![کتاب دنیا بدون تو اثر ژیل سانتوپولو کتاب دنیا بدون تو اثر ژیل سانتوپولو](https://img.taaghche.com/frontCover/72979.jpg?w=200)
بریدههایی از کتاب دنیا بدون تو
۳٫۳
(۱۵)
میگوید کمک به پوشیدن، نشاندهندهٔ عشق است نه شهوت.
مهدی بهرامی
چهار ماه طول کشید تا به بارداری عادت کرده و زندگیام را بعد از آمدن بچه تصور کنم. هر بار که این کار را میکردم هیجانزده میشدم. خودم هم باورم نمیشد، ولی ساعتهای ناهار را به گشت و گذار در سایتهای فروش لباس و وسایل اتاق بچه میگذراندم. مقالاتی میخواندم که موضوعشان بهترین روشهای شیردهی به نوزاد یا زایمان در آب و یا حتی اعلام بهترین زمان برای گنجاندن کرهٔ بادام زمینی در منوی غذای کودک بود! نسبت به فرزندم وسواس پیدا کرده بودم.
مهدی بهرامی
آمریکاییها میگویند اگر در روز عروسی کسی باران ببارد، نشان از خوششانسی اوست. گمان میکنم این باور را فقط به این خاطر در بین مردم رواج دادهاند که اگر عروسخانمی صبح روز مراسمش بیدار شد و دید آسمان پر از ابر است نگران نشود و به قول معروف، بد به دلش راه ندهد.
مهدی بهرامی
بعضی سؤالها آنقدر خاص هستند که میتوانند دنیا را تغییر دهند. منظورم تمام دنیا نیست بلکه دنیاهای کوچک و شخصی است. مهمترین سؤالها به گمان من این است: «با من ازدواج میکنی؟»
مهدی بهرامی
همیشه فکر میکردم آدمها دو دسته اند: یک گروه آنهایی که هدیه دادن را دوست دارند و دسته دیگر، آنهایی که عاشق هدیه گرفتن هستند. من همیشه هدیه گرفتن را دوست داشتم، ولی در دومین کریسمسی که با درن بودم متوجه شدم که هدیه دادن هم میتواند جزء علایقم باشد.
مهدی بهرامی
بعضی وقتها یک سال آنقدر دیر میگذرد که انگار قصد تمام شدن ندارد. انگار زمان به بخشهای کوچکی تقسیم شده که هیچکدامشان تمام نمیشوند. هر بخش هم آنقدر بزرگ میشود که انگار یک زندگی را در دل خود دارد
مهدی بهرامی
«میگفت به نظرش هر رابطهٔ عاطفی مثل آتیش میمونه. بعضی رابطهها مثل آتشهای شعلهور و داغ، پرقدرت، مهیب و جادویی هستن، اما در عین حال میتونن قبل از اینکه به خودت بیای کامل تو رو از بین ببرن. ولی بعضی رابطهها مثل آتیش شومینه هستن. یک دست، پایدار و آرامبخش و در عین حال، مفید و موثر. مثالهای دیگهای هم زد. مثلاً رابطههایی که مثل آتیشهای خیلی بزرگ هستن یا اونهایی که مثل جرقه میمونن، منظورش رابطههای یک شبه بود، از بین همهٔ مثالهاش، آتیش داغ و آتیش شومینه بیشتر یادم مونده.»
پرسیدم: «رابطهٔ تو و تام، مثل آتیش شومینه است؟»
سری به نشانه تأیید تکان داد و گفت: «به نظرم آره. منم همین رو دوست دارم. امنیت، پایداری و گرما.»
مهدی بهرامی
میخواستم هرچه زودتر بدانم دقیقاً چه زمانی یکدیگر را دوباره خواهیم دید. به خاطر همین چیزها بود که میگویم وقتی با هم در تماس نبودیم، راحتتر بودم. انتظار، همیشه کشنده است.
مهدی بهرامی
میخواستم بگویم: «من فراتر از یک آدم جذابم. تو باید بدونی که شغلم برام خیلی مهمه». میخواستم بگویم: «دوست دارم من رو به خاطر ویژگیها و مشخصات خوبم دوست داشته باشی نه اینکه مشخصاتم رو به خاطر دوست داشتن خودم، دوست بداری»
مهدی بهرامی
از این هم مطمئن بودم که هر زنی با درن ازدواج کند، قطعاً خوشبخت خواهد شد. تنها نکتهای که وجود داشت این بود که هنوز مطمئن نبودم که میخواهم آن زن، من باشم.
مهدی بهرامی
حجم
۳۰۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۳۰۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
قیمت:
۴۶,۰۰۰
تومان