظارات و استانداردهایی که رعایتکردنشان غیرممکن است احساس راحتی داشته باشید.
eli
اتاق به اتاق را میگردی
تا گردنبند الماسی را بیابی
که از قبل بر گردن داری.
مولانا
eli
چه کارهایی که با جسم و روحم کردم تا بهعنوان فردی با ظرفیت و توانِ بالا شناخته شوم. افسوس برای لحظاتی که میتوانستم کنار آنهایی که دوستشان دارم بگذرانم، اما به این خاطر که میخواستم بهعنوان قویترین فرد شناخته شوم از دستشان دادم. چقدر لحظات آرامِ تنهابودن با خدا را فدای فهرست کارهایی کردم که باید انجامشان میدادم.
فاتح
عشق در ازدواج و پدر و مادر است. در خانواده و دوستان است. در فداکاری و بخشش است. در شامخوردن دور میز و پیادهرویِ طولانی است. در دستها و چهرهٔ افرادی است که ما هر روز میبینیم. در نجوای مناجات و شعارها و آهنگهایمان است
¥عاشق مطالعه¥
حجم
۱۸۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
حجم
۱۸۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان